کاظم طباطبایی، استاد دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه فردوسی مشهد در گفتوگو با ایکنا از خراسان رضوی، اظهار کرد: مرحوم رامیار زمانی که در سال 46 کتاب تاریخ قرآن خود را چاپ کرد، ما در دانشگاههای ایران رشته یا گرایشی تحت عنوان مطالعات قرآنی یا علوم قرآن و حدیث نداشتیم. در آن زمان در دانشکدههای الهیات دو رشته معقول و منقول وجود داشت که رشته معقول شامل منطق، فلسفه، کلام و عرفان و رشته منقول شامل فقه و حدیث، تفسیر، تاریخ و سیره بوده است.
وی افزود: مرحوم رامیار تحصیلات خود را در دوره لیسانس در رشته منقول گذراند و بعد نیز در رشته علوم سیاسی تحصیل کرد، اما با وجود اینکه ایشان برای اولین بار تحت عنوان تاریخ قرآن کتاب نوشته و منتشر کرده، در آن زمان هنوز در دانشگاههای ایران رشتهای تحت عنوان علوم قرآن و حدیث و مطالعات قرآنی وجود نداشته است. در حوزههای علمیه نیز بیشتر مباحث سنتی حوزه از جمله فقه و اصول، مباحث عربی، نحو و بلاغت مطرح بوده و به این بحثها نمی پرداختهاند.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه رامیار در حوزه مطالعات تاریخ قرآن پیشگام است، عنوان کرد: برخی عنوان «تاریخ قرآن» را عنوان دقیقی نمیدانند، بلکه بیشتر معتقدند باید از اصطلاح تاریخ مصاحف استفاده کنیم، زیرا قرآن خود پدیدهای تاریخمند نیست، بلکه آنچه تاریخمند است مصاحف یا نسخههای قرآن است. چون آنچه در این حوزه بحث میشود، راجع به چگونگی نوشتن، ثبت و ضبط، تدوین، جمعآوری و گردآوری قرآن بوده و اینکه با چه خطی کتابت شده و این خط چه تطوراتی را پشت سر گذاشته، بنابراین عنوان «تاریخ مصاحف» بهتر و دقیقتراز «تاریخ قرآن» است.
طباطبایی افزود: مرحوم رامیار در این حوزه در حد خود پیشگام و کارش تأثیرگذار بوده است. البته آثار آن مرحوم به تاریخ قرآن محدود نیست، اما بیشتر او را با کتاب تاریخ قرآنش میشناسند، در حالی که کتابی از فرانسه تحت عنوان در آستانه قران ترجمه کرده است، کتابی تحت عنوان در آستانه سالزاد پیامبر دارد که راجع به فرهنگ و موقعیت فرهنگی و اجتماعی عرب پیش از اسلام است. لازم به ذکر است که وقتی رامیار استاد دانشگاه مشهد بوده، عضو گروه قرآن و حدیث نبوده و چنین گروه و دپارتمانی هم نداشتیم، بلکه او عضو گروه ادیان و عرفان بوده؛ بنابراین به بحثهایی در حوزه ادیان نیز پرداخته است.
استاد دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه فردوسی مشهد ادامه داد: رامیار کتابی در باب نبوت اسرائیلی و مسیحی دارد. او کتاب دیگری هم تحت عنوان «فهارسالقرآن» تهیه کرد که امروز شاید کمتر بدان توجه میکنند، چون امروز با جستوجوی آنلاین و آفلاین سریع به یک آیه یا موضوع در قرآن دست مییابیم، اما در سال ۱۳۴۵ این کار نو و بدیع بوده است، او این اثر را قبل از حضور در دانشگاه نوشته است، استاد قرآنی را که در ترکیه چاپ شده، همراه با کشفالآیات و فهارست موضوعی چاپ کرده است.
