همزمان با فرارسیدن موسم حج و آغاز اعزام زائران کشورمان به سرزمین وحی، درباره شیوههای تأثیرگذاری حج بر سبک زندگی و موانع فعلی آن در کشور با حجتالاسلام والمسلمین محسن ادیببهروز، عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران، که سالها مسئولیتهای اجرایی و فرهنگی را در بدنه حج و زیارت به عهده داشته است، به گفتوگو پرداختیم. حاصل این گفتوگوی صمیمانه را با هم میخوانیم:
ایکنا ــ مناسک حج چگونه میتواند بر سبک زندگی زائران خانه خدا تأثیر بگذارد؟
حج در بین اعمالی که فروع دین هستند، ویژگیهای منحصر به فرد خود را دارد، بعضی اعمال در دین ما با هم خصوصیات مشترک زیادی دارند اما حج از خصوصیاتی برخوردار است که در سایر اعمال نمیتوانیم پیدا کنیم. یکی از خصوصیات سفر حج به زعم من این است که اگر فردی به حج برود، قطعاً با دست پُر در جهت مثبت یا با دست پُر در جهت منفی بازمیگردد و گزینه سومی هم وجود ندارد. زائر حج باید تمام تلاش خود را انجام دهد تا در گزینه اول قرار بگیرد، چراکه بازگشت با گزینه دوم خسارت محض است.
جامعه ما یک جامعه بههم پیچیده است، یعنی هر فردی بخواهد یا نخواهد درون جامعه زندگی میکند و رفتار و گفتارش تأثیرپذیر و تأثیرگذار است، حالا ما فرض کنیم که حاجی با تغییرات در جهت مثبت برگشته است، این تغییرات روی برخورد او با اطرافیانش و کم کم بر سبک زندگیاش تأثیر میگذارد، مثلاً ممکن است بگوید آن مدل پذیرایی که تاکنون از مهمان داشتهام باید تغییر کند، چون در حج آموختهام که نباید اسراف کنم. همچنین مثلاً ممکن است از حج بیاموزد که باید در گفتار خود بیشتر مراقب باشد و شیوه گفتوگویش با افراد خانوادهاش عوض شود. حتی ممکن است در نحوه غذای خود تغییر ایجاد کند و در حج به این نتیجه رسیده باشد که اگر با شیوه قبلی غذا بخورد، برایش مشکل به وجود میآید، زائر حج وقتی مشاعر و عرفات را میبیند متوجه میشود که باید دلبستگیهای اصیل را جایگزین دلبستگیهای موقتی کند، دلبستگی به غذا هم یکی از آن موارد است که احتمالاً برای مدتی از بین میرود.
یک خصوصیت منحصر به خود حج این است که براساس روایات قطعی، حاجی آثار حج را به کسی منتقل میکند که در غیاب حاجی، منتظر او بودهاند. همچنین در روایات داریم که آثار حج به کسی منتقل میشود که حاجی برای او دعا کرده است. همه اینها بستگی به این دارد که شخص حاجی از چه میزان قابلیت و کمال برخوردار است و اطرافیان او تا چه حد قابلیت جذب و نگهداری دارند. سنتهای الهی به گونهای است که این قابلیت با میزانی متفاوت هم در حاجی و هم در اطرافیان او وجود دارد، اما میتوان این قابلیت را بهبود بخشید. نکته مهم این است که تغییرات زائر حج، حتی در جهت مثبت هم مدت کوتاهی دوام دارد و باید عواملی را برای زائر ایجاد کرد تا این تغییرات پایدار شود.
