در بین وقایع تاریخ اسلام، کمتر واقعهای به گستردگی، تأثیرگذاری و ماندگاری عاشورا میتوان یافت. واقعهای که سراسر دنیا را به جوش و خروش درمیآورد و همه ساله مراسم سوگواری و عزاداری حضرت سیدالشهدا(ع) با شور و شکوه فراوان برگزار میشود. چنین واقعه باشکوهی با نقش مهمی که در حیات مسلمانان داشته است، شایسته بررسی و مطالعه علمی از زوایای گوناگون است تا بیش از پیش شناخته شود.
سیدمحمود نجاتیحسینی، دینپژوه و مدیر گروه دین انجمن انسانشناسی ایران به مناسبت ماه محرم در سلسله مباحثی با عنوان «جامعهشناسی تاریخی - دینی عاشورا» که به همت ایکنا ضبط شده است، به بیان نکاتی درباره فرآیند عاشورا از نگاه تاریخی و جامعهشناسی پرداخته است که فیلم و متن جلسه نهم را در ادامه میبینید و میخوانید.
در جلسه قبل درباره فرهنگ عرب جاهلی از منظر مطالعات فرهنگی، جامعهشناسی و انسانشناسی نکتههایی را عرض کردم و در این جلسه بیشتر به این موضوع میپردازم. علت و سبب نزول این بحث این است که ما برای فهم آنچه در عاشورا ۶۱ هجری قمری رخ داده است، نیازمند این هستیم که گفتمانها، ایدئولوژیها و روایتها ر ا بشکافیم، بشناسیم و فهم کنیم. برای این لازم است نگاهی که منجر به این گفتمان و ایدئولوژی میشود و در مقابل گفتمان نبوت و امامت امام حسین(ع) قرار میگیرد؛ چه گفتمانی است، ناگزیریم به بافتاری که این گفتمان را از نظر انسانشناسی، مطالعات فرهنگی و جامعهشناسی شکل داده است، توجه کنیم.
این گفتمان، سنت عرب جاهلی است و این سنت بسیار کاویده شده است و بخشی از این مطالعات تاریخی جدیدتر یعنی ۵۰ سال گذشته انجام شده و به فارسی هم منتشر شده است که دو نمونه آن را معرفی خواهم کرد. البته مطالعات مفصلی به زبانهای اروپایی یعنی فرانسه، آلمانی و انگلیسی موجود است و علاقهمندان میتوانند تاریخ پیشااسلام را جستجو کنند و مطالب بسیار زیادی در این زمینه وجود دارد، وقتی در همه اینها نگاه میکنید، دو مطلب مهم درباره عرب جاهلی میتواند مورد استفاده ما قرار گیرد.
یکی این است که فرهنگ عرب جاهلی که دستکم ۲۰۰ سال پیش از اسلام بوده است و بسیار حضور پررنگی داشته، خود را در مکه، یثرب یا مدینةالنبی، کوفه، بصره، شام(سوریه امروزی)، سرزمین فنیقیها، لبنان و حتی تا شمال آفریقا نشان میدهد، اما عمدتاً در شبه جزیره عرب که از نظر جغرافیایی، تاریخی و فرهنگی بسیار مهم است و بخش مهمی