به گزارش ایکنا، در این شماره از فصلنامه مطالعات تفسیری مقالاتی با عناوین «نقد برداشت نامعصوم بودن پيامبراكرم(ص) از آيه 52 أنعام»، «بازشناسي تفسيري مفهوم قرآني «قرض حسن»»، «راهکارهای حلّ تعارض ظاهری عرفی بودن و ذوبطون بودن زبان قرآن؛ با تأکید بر تفسیر آیه 103 نحل»، «مرجعیت علمی اهل بیت(ع) بر پایه تفسیر تطبیقی آیه اهل الذکر»، «مبانی سلامت معنوی در اندیشه آیت الله جوادی آملی؛ با تأکید بر تفسیر آیات مرتبط»، «بررسی آراء مفسران در فلسفه بهکارگیری «گمان به رستاخیز» بهجای «یقین به آخرت» در تفسیر آیه 46 بقره»، «تحلیل تفسیری آیه «مَن اِغْتَرَفَ غُرْفَهً بِیَدِهِ» از دیدگاه علامه طباطبایی و حرالّی اندلسی با تأکید بر اختلاف قرائت»، «راهبردهای راهنمایی قرآن در فرهنگ عصر نزول در اندیشه مفسران»، «نسبیت در مفهوم قلیل در آیه «وَ قَلیلٌ مِنَ الآخِرین» و تأثیر آن در ارزیابی دیدگاههای مفسران»، «رهیافت تفسیری به آیه 51 توبه با تاکید بر دیدگاه مفسران فریقین»، «بررسی تفسیری استناد به آیه 165 نساء در نفی حجیت اهل بیت علیهم السلام»، «بررسی تفسیری نظائر آیات در سورههای همجوار، به مثابه اولین گام در تفسیر قرآن با قرآن (مطالعه موردی سورههای الرحمن و واقعه)»، «بررسی دستهبندی، ساختار هدایتی و غرض سوره قیامت» و «بررسی دیدگاه محمد شحرور در تفسیر نواندیشانه او» منتشر شده است.
در طلیعه نوشتار «نقد برداشت نامعصوم بودن پیامبراکرم(ص) از آیه 52 أنعام» آمده است: از دلیلهای قائلان به نامعصوم بودن پیامبر اکرم از گناه، آیه 52 سوره أنعام است. این گروه، با استناد به برخی از تعبیرهای موجود در این آیه و نیز با تکیه بر پارهای از روایات اسباب نزول، مدعیاند آن حضرت، در یکی از پیشامدهای سالهای آغازین بعثت، به منظور خوشآمد کافران و جذب آنان به اسلام، شماری از فقیران باایمان را از خود راند و این کار، از مصادیق ستمکاری و گناه است. گروه یادشده، با فرض گرفتن صدور این کار از جانب پیامبراکرم| آیه مزبور را به پنج دلیل، شاهدی بر درستی دیدگاه خود میدانند اما با درنگ در این دلیلها و تأمل در مفاد آیه و مقایسه آن با آیات مشابه، نادرستی همه این دلایل روشن میشود و این واقعیت به ثبوت میرسد که پیامبر اکرم| اقدام به طرد فقیران ننموده و بر فرض که چنین کرده باشد، این کار، از مصادیق ظلم نیست و گناه محسوب نمیشود.
نویسنده مقاله «راهکارهای حلّ تعارض ظاهری عرفی بودن و ذوبطون بودن زبان قرآن؛ با تأکید بر تفسیرآیه 103 نحل» در طلیعه نوشتار خود آورده است: بسیاری از قرآنپژوهان با تکیه بر تفسیر آیات متعددی که زبان قرآن را «عربی مبین» و قرآن را «بیانٌ لِلناس» اعلام کردهاند، به «عرفی بودن زبان قرآن» نظر دادهاند. از سوی دیگر همین اندیشمندان با تکیه بر روایات تفسیری و ظهور برخی از آیات دیگر به «ذوبطون بودن قرآن» معتقد شدهاند. پذیرش توأمان این دو، به نوعی تعارض ظاهری میانجامد. این پژوهش که از نوع کتابخانهای است و به روش توصیفی، تحلیلی به انجام میرسد ابتدا به تبیین تفسیر آیات مرتبط میپردازد و سپس راهکارهای پنجگانهای را برای حل آن پیشنهاد میکند. نتیجه بهدست آمده از این راهکارها آن است که بطون قرآن نیز بخشی از همان معارف و مقاصد نهفته در درون آیات نازل شده به زبان عرفی است، که طی فرایند مشخصی بر مخاطبان وحی مکشوف میشوند.
نویسنده مقاله «مرجعیت علمی اهل بیت(ع) بر پایه تفسیر تطبیقی آیه اهل الذکر» در طلیعه نوشتار خود آورده است: آیه 43 سوره نحل درباره مرجعیت علمی اهل بیت(ع) نازل شده است. مفسران شیعه و اهل تسنن درباره مصداق «اهل ذکر» اختلافنظر دارند. گروهی از مفسران اهل تسنن بر پایه سیاق آیه، مصداق اهل ذکر را اهل کتاب میدانند. این دیدگاه مورد بررسی قرار گرفته است. مفسران شیعه و برخی از مفسران اهل تسنن بر اساس روایات، مصداق کامل اهل ذکر را اهل بیت(ع) میدانند. این نوشتار بر آن است تا بر پایه مفهومشناسی اهل ذکر و با توجه به شأن نزول آیه و با استناد به روایات این موضوع را تحلیل و بررسی نماید. نتیجه پژوهش آن است که اهل ذکر به معنای عالمان و آگاهان است. در زمان نزول آیه، اهل کتاب و دیگر افراد آگاه میتوانند یکی از مصادیق اهل ذکر باشند؛ ولی اهل بیت(ع) برای همیشه مصداق اکمل اهل ذکر هستند.
در طلیعه نوشتار «بررسی آراء مفسران در فلسفه بهکارگیری «گمان به رستاخیز» بهجای «یقین به آخرت» در تفسیر آیه 46 بقره» آمده است: در آیه 46 بقره ظنّ به ملاقات خدا و گمان به رستاخیز، یکی از اوصاف مثبت نمازگزارانِ خاشع معرفی شده است، در حالی که چهارمین آیه این سوره، یقین به آخرت را از اوصاف مؤمنان دانسته است. از آنجا که میان گمان به رستاخیز و یقین به آن، نوعی تقابل و ناهمسازی وجود دارد، میان دو آیه نوعی تعارض به نظر رسیده است. مفسّران، تلاش کردهاند تا تعارض ظاهری و ابتدایی میان دو آیه را از میان بردارند و فلسفه بهکار رفتن تعبیر گمان بهجای یقین را تبیین کنند. این پژوهش پس از بررسی حدود صد منبع تفسیری، به ده بیان تفسیری دست یافته و آنها را در سه دیدگاه عمده گنجانده است: ظنّ به معنای یقین ـ که اکثر مفسّران بدان معتقدند ـ؛ ظنّ متمایل به یقین و تمایز معنای ظنّ و یقین و تلاش برای رفع تعارض از طریق استعمال مجازی یا متعلِّق ظنّ، که از نظر این پژوهش، دیدگاه سوم با معیارها و موازین تفسیری سازگارتر است.
نویسنده مقاله «نسبیت در مفهوم قلیل در آیه «وَ قَلیلٌ مِنَ الآخِرین» و تأثیر آن در ارزیابی دیدگاههای مفسران» در طلیعه نوشتار خود آورده است: مطالعه تفاسیر گوناگون، نشاندهنده آن است که وحدت معنا و تفسیر برای همه آیات قرآن کریم در میان مفسران وجود ندارد. اختلافنظر ذیل تفسیر آیه «وَ قَلیلٌ مِنَ الآخِرین» نیز یکی از این نمونههاست. با نظرداشت به تفاسیر مختلف بهدست میآید که مفسران با تکیه بر معنای ظاهری این آیه نظرهایی را ارائه دادهاند؛ از جمله اینکه تعداد «سابقون» در امت پیامبر| از سابقونی که در امتهای گذشته بودهاند، کمتر است اما در مقابل این نظرها، روایاتی وجود دارد که تعداد یاران پیامبر(ص) در روز قیامت را بیش از یاران دیگر پیامبران دانسته است. بر این بنیاد میان این آیات و روایات تعارضی مشاهده میگردد که برخی از مفسران علیرغم کوشش خود، نتوانستهاند بهطور صحیح و کامل این تعارض را بزدایند. مقاله حاضر میکوشد بر پایه روش توصیفی ـ تحلیلی، این تعارض را بر طرف سازد. نتایج تحقیق نشان میدهد اختلافنظر در این آیه از نادیده گرفتن نسبی بودن واژه «قلیل» نشأت گرفته است و توجه به این نکته، تعارض بین آیه و روایات صحیح مرتبط با این موضوع را مرتفع میکند.
انتهای پیام