ایکنا ــ با توجه به اینکه از ابتدای انقلاب تاکنون بیش از سه میلیون زائر برای حج تمتع به خانه خدا فرستادهایم اما به نظر میرسد نتوانستهایم به واسطه حج بر سبک زندگی تغییر ایجاد کنیم. از چه اقدامات فرهنگی در این مسیر غفلت شده است؟
اعتقاد شخصی من به عنوان کسی که سالها در بدنه حج و زیارت بودهام، این است که گزارشهای فرهنگی ما صوری است، یعنی میخواهیم یک گزارش صوری درست کنیم و به بالا ارائه دهیم، مثلاً بگوییم این تعداد ساعت به زائران احکام گفتیم، این تعداد ساعت به آنها حدیث گفتیم، نتیجهاش میشود اینکه آثار حج در جامعه پیدا نیست. اگر بگوییم در کشور چه سازمانهایی هستند که بیشترین نقش را باید برای برنامهریزی فرهنگی حج داشته باشند، نقش اول را سازمان حج و زیارت دارد، این سازمان است که باید بتواند اثرپذیری حاجی از حج و تأثیرگذاری او را برجامعه پس از حج ارتقا دهد.
من نمیگویم سالی 80 و 90 هزار نفر، بلکه فقط اگر سالی 10 هزار حاجی تأثیرپذیر و تأثیرگذار در حج به جامعه تحویل دهیم، توانستهایم بهره خوبی از سفر حج برای جامعه حاصل کرده باشیم. به این منظور، اول باید تأثیرپذیری زائر از حج تثبیت شود تا بتواند بعداً تأثیرگذار باشد. زائر حج به شکل تکوینی تحت تأثیر عظمت مناسک و حضور حضرت حجت(عج) که در صحرای عرفات حضور دارند، قرار میگیرد، ما باید این تأثیرپذیری را تقویت و تثبیت کنیم. همچنین باید تأثیرگذاری این افراد به گونهای باشد که بتوانند حداقل بر 100 نفر از اطرافیان خود تأثیر بگذارند، این را که عرض میکنم با روایات قابل اثبات است و حاضرم آن را در یک بحث علمی تخصص اثبات کنم.
سازمانهای زیادی در کشور داریم که میتوانند این مقوله را پشتیبانی کنند، سازمان حج و زیارت، سازمان اصلی است که با وجود همه سختیها و حواشی، عهدهدار مسئولیت حج است، نظام آموزش سازمان حج و زیارت، به خصوص در چند سال اخیر، به سمتی رفته که کار شکلی را به کار محتوایی اولویت داده است اما پیشنهاد ما همیشه این بوده که شیوه «بلاغ مبین» باید ملاک جلسات آموزشی باشد. بلاغ مبین، شیوه دعوت همه انبیا بوده است که دقیقه و ساعت در آن معنا نداشت، باید به روحانی بگویند شما مسئول بلاغ مبینِ این 120 زائر برای یک سال آینده هستید، امکانات هم اگر میخواهید در اختیارتان قرار میدهیم، روحانی کاروان به این شکل با افرادی که به او سپرده میشوند، زندگی میکند و بر سبک زندگیشان تأثیر میگذارد.
نظام آموزش سازمان حج و زیارت، به خصوص در چند سال اخیر، به سمتی رفته که کار صوری را به کار محتوایی اولویت داده است. در جلسات آموزشی فعلی، مدرس کاری ندارد که مخاطب حرف او را تا چه میزان میفهمد و چقدر بر سبک زندگی زائر تأثیر میگذارد
اخیراً این گونه شده است که برای محتوای جلسات آموزشی دقیقه تعیین میکنند، میگویند 10 دقیقه تاریخ بگو و 15 دقیقه احکام، از این کارها چه نتیجهای حاصل میشود؟ آیا این کار شبیه کارهای حفظی در دوران دبیرستان نیست؟ خیلی از ما روحانی کاروانها در تلاش هستیم تا صرفاً گزارش خود را تهیه کنیم و دقیقه بدهیم، حدود سه ماه یا چهارماه قبل از آغاز سفر حج که فرصت کوتاهی محسوب میشود، به ما ابلاغ میکنند که باید با این فرمولهای شکلی و صوری، یک مقدار مشخصی ساعت به این افراد مشخص احکام و تاریخ و ... بگویید. من نوعی حتماً باید در گزارش خود بیاورم که 20 دقیقه احکام گفتهام، اگر 18 دقیقه گفته باشم مؤاخذه میشوم، یعنی به خاطر دو دقیقه حساسیت وجود دارد اما برای سبک زندگی دغدغهای وجود ندارد.