وی بیان کرد: به نظر میآید که رامیار احتمالاً تحت تأثیر مرحوم سیدمحمد فرزان بوده است، مرحوم فرزان استادی برجسته، انسانی شریف و علامهای بزرگوارو از مردم بیرجند بوده، اما در تهران فعالیت میکرد و بسیار بر ادبیات و شعر کلاسیک عربی، مطالعات قرآنی و قرائات مسلط بود. رامیار با مرحوم فروزان مأنوس بوده و تحت تأثیر ایشان به این حوزه از مطالعات اسلامی علاقهمند شده است.
طباطبایی افزود: امیدواریم دوستان فرهنگدوست ما در سلسله شبهای بخارا برنامهای نیز برای مرحوم فروزان برگزار کنند، فرزان گرچه استاد دانشگاه مشهد نبوده، اما خراسانی بود و جا دارد که در دانشگاه مشهد یکی از برنامههای شب بخارا به ایشان اختصاص پیدا کند.
رامیار کتابخانهای بسیار غنی داشت
این استاد دانشگاه در خصوص کتابخانه مرحوم رامیار، گفت: مرحوم رامیار کتابخانهای بسیار غنی داشت؛ یعنی بیشتر همان کتابهایی را که در منابع تاریخ قرآن به چشم میخورد در تملک شخصی داشته است. او بسیاری از مجلههای ادواری را که در حوزه مطالعات اسلامی و قرآنی در اروپا چاپ میشد نیز در تملک خود داشته است. بعد از فوت رامیار کتابخانه ایشان را میان دانشکده الهیات مشهد، دانشکده الهیات تهران و دانشکده ادبیات مشهد تقسیم کردند. بسیاری از کتابهای ایشان، کتابهایی است که اگر این کتابها نبود، افراد بسیاری از دسترسی به این کتابها محروم میماندند.
رامیار مشوق استادهای جوان بود
طباطبائی بیان کرد: دانشجوی مرحوم رامیار نبودم، در ابتدا که وارد دانشگاه مشهد شدم نیز ایران نبود و بعد از برگشتن، زمانی طول نکشید که انقلاب شد و بعد انقلاب نیز او را بازنشسته کردند؛ بنابراین درسی با ایشان نداشتم، اما چون با استادانی که با مرحوم رامیار معاصر بودند، همکار شدم، در خصوص روحیه ایشان صحبت میکردیم. انصاف مرحوم رامیار در آثار ایشان هویدا است. مرحوم رامیار مشوق استادهای جوان بود و حتی اگر سیاهمشق هم مینوشتند از آنها تعریف و تمجید کرده و به ادامه کار تشویق میکرد.
استاد دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه فردوسی مشهد اضافه کرد: یکی دیگر از جنبههای شخصیت ایشان فعالیتهای فرهنگی وی بوده است. او شخصیتهایی را از تهران برای سخنرانی و ارائه سمینار به دانشکده دعوت میکرد، در کنگره هزاره شیخ طوسی نیز اکثر استادان مطرح آن زمان و حتی استادان جهان شرکت کردند، در زمان تحصیلم در دانشکده الهیات دانشگاه تهران استادان آن کنگره را استثنایی میدانستند. مرحوم دکتر بهشتی قبل از انقلاب به دعوت رامیار در دانشکده ما سخنرانی داشت، مرحوم مجتبی مینوی و مرحوم استاد مطهری به دعوت مرحوم رامیار در دانشکده سخنرانی داشتند. جنبه دیگر مرحوم رامیار سخاوت ایشان بود.
ارتباط دانشکده الهیات و ادبیات ضعیف شده است
وی در خصوص ارتباط بین دانشکده الهیات و ادبیات، تصریح کرد: در قدیم بین دانشکده الهیات و ادبیات چه در دانشگاه مشهد و چه در دانشگاه تهران ارتباط و همکاری نزدیکی وجود داشت. ولی اکنون این ارتباط اندکی ضعیف شده است. در ابتدای تأسیس دانشکده الهیات، فیاض که بنیانگذار دانشکده ادبیات بود، رئیس دانشکده الهیات نیز بود و در هر دو دانشکده تدریس میکرد.
