به گزارش ایكنا از خراسان رضوی، آغاز فصلی نو و نفس كشیدن در آرامش، همه مرهون امنیتی است كه ما در قبال خون شهدا داریم. انسانهایی كه از تمام تعلقات خود گذشتند و خدمت به وطن را انتخاب كردند. با آغاز بهار، فصل جدیدی از زندگیمان شروع میشود، طبق روال سنت دیرینهمان، به یاد از یادرفتگان و به رسم ادب، سال نو را به دیدار خانواده یکی از شهدا مدافع حرم رفتیم.
زهرا سزاوار، مادر شهید محمد جاودانی، از شهدای مدافع حرم، در گفتوگو با ایكنا، با بیان اینکه محمد فرزند ارشد خانواده بود، اظهار کرد: محمد 24 بهمن 1367 در مشهد متولد شد و فوقلیسانس رشته مدیریت دولتی از دانشگاه پیامنورمشهد بود که در 28 سالگی به شهادت رسید.
سزاوار در ادامه گفتههای خود با اشاره به ویژگیهای فرزند شهیدش، تصریح كرد: محمد بسیار دلسوز، مهربان و اهل تقوا بود، بهشدت اهل كار خیر بود و به نیازمندان كمك میكرد.
محمد علاقهای به مطرح شدن نداشت
این مادر شهید با بیان اینكه محمد علاقهای به مطرح شدن نداشت، افزود: محمد از كودكی با دیگر فرزندانم متفاوت بود، علاقهای به مطرح شدن نداشت؛ هیچوقت جملهای به زبان نیاورد که مخالفتش با ما را نشان دهد.
محمد اهل مدارا با مردم بود
سزاوار با اشاره به این موضوع كه محمد اهل مدارا با مردم بود، اظهار كرد: از همان بچگی قوانین را رعایت میكرد، یادم میآید وقتی محمد از مدرسه به خانه میآمد، به بچههایی كه در كوچه فوتبال بازی میكردند، میگفت: «مواظب باشید تا یك موقع توپ باعث آزار و اذیت همسایهها نشود».
این مادر شهید مدافع حرم ادامه داد: محمد ملاحظه حال من را خیلی میكرد، یك روز برای جلسه قرآنی كه داشتند، كلی خرید كرده بود؛ به او گفتم: «چرا در خانه جلسه را برگزار نمیكنی؟»، گفت: «دوست ندارم شما اذیت شوید».
احساس مسئولیت؛ ویژگی بارز شهید جاودانی
مادر شهید جاودانی، احساس مسئولیت را ویژگی بارز پسرش دانست و عنوان كرد: محمد با توجه به سن كمی كه داشت، اگر خواهران یا برادرش نیاز مالی و... داشتند، از هیچ كمكی دریغ نمیكرد.
سزاوار در همین راستا با ذكر خاطرهای، افزود: در مراسم هفتم محمد ما تقریبا 500 نفر را دعوت كرده بودیم اما حدود دو هزار نفر رسیدند؛ از میان حرفهایی كه زده میشد، متوجه شدیم كه آن همه مهمانی كه دعوت نكرده بودیم و به مراسمش آمده بودند، همان افرادی هستند كه پسرم به آنها كمك میكرد.
شركت در اردوهای جهادی
وی با اشاره به اینكه محمد اهل كار بود و یك لحظه بیكار نمیشد، تصریح كرد: از همان بچگی فعال بود و كارهای زیادی انجام میداد، در دوران دبیرستان تمام تعطیلاتش را به اردوی جهادی میرفت تا كار خیری انجام دهد.
این مادر شهید مدافع حرم در همین راستا ادامه داد: محمد زمانی كه فوقلیسانس میخواند نیز، برای كار به شهرداری و فرهنگسراها میرفت و هر چه پول در میآورد، در راه خیر كمك میكرد، اهل پسانداز برای خودش نبود و همانند شهید اسدی، كوهساری و عارفی كه همدانشگاهیاش بودند، نیتی خدایی داشت.
اسبسواری و كمك به محرومان؛ سرگرمیهای شهید جاودانی
سزاوار بهترین سرگرمی شهید را كوهنوردی به همراه دوستانش دانست و ادامه داد: اسبسواری، شنا، انجام كار خیر، به ویژه كمك به محرومان از دیگر برنامههای محمد به همراه دوستانش بود، محمد اهل هیئت بود و علاقه زیادی به حضرت زهرا(س) داشت و همیشه در مراسمات مذهبی شركت میكرد.
سزاوار بیان کرد: محمد، بسیار زیارت عاشورا میخواند و سفر كربلا را خیلی دوست داشت؛ حتی در وصیتنامهاش نوشته بود كه هر آنچه دارم از قرائت و توسل به زیارت عاشورا است.
وی در ادامه گفتههای خود با اشاره به مراسم خواستگاری پسرش، اظهار كرد: هر سه خواهر محمد ازدواج كردند و تنها او و برادرش مجرد بودند، دوست داشتم دامادیاش را ببینم؛ برای ازدواج عجلهای نداشت اما با اصرار من، به جاهای مختلف برای خواستگاری میرفتیم.