سازمان حج و زیارت باید برنامههای خود را از حالت «صوری» به حالت «تأثیرگذاری» تغییر دهد چرا که از لحاظ سختافزاری و نرمافزاری امکان این اقدام را دارد؛ سازمان از همین حالا میداند که برای سال آینده چه روحانیونی را در اختیار دارد، پس میتواند روحانی را موظف کند که از حالا تا 11 ماه آینده با زائر ارتباط گیرد، رفتوآمد داشته باشد و حتی زندگی کند. البته همین روحانی هم باید کسی باشد که برای انجام این کار، عشق و همت کافی را دارا باشد. معتقدم این آموزشهای صوری که در چند سال اخیر شتاب گرفته است، نه تنها مانع گسترش آثار حج در جامعه شده، بلکه از آثار آن کاسته است، به گونهای که تأثیرپذیری زائران از مناسک حج کمتر شده و تأثیرگذاری آنان بر جامعه بسیار کاهش یافته است. با یک کار میدانی به راحتی میتوان این را فهمید.
دومین مسئلهای که متأسفانه سازمان از آن غفلت میکند، توجه کافی به عوامل اجرایی است. اگر مدیر کاروان، معاون، خدمه و تمام عوامل خودشان عشق محتوایی به حج همراه با معرفت به حج نداشته باشند، فاجعهای رخ میدهد که اطلاع دارم خیلی جاها رخ داده است. تلاش مدیر کاروان عمدتاً این است که سفر به پایان برسد و زائر زودتر به سلامت بازگردد، حال اینکه زائر چگونه اعمال خود را پشت سر گذاشته و چه معرفتی کسب کرده است، برای بعضی از مدیران اهمیتی ندارد. بعضی از مدیران، خیلی وقتها به روحانیون غیرمستقیم فشار میآورند که کار فرهنگی را کاهش دهید.
من نمیگویم صد در صد، اما حداقل چهل درصد در بدنه حج، افرادی وجود داشته باشند که از حج دنبال مسائل دیگر نباشند. من خیلی از خدمهها، مدیران و ... را دیدهام که معرفتی به حج ندارند و دنبال کارهای صوری هستند. ما در بدنه حج به پالایش نیاز داریم، ملاک گزینش نباید دانش باشد، پیش از اطلاعات و دانش، عشق به حج و معرفت به حج نیاز است، گاهی از این مدیران داشتهام و بسیار از همکاری با آنها لذت بردهام، مثلاً یکی از آنها به من اصرار میکرد برای کار فرهنگی هر چه میتوانی انجام بده، من از جیب خودم، هزینه آن را پرداخت میکنم.
انسان با هر شخصیتی که به حج میآید، خداوند متعال او را مستقیم تحت تأثیر قرار میدهد، مگر زائری که نه تنها از قبل هیچگونه آمادگی برایش ایجاد نشده، بلکه موانعی هم ایجاد کرده باشیم! باید بدانیم در عرفات که گلوگاه ورود به اعمال اصلی حج است و حضرت حجت(عج) در آنجا حضور دارند، زائر به چه نیاز دارد، اگر روی این امور سرمایهگذاری کنیم، آن وقت میتوانیم تأثیرپذیری زائر از حج را ارتقا دهیم، خود زائران در روزهای قبل از عرفات گاهی از ما میپرسند که چه کار کنیم تا بیشترین بهره معنوی را از فضای صحرای عرفات و بعد آن ببریم؟ این یعنی تمایل به تأثیرپذیری در آنان زیاد است، پیشنهاد من همیشه این است که قبل از عرفات باید با او گفتوگو کنیم تا در روزهای باقیمانده، زائر ما دقت بیشتری بر کلام، نگاه و بعد، رفتار خود داشته باشد و تمرین کند. این تمرین در قالبهای مختلف فردی و گروهی امکانپذیر است و ما آن را در حج امتحان کردهایم، اگر این کارها انجام شود، دیگر کار به جایی نمیرسد که متأسفانه یک زائر بعد از عرفات بگوید: ما را برده بودند جهنم!