این استاد دانشگاه فردوسی مشهد بیان کرد: سال ۱۳۵۵ که وارد دانشکده الهیات شدم، رئیس دانشکده علیاکبر شهابی و استاد رشته زبان و ادبیات فارسی بود که در دانشکده ادبیات در دوره دکتری و فوقلیسانس تدریس میکرد، در آن زمان ارتباط بین دانشکده الهیات و ادبیات بسیار زیاد بوده است، خود مرحوم رامیار در نیمه دوم سال 56 در دانشکده ادبیات سخنرانی داشت. رابطه دانشکده ادبیات و الهیات در تهران نیز همینگونه بود و بسیاری از استادان بودند که در هر دو دانشکده درس میدادند.
گسست بیننسلی
طباطبایی در خصوص گسست بین نسلی، گفت: هرچه بتوانیم بزرگان گذشته را به نسل جدید بشناسانیم تا هویت، گذشته و ریشههای خود را بشناسند، در هویتشناسی جوانان مؤثر است و متأسفانه اکنون با توجه به وضعیت کشور از نظر شغلی، نسل جدید دانشجویان نسبت به بسیاری از مباحث جدی بهویژه رشتههای علوم انسانی که کمتر کاربردی است، بیاعتنا هستند.
استاد دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه فردوسی مشهد افزود: اگر شرایط کشور شرایطی باشد که دانشجویی زمان آمدن در دانشگاه احساس کند رشته مورد نظر وی آینده روشنی دارد، جدیتر به درس و تحقیق میپردازد. وقتی این رشته و مباحث برایش مهم تلقی شود، سراغ این موضوع میرود تا افرادی را که در رشد و بالندگی این مباحث نقش داشتند بشناسد. اگر بتوان با تدبیرهایی نسل جوان را با بزرگانی که در گذشتههای دور و نزدیک در اعتلای فرهنگی و علمی کشور نقش داشتند، آشنا کرد، در هویتبخشی به نسل جدید بسیار مؤثر خواهد بود..
وی با اشاره به بزرگان دانشکده الهیات، عنوان کرد: در دانشگاه الهیات مشهد استادان برجستهای حضور داشتند، از جمله فیاض که بین دانشکده الهیات و ادبیات مشترک بود، سیدعلیرضا مجتهدزاده که سالهایی چند رئیس دانشکده الهیات بود و تحصیلاتشان زبان و ادبیات فارسی بوده است. مرحوم استاد کاظم مدیرشانهچی که در سال 81 فوت شد، استاد آشتیانی، مرحوم استاد محمد واعظزاده و ابراهیمی دینانی که استاد گروه فلسفه بود و بعد به دانشگاه تهران منتقل شد و هنوز فعال است.
این استاد دانشگاه فردوسی مشهد بیان کرد: تحصیلات رسمی محمود مهدوی دامغانی در رشته زبان فارسی بوده، اما از همان ابتدا استاد دانشکده الهیات در گروه تاریخ و تمدن اسلامی بود، شاید بیش از 100 جلد کتاب در حوزه تاریخ و سیره ترجمه کرد و برخی کارهای ایشان از جمله کتاب مغازی واقدی که از عربی به فارسی ترجمه کرد، در یکی از سالها، برنده کتاب سال جمهوری اسلامی شد. هادی عالمزاده که استادی دقیق، نکتهسنج و جدی بود، ایشان بعدها به دانشگاه تهران منتقل شد و اکنون به مقام بازنشستگی نایل شده است. دانشکده الهیات در طول 60 سالی که از فعالیت آن میگذرد، شخصیتهای بسیار برجستهای داشته که برخی از حوزه به دانشگاه آمدند و برخی هم فارغالتحصیل دانشگاهی بودند.
انتهای پیام