به گزارش ایکنا از خراسان رضوی، حجتالاسلام جواد محدثی، محقق و نویسنده روز گذشته، 31 تیرماه در نشست تخصصی «واکاوی ظرفیتها و ظرافتهای قصه در قرآن کریم» از سلسله نشستهای ضعف و مرجعیت حضور قرآن کریم در فرهنگ عمومی و تخصصی آن، که در دفتر تبیلغات اسلامی خراسان رضوی برگزار شد، با بیان این مطلب اظهار کرد: به دلیل اینکه قصههای قرآنی با عقاید ارتباط دارند، باید در تبیین آنها دقت کرد که اشتباهی در این حوزه صورت نگیرد. همچنین در این راستا باید ظرفیت و درک مخاطبان را موردنظر داشت؛ چرا که آن چیزی هستند که خداوند برای ما آورده، بنابراین از این رو نباید در قصه، آنچه که ذائقه نویسنده و براساس تخیلات اوست آورده شود و سعی کند تا با این کار، حجم داستان را برای جذابتر شدن بالا ببرد.
وی افزود: این در حالی است که در بسیاری از قصههای قرآنی، روایاتی آورده شده که بسیاری از این روایات مستند و قابل قبول نیستند و واقعیت ندارند. بنابراین نمیتوانند مورد استفاده قرار گیرند و باید به نوعی از بیان برخی از آنها پرهیز کرد.
محدثی تصریح کرد: اما با وجود این ویژگیها، ظرافتها و ظرفیتهایی که در دل این قصهها وجود دارد، گاهی مشاهده میشود که برخی از قصهها بهصورت کامل بیان نشده، برخی از آنها و گوشهای از آنها حتی از میانه یک واقعه به قصه پرداخته شده است و گاهی نیز در برخی از قصهها تکرارهایی وجود دارد که قرآن از بیان آن روایت، از تکرار آن موضوع هدف خاصی داشته و جهت این امر استفاده شده که آن را به مخاطب القا کند. اما نکتهای که در این میان مطرح است، این بوده که تنها این امور محورهای اصلی نیستند بلکه هدف، برداشتی است که مخاطب از قصهها دارد.
این نویسنده ادامه داد: با این وجود میتوان گفت که طولانیترین قصه مختص حضرت موسی(ع) و زیباترین و کاملترین قصه هم مختص حضرت یوسف(ع) است.
علل استفاده قرآن از قصه
وی با اشاره به اینکه استفاده از قصههای زیاد در قرآن علل گوناگونی دارد، بیان کرد: تربیت و آموزش، ماندگاری در ذهن و تسریع در فهم افراد، عامل جاذبه و کشش داستانی و همچنین بیان واقعیاتی که عبرتانگیز باشد از جمله عللی است که خداوند در راستای بیان رویدادهای مختلف، از قصههای فراوان بهره برده است.
این محقق افزود: این در حالی است که حتی امام علی(ع) نیز در نهجالبلاغه خود از امثال و حکایات قرون گذشته برای عبرت گرفتن از آنها به کار گرفته است.
محدثی اظهار کرد: همچنین در پی بیان قصههای قرآنی اهدافی از جمله بیان حقایق دینی در قالب قصه جهت اثبات وحی بودن قرآن، پیروزی نهایی انبیای الهی، وحدت، یگانگی انبیای الهی و... را بهدنبال دارد.
این نویسنده اظهار کرد: از این رو میتوان با خواندن داستانهای حضرت آدم به «حقیقت آفرینش»، در داستان حضرت ابراهیم به «توحید»، در داستان حضرت لوت به «سرگذشت اقوام آن حضرت و مسئله کیفیت معاد»، در داستان حضرت یوسف(ع) به «تقدیر و سرنوشت اهل تقوا» و در داستان حضرت پیامبر(ص) به «جنگهای صدر اسلام و امدادهای الهی»، پی برد.
وی با اشاره به ویژگیهایی که قصههای قرآنی از آنها برخوردار هستند و صرفاً جنبه سرگرمی ندارند، عنوان کرد: ویژگی عمدهای که قصههای قرآنی از آن برخوردار هستند، هدفمند بودن آنهاست. زیرا این هدفمندی با توجه به کششی که در زبان این قصهها وجود دارد و تخیل هم در آنها دیده نمیشود، در سبک زندگی اسلامی قابل مشاهده است.
محدثی بیان کرد: در دستهبندی قصههای قرآنی باید گفت، دستهای از این قصهها سرگذشت اخباری که از زمان گذشته نقل میشود؛ مانند داستان حضرت نوح، ثمود و...، دسته دوم حوادثی که ویژه نزول قرآن است؛ مانند جنگهایی که در زمان پیامبر(ص) از جمله احزاب و دسته سوم نیز وقایعی هستند که در آینده محقق میشوند؛ مانند شکست دشمنان و از این رو باید گفت که بیش از هزار آیه متضمن قصههایی است که در این زمینهها در قرآن آمده است.
وی عنوان کرد: اما با این وجود، امروزه مشاهده میشود که برخی از داستانهای قرآنی بهصورت تکنگاری، برخی بهصورت مصور در قالب انیمیشن و پویانمایی، برخی از آنها در قالب کارتهای تصویری، برخی نیز در قالب عروسکهای نمدی و دوخته شده و برخی از داستانها نیز در قالب فیلم و سریال که شاهد تولیدات فراوانی در این عرصه بودهایم، پرداخته شده است و همچنان هم به این موضوعات پرداخته میشود.
این نویسنده اظهار کرد: در واقع قصههای قرآنی پیامهای اخلاقی، فرهنگی و تربیتی را بهدنبال دارند که ما باید به تناسب سنی و فکری مخاطبان خود که اغلب هدف ما کودکان هستند، آنها را استخراج و تبیین کنیم تا آنها بتوانند در جریان این داستانها قرار گیرند که متاسفانه امروزه این موضوع کمتر به چشم میخورد.
ظرفیتهای قصههای قرآنی
محدثی بیان کرد: میتوان در بیان رویدادهایی که در گذشته اتفاق افتاده، مخاطب را بدون هیچگونه پیچدگی متاثر از آنها کرد. در این راستا باید از ظرفیتهای قرآن مانند تسهیل زبان، استفاده کرد زیرا قصه یکی از شیوههایی است که در ذهنها باقی میماند. این در حالی است که حتی افلاطون هم در این خصوص میگوید که باید مادران و پرستاران را وادار کنیم تا قصههایی را که پذیرفتهایم را برای فرزندان خود نقل کنند.
وی با بیان اینکه رعایت بیان این قصهها به تناسب مخاطبان از دیگر ظرفیت قصههای قرآنی بوده که قابل تأمل است، گفت: ما باید بدانیم چه قسمتهایی از داستان را به چه شیوهای برای کودکان بیان کنیم و در واقع کدام قسمت از آن رویداد را که متناسب با کودکان هستند و بر روی آنها تأثیرگذار است را بزرگنمایی کنیم.
این محقق اظهار کرد: ترویج قصهگویی در مدارس و مهدها نیز از دیگر ظرفیتهای قصههای قرآنی است که این امر در گذشته پررنگ بوده و اکنون کمرنگتر شده و باید جهت جبران این امر اقداماتی صورت گیرد.
محدثی بیان کرد: در واقع داستانها و روایاتی که از پیامبران و انبیای الهی در قرآن به آنها اشاره شده است را میتوان در قالب داستانهای مختلف به آنها پرداخت، چرا که حضرت آدم نشاندهنده خلقت و آفرینش، ابلیس و سجودش که مکرر در قرآن آمده، هابیل و قابیل، حضرت ابراهیم(ع) و مناظراتش و تمام کارهایی که انجام داده است، حاکمیت یافتن حضرت یوسف(ع) و تمام سرگذشتی که برای او اتفاق افتاد، پیامبر(ص) و جنگهایی که داشتند و سایر روایاتی که در خصوص انبیای الهی آمده است را میتوان هریک به صورت مجزا و جذاب به آنها پرداخت.
انتهای پیام