در بین وقایع تاریخ اسلام، کمتر واقعهای به گستردگی، تأثیرگذاری و ماندگاری عاشورا میتوان یافت. واقعهای که سراسر دنیا را به جوش و خروش درمیآورد و همه ساله مراسم سوگواری و عزاداری حضرت سیدالشهدا(ع) با شور و شکوه فراوان برگزار میشود. چنین واقعه باشکوهی با نقش مهمی که در حیات مسلمانان داشته است، شایسته بررسی و مطالعه علمی از زوایای گوناگون است تا بیش از پیش شناخته شود.
سیدمحمود نجاتیحسینی، دینپژوه و مدیر گروه دین انجمن انسانشناسی ایران به مناسبت ماه محرم در سلسله مباحثی با عنوان «جامعهشناسی تاریخی - دینی عاشورا» که به همت ایکنا ضبط شده است، به بیان نکاتی درباره فرآیند عاشورا از نگاه تاریخی و جامعهشناسی پرداخته است که فیلم و متن جلسه ششم را در ادامه میبینید و میخوانید.
در جلسه قبل درباره مدلهای جامعهشناسی دینی که میتوانیم برای عاشورا به کار ببندیم، بحث شد و گفته شد که برای شکلگیری و فهم عاشورا سه نگاه یا سه ضلع مثلث را در ذهن خود ترسیم کنید، نگاهی که حکومت به امامت، مردم، دین و سیاست دارد؛ نگاهی که مردم به حکومت و خلافت و رژیم وقت در سال ۶۱ هجری قمری و در بافتار تاریخی صدر اسلام دارد و ضلع سوم این نگاه که بسیار مهم است، نگاه انقلابی، رادیکال، راهبردی و کاملاً دینی اصلاحگرایانه است، که میخواهد هم زمانه سیستم یزیدی را نقد کند و با سیستم یزیدی چالش دارد و آن را نامشروع میداند و نوع نگاهش به مردم و حکومت بسیار متفاوت است و همچنین نگاهش به، نسبت انسان با انسان و انسان با خداوند و رابطهای که یک مسلمان باید با خداوند داشته باشد، متفاوت است و اینکه چگونه میشود یک اجتماع اسلامی را سامان داد. اینها همه در مثلثی که اشاره کردم، مؤثر است و اینهاست که حادثه عاشورا و رخداد بزرگ تاریخی، تمدنی، دینی و سیاسی عاشورا را شکل میدهد و ما باید درباره آن صحبت کنیم.
اینجا نگاه چهارمی هم هست که باید بیشتر روی آن تمرکز کنیم و آن نگاه ناظر بیرونی است، چه به عنوان مخاطب بیرونی که گزارشها و روایتها را درباره ظلم و ستم یزید میشنود و بلایی که یزید بر سر خاندان امامت در عاشورا، کربلا و محرم میآورد، اما در همین نگاه، یک نگاه تخصصی نیز وجود دارد و آن نگاه پژوهشگری است که باید به کل این مثلث داشته باشد، یعنی هم نگاه یزیدی نسبت به حکومت، امامت، ولایت و دین و مردم را بکاود و هم نگاهی که مردم زمان حسین بن علی دارند، چه آنهایی که در کربلا و نزدیک حادثه عاشورا هستند و چه آنهایی که در مکه و مدینه هستند و یا اشرار و خواصی که میدانند امامت به حق است و کار حسین بن علی درست است که یا با او همراهی کلامی میکنند و به او میگویند کار تو بسیار درست است، اما نمیتوانیم با تو بیاییم و یا آنهایی که مانند محمد بن حنفیه، برادر حسین بن علی نصیحت مشفقانه میکنند که شخصیت بسیار تأثیرگذاری است و به امام میگوید این کار را نکن، به مدینه برو و به دَرسَت برس و چه کار داری که با یزید دربیفتی. این نگاهها را باید پژوهشگر در کنار هم قرار دهد و از آن تصویری درآورد که در دل آن بتواند عاشورا را بکاود.
نکته دیگر درباره الگوی تحلیلی است که به ما کمک میکند با استفاده از مطالعات فرهنگی عرب جاهلی، خلق و خو و سنتهای فکری، عقیدتی و رفتاری و کردارشناسی عربهای جاهلی را بکاویم. این را از این لحاظ عرض میکنم که ما باید با استفاده از فن و دانش مطالعات فرهنگی و انسانشناسی، قومشناسی و قومنگاری، خلق و خوی عرب جاهلی را که به رویارویی با حسین بن علی(ع) آمده است، بکاویم.
معمولاً این مسئله نادیده گرفته میشود و یک اشتباه روشی و نظری که در گزارشها و روایتها از عاشورا، محرم و کربلا است، گمان بر این است که اینها مسلمان شدهاند و اینها را با استفاده از سنت مسلمانی مقایسه میکنند، در حالی که بعداً در این باره خواهم گفت؛ اینها، یعنی کسانی که به مقابله با حسین بن علی میآیند، به نیابت و کارگزاری از حکومت یزیدی وقت همچنان دارای خلق و خوی عرب جاهلی هستند که اصلاً اسلام نتوانست آنها را عوض کند و به صورت فرمالیته تغییر پیدا کردند که در جلسه بعد، بیشتر درباره آن صحبت خواهیم کرد.
انتهای پیام