مادر شهید جاودانی بیان كرد: محمد به این شرط راضی به ازدواج شد كه هر جا به خواستگاری میرویم، راستش را بگوییم كه مدافع حرم است و همین موضوع باعث شد، كسی شرایطش را قبول نكند.
سزاوار با اشاره به خاطرهای از اولین سفر شهید جاودانی به سوریه، ابراز كرد: اولین باری كه میخواست به سوریه برود، وقتی برای گرفتن اجازه پیشم آمد، گفت: «مادر، اسلام مرز نمیشناسد، چگونه راحت سرم را بر روی بالشم بگذارم وقتی حرم حضرت زینب(س) توسط دشمن محاصره شده وعدهای بیگناه نیز بیپناه شدند»، راضی به رفتنش بودم اما از او خواستم، فعلا به خواهرهایش كه بدجوری وابستهاش بودند، چیزی نگوید.
این مادر شهید ادامه داد: بین هر بار آمدن محمد دو ماه فاصله بود، بار دومی كه به سوریه رفت، بعد از یك هفته یكی از خواهرانش به او زنگ زد، وقتی فهمید محمد سوریه است، خیلی ناراحت شد، پیش من آمد تا راضیام كند دیگر به رفتنش رضایت ندهم اما من این را نمیخواستم و به همین دلیل به آنها چیزی نگفته بودم.
وی با اشاره به اینكه محمد، 8 مهر 1396 در شب عاشورا به شهادت رسید، ادامه داد: شبی كه خبر شهادت محمد را به من دادند، همه فكر میكردند فشارم بالا میرود و حالم نامساعد میشود، در حالیكه از آن روز به بعد صبرم بیشتر شده است.
مادر شهید جاودانی در ادامه گفتههای خود، در خصوص محل تدفین شهید، عنوان كرد: محمد برخی شبها به بهشت رضا(ع) میرفت و زیارت عاشورا، آن هم در قبری كه برای دوستش اسدی آمده كرده بودند، میخواند اما جنازه شهید اسدی مفقودالاثر شده بود و پیدایش نمیكردند تا اینكه محمد به شهادت رسید و به فاصله کمی جنازه شهید اسدی هم پیدا شد، خانواده شهید اسدی خواستند تا محمد را در بهشت رضا(ع) به خاك بسپاریم، چیزی كه خود محمد وصیت كرده بود و شهید اسدی نیز در قصر خورشید به خاك سپرده شد.
وی ادامه گفتههای خود را این چنین ابراز كرد: با اینكه امسال در لحظه تحویل سال، اولین سالی است كه محمد در بینمان نیست اما اصلا حس نمیكنم كه پسرم شهید شده است.
مادر شهید جاودانی در پاسخ به این سوال كه این همه صبر و مقاومت شما از چه چیزی نشأت میگیرد، اظهار كرد: من در خانوادهای بزرگ شدم كه برادرهایم سپاهی بودند و برای دفاع از كشور به جنگ رفته بودند، وقتی یكی از برادرهایم به شدت مجروح شد، ما 25 روز از او خبر نداشتیم، دیدن مشقت و سختیهای برادرم تا لحظه شهادت من را محكم كرد.
قاسم جاودانی، پدر شهید جاودانی در ادامه این گفتوگو، با ابراز اینكه محمد، خیلی آرام، کمحرف و صبور بود، عنوان كرد: محمد، احترام من و مادرش را خیلی داشت و مهربان و دلسوز همه بود.
گذراندن اوقات فراغت شهید جاودانی در مناطق محروم
این پدر شهید با اشاره به حس همدلی پسرش، افزود: محمد بیشتر اوقات خود را، در فعالیتهای بسیج و اردوهای جهادی، در مناطق اسماعیلآباد و گلشهر میگذراند و هر چه حقوق میگرفت را در آنجا خرج میكرد.
جاودانی در ادامه با بیان اینكه محمد قبل از رفتن به سوریه دو سال در عراق بود، ادامه داد: محمد در مجموع، چهار بار به عراق و سه بار به سوریه رفت.
وی در خصوص خوابی كه قبل از به شهادت رسیدن پسرش دیده بود، تصریح كرد: چهار شب قبل از به شهادت رسیدن محمد، خواب دیدم كه از مسیری دارد به سمتم میآید و چهار نفر از دوستانش دارند، سر راهش را جارو میزنند، درست چند روز بعد، در شب عاشورا همه به هیئت رفته بودیم كه خبر شهادتش را به دختر و پسرم دادند، من و مادر محمد صبح متوجه این موضوع شدیم، دخترم با چشمانی گریان به خانه آمد و گفت: «محمد به شهادت رسیده است».
محمد از همان بچگی اهل ولایت و جهاد بود
این پدر شهید مدافع حرم عنوان كرد: هیچوقت فكر نمیكردم به این زودی شهید شود، تازه معنای ناآرامیهایش را میفهمم كه چقدر تشنه شهادت بود.
جاودانی در همین راستا ادامه داد: محمد اهل اینكه پشت میز بنشیند و برای دنیا كار كند و در نهایت مزدی چه کم و چه زیاد بگیرد، نبود؛ او از همان اول، خط ولایت، بسیج و جهاد را برگزیده بود.
انتهای پیام