چرا تفکر در ذات خدا حرام است؟/ تبیین جایگاه فرشته در وحی
کد خبر: 3456049
تاریخ انتشار : ۰۲ آذر ۱۳۹۴ - ۱۱:۵۰
آیت‌الله العظمی جوادی آملی در درس تفسیر تبیین کرد:

چرا تفکر در ذات خدا حرام است؟/ تبیین جایگاه فرشته در وحی

گروه حوزه‌های علمیه: مفسر قرآن با بیان اینکه جبرئیل برخلاف نظر امثال فخر رازی تنها قاصد وحی نیست گفت: تفکر در ذات خدا موجب انحراف و به همین دلیل حرام است.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) آیت الله العظمی عبدالله جوادی آملی امروز دوم آذرماه در ادامه تفسیر سوره شوری در مسجد اعظم قم به انواع وحی گفت: خدا می تواند بلاواسطه با بشر سخن بگوید ولی بشر این ظرفیت را ندارد؛ خدا مسئله قرب را به ذات خود نسبت داد و فرمود ما از رگ گردن به شما نزدیکتر هستیم. در وحی نیز خدا معاذالله لب و دهان و دندان ندارد بلکه «یاایها الرسول و ...» را ایجاد می کند.

وی افزود: در سوره بقره که فرمود «وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ(186 بقره) اصل قرب را خبر داد. در سوره انفال، فرمود من نه تنها اقرب از کل چیزها به شما هستم که قابل فهم برای ما است منتهی ما نمی بینیم می توانیم بفهمیم که موجودی از دیگران به ما نزدیکتر است ولی نمی بینیم.

مراد از قرب خدا جریان داشتن فیض است

این مرجع تقلید اظهار کرد: فرمود خدا بین انسان و قلب او واسطه است زیرا انسان صمد نیست بلکه اجوف است زیرا فقیر است یعنی خدا بین خود انسان و انسان است. فیض ذات اقدس اله در درون همه موجودات هست. کاغذی را حساب کنید در درون این کاغذ فیض خدا هست البته در مقام فعل است نه ذات و صفات.

عالم هستی چیزی جز فیض الله نیست

این مفسر قرآن بیان کرد: ما تا مسئله موضوع و محمول را نفهمیم مسئله ادعیه برایمان قابل فهم نیست، در جوشن کبیر، هزار دعاست یعنی هزار قضیه دارد و یک محمول پس محور اتحاد محمول و موضوع کجاست؟ محور اتحاد در فعل است اگرچه موضوع، ذات خداست پس اگر گفتیم خدا داخل در چیزی است مراد این است که فیض خدا داخل در اشیاء است نه ذات خدا و یا صفت او، پس اگر این کاغذ را میلیارد میلیارد ذره کنیم او داخل در اشیاء است ناچاریم اعتراف کنیم کل جهان چیزی جز فیض الله نیست. بنابراین کل عالم را فیض حق تشکیل می دهد اما باید حواسمان جمع باشد اینکه غالب حکما فرمودند بحث در ذات حق حرام است زیرا منطقه ممنوعه است و آنجا جایی برای فکر نیست و منجر به گمراهی می شود زیرا حقیقت حق برای احدی درک نمی شود و مائیم و عجز ما.

آیت الله جوادی آملی عنوان کرد: سیدنا الاستاد، مرحوم امام خمینی(ره) فرمودند هیچ پیامبری هم در مقام ذات راه ندارد و مشهود هیچ موجودی نیست حتی اگر فناء فی الله باشد؛ فنا از مراحل عالیه کمال است و مقام نابودی نیست و مراد از آن این است که انسان خودش را نمی بیند و غیرخدا را نمی بیند که گفته اند «رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند».

فنا؛ مقام وحدت شهود است

وی افزود: نتیجه بحث درباره فنا دو چیز است یکی وحدت شهود و این کسی که به فنا رسید موجودی محدود است ولو در مقام فنا هم به اندازه خود، خدا را می بیند نه خدا را آنطوری که هست زیرا محال است، او نامتناهی است بنابر این در معراج هم انبیاء مجبورند بگویند ما عرفناک حق معرفتک و فرشته ها هم می گویند ما نمی توانیم تو را آنطور که بایسته است عبادت کنیم و انسان هم می فهمد که نمی فهمد.

عقل، قوی‌ترین قطب معرفتی بشر

وی عنوان کرد: کلینی خطبه نورانی دارد و در بخشی از آن گفته است که عقل قویترین قطب فرهنگی و معرفتی بشر است لذا من از کتاب عقل شروع می کنم و با اینکه عقل این طور است گفته اند خواندن فلسفه برای کسانی که نمی تواننند بار آن را به دوش بکشند حرام است عرفا که با صراحت گفته اند. مبادا کسی تصور کند که من درک و هوشم بالاست و می توانم وارد شوم؛ هرقدر هم بالا باشد مقام ذات، منطقه ممنوعه است اگر بخواهید از راه برهان وارد شوید راه باز است اما از مفهوم به مصداق بیائیم و عین خارجی را ببینیم ممکن نیست.

این مفسر قرآن بیان کرد: حتما ذات خدا به مستفیض از من وراء حجاب و یرسل الرسول  به مخاطب نزدیکتر است ولی این طور نیست که ما وقتی به سلسله معارف رسیدم می فهمیم خدا آنجاست بلکه فقط می فهمیم خدا آنجاست.

وی ادامه داد: بنابراین در آیات شریفه گاهی سخن از قرب و گاهی از اقرب بودن و گاهی حایل بودن بین ما و خود ماست و در این صورت انسان اجوف می شود بنابراین چه وراء حجاب و یرسل الرسول باشد ذات خدا از هر چیزی به گیرنده نزدیکتر است.

رد حرف فخررازی؛ جبرائیل قاصد وحی نیست

این مفسر قرآن به فرق میان نبی و محدث پرداخت و اظهار کرد: فرق محدث و نبی، این است که نبی فرشته را می بیند و حرف او را تلقی می کند ولی محدث فرشته را با اینکه هست نمی بیند، تلقی موسی در طور نیز وحی است ولی فرمود من تو را برگزیدم اگر چه از وراء شجر می‌شنوی، پس اینکه فخر رازی گفته  خدا حرف را به جبرائیل می دهد تا او به پیامبر برساند مانند این است که عقلی حرف می زند ولی نقلی و انسانی فکر می کند فکر می کند جبرئیل قاصد وحی است در حالی که ظهور حق بین خدا و جبرائیل و در محدوده و در قلب رسول الله هست و تا به زبان او برسد انسانی می شود این طور نیست که جبرائیل قاصد وحی باشد.

وی اظهار کرد: آنان که به مقام قرب نوافل می رسند انسان های شریف و با کرامتی هستند که خدا با زبان و دست اینها سخن می گوید ولی این طور نیست که انسان، صادر اول باشد.

captcha