به گزارش ایکنا؛ مراسم رونمایی از دو اثر منتشرنشده آیتالله سیدمصطفی محقق داماد و مراسم شب روشنگری دینی، شامگاه گذشته، ۲۴ شهریورماه، با حضور شهین اعوانی، محسن محبی، مصطفی بروجردی و علی دهباشی در بنیاد موقوفات محمود افشار (کانون زبان فارسی) برگزار شد.
در این نشست آیتالله محقق داماد به ایراد سخن پرداخت و اظهار کرد: هرآنچه از علم و دانش در جهان وجود دارد و تمام خدماتی که بشر از علم مشاهده میکند، معلول جهل است. اما کدام جهل؟ جهلی که شخص متوجه آن و جهالت خود باشد. سقراط در بیانی حکیمانه میگوید که خردمند آن کسی است که میداند نمیداند. همه عالمان در حقیقت جاهلانی بودند که فهمیدند جاهل هستند. از این جهت جهل بسیط نعمتی است. به عبارت دیگر، جهل نامقدس جهل خوبی است، اما امان از آن جهلی که انسان نداند جاهل است.
جهل مقدسی که به خدا نسبت میدهند
وی افزود: مغولها یک زمان فهمیدند که نمیدانند؛ لذا خواجه طوسی را در دستگاه خود استخدام کردند. امان از آن زمان که مدیریت جامعه به دست جاهلان بیفتد. خدا آن روز را برای هیچ ملتی نیاورد. روزگاری تلختر از این وجود ندارد که جاهلان بر مردم حکومت کنند. از این بدتر این است که جاهلانی باشند که جهلشان را به خدا نسبت دهند و برای خدا اقدامات جاهلانه انجام دهند و به نام خدا خون بریزند.
وی تصریح کرد: در مقام یک طلبه کوچک بیان میکنم که این پیشنهاد را از بنده بشنوید و الهیات را دستکم نگیرید. حتی خدای بدون معرفت ارزشی ندارد. اصلاً به جای اینکه بگویید: «من اعتقاد دارم، بگویید من چنین فکر میکنم»؛ یعنی به جای اعتقاد، فکر بنشانید. اگر بگویید من فکر میکنم، در آن صورت با دیگران گفتوگو خواهید کرد، اما اگر بگویید معتقدم، دیگر نخواهید توانست گفتوگو کنید.
جریان روشنگری و بازاندیشی در ایران
سپس محسن محبی از دیگر سخنرانان این نشست به ایراد سخن پرداخت و اظهار کرد: پیش از پرداختن به زمینههای بروز جهل مقدس باید از دو شخصیت مبارز در این حوزه یاد کنم؛ مرحوم طالقانی و جلال آل احمد که هر دوی ایشان از پیشگامان روشنگری در جامعه بودند. البته جلال آلاحمد از یک زمانی حسابش با مرحوم طالقانی جدا شد، چراکه حوزه فعالیتش دینی نبود.
وی افزود: زمینههای جهل مقدس هم تاریخی، هم فرهنگی، هم سیاسی و حتی جغرافیایی است. با پیروزی اسلام، روحیه ایرانی در خدمت خلفا قرار گرفت. در آن هنگام ایرانیان دو قرن در سکوت فرورفتند. ایشان تلاشهای سیاسی برای بازیافتن قدرت از دست رفته خودشان انجام دادند، اما به جایی نرسید. شگفتا که تلاش فرهنگی ایرانیان برای احیای خود ادامه یافت تا در نهایت، در شاهنامه فردوسی رخ نمود. اما روحیه و عقل ایرانی از سیاست رفته رفته به ادبیات نقل مکان کرد.
در سال 1320 جریانی برای مبارزه با جهل مقدس آغاز شد، اما به دلایلی در جامعه پاسخ نگرفت. در همین دوره جلال کتاب «عزاداریهای نامشروع» را ترجمه کرد. نتیجه سخن اینکه پیدایش جهل مقدس محصول تحولات تاریخی و بستر فرهنگی است
وی تصریح کرد: بالاخره هلاکو به کمک خواجه نصیر بغداد را فتح کرد و طومار حکومت اعراب را در هم پیچیده شد. اما دریغ که در همان زمان مغولها پیدا شدند. در برابر مغولان نیز خصلت مدارا و مقاومت ایرانیان نتیجه داد و رشتههایی که در اثر حمله مغول از هم گسسته بود، دوباره به هم پیوست. در طول این قرون مسئله نواندیشی دینی وجود داشت، ولی هیچ زمان تبدیل به یک جریان نشد. از زمان قاجار زمینه بازاندیشی فراهم شد. در دوره مشروطه نیز بازاندیشی سیاسی جریان گرفت و به بازاندیشی اجتماعی نیز تسری پیدا کرد؛ ولی از سطح نخبگان فراتر نرفت.
آموزههای دینی؛ بهترین بستر برای جهل مقدس
وی در ادامه گفت: در دهه 1300 نمونههای تلاش برای مبارزه با جهل مقدس مشاهده میشود. در سال 1320 یک جریان سازمانیافتهتری برای مبارزه با جهل مقدس آغاز شد، اما به دلایلی در جامعه پاسخ نگرفت. در همین دوره جلال، کتاب «عزاداریهای نامشروع» را ترجمه کرد. نتیجه سخن اینکه پیدایش جهل مقدس محصول چنین تحولات تاریخی و بستر فرهنگی است.
وی افزود: جهل مقدس محدود به دین نیست و در عرصههای دیگر هم قابل مطالعه است. همچنین محدود به زمان خاصی هم نیست. با وجود این آموزههای دینی بهترین بستر برای گسترش جهل مقدس است؛ چون ناظر به امر غیبی هستند. عنصر مشترک خرافه و امر قدسی، امر غیبی است. به همین دلیل برخی مدعی شدند که ریشه دین در جهل و ترس است. حاصل کلام اینکه در اثر بیاطلاعی یکسری باورهای ذهنی شکل میگیرد که آقای محققداماد نام آن را جهل مقدس گذاشته است.
برای مشاهده گزارش تصویری کامل اینجا کلیک کنید.
انتهای پیام