عجیب این است که بعضی از عوامل اجرایی حتی در صحرای عرفات هم دست از شوخی و حرف ناشایست برنمیدارند! بدنه حج به پالایش نیاز دارد، ملاک گزینش نباید دانش باشد، پیش از دانش، عشق و معرفت به حج نیاز است.
از همه مهمتر خود روحانی کاروان، مدیر، خدمتکار و ... باید بر گفتار و شوخیهای خود دقت داشته باشد، زائر حج جلوی من به یکی از عوامل اجرایی تذکر داد که آقای فلانی!(نمیخواهم اسم ببرم)، چرا در این سفر معنوی حرفهای ناشایست به زبان میآوری و شوخی بیمورد انجام میدهی؟ عجیب این است که بعضی از این عوامل اجرایی حتی در صحرای عرفات هم دست از شوخی و حرف ناشایست برنمیدارند. من همیشه تأکید دارم که در روزهای باقیمانده به مناسک حج، سکوت خود را بیشتر کنیم و علت آن را هم به زائر توضیح دهیم تا متوجه شود که باید از کلام خود بکاهیم و در آن ایام، دقت و تفکر بیشتری داشته باشیم.
این سخنان که میگویم حاصل سی سال تجربه من در حج و زیارت است، امیدوارم این مصاحبه و حرف ما به گوش مسئولان سازمان برسد، حتی اگر به ضرر من تمام شود. سازمان باید آرام آرام بخش آموزشی خود را از حالت صوری خارج کند و به سمت سبک زندگی ببرد. از سویی مدیران و عوامل اجرایی را به درستی گزینش کند؛ نماینده ولیفقیه در امور زیارت نقش مهمی در این تغییرات فرهنگی میتواند داشته باشد، جناب حاج آقای نواب که به تازگی به این سمت منصوب شدهاند، با شناختی که دارم، هم عاشق حج هستند و هم از معرفت آن برخوردارند.
به جز سازمان حج و زیارت، نهادهای فرهنگی دیگر کشور میتوانند چه نقشی در گسترش اثرگذاری حج بر جامعه داشته باشند؟
سازمان حج و زیارت، مغز جریانسازی فرهنگی حج در جامعه است و باید آموزشها را به جای سه ماه صوری به 9 ماه محتوایی تغییر دهد، اما طبیعتاً مجموعهها و عوامل دیگری در جامعه میتوانند این مغز را پشتیبانی کنند. وزارت ارشاد که سازمان حج و زیارت زیرمجموعه آن است، نقش بسیار مهمی میتواند در برنامهریزی و سیاستگذاری داشته باشد. حوزههای علمیه نیز جایگاه مهمی دارند و باید توجه کافی به مقوله حج داشته باشند.
همچنین رسانهها اعم از رسانه ملی، روزنامهها، خبرگزاریها و ... برنامههای خود درباره حج را به یک ماه مانده به حج محدود نکنند، بلکه در طول سال هر قدمی که میتوانند بردارند. من تعیین تکلیف نمیکنم بلکه میگویم کسانی که زحمت میکشند، برای کل سال برنامه داشته باشند، برای ما به طور یقین اطمینان حاصل شده است که هر سال، زائران ایرانی در حج تمتع شرکت میکنند، پس میتوانیم از یک سال قبل برای حج بعد برنامهریزی داشته باشیم. در حال حاضر، حداکثر سه ماه و حداقل یک هفته قبل از عید قربان برنامههای رسانهای خود را شروع میکنیم و یکباره خاموش میشویم.
گفتوگو از مجتبی اصغری
انتهای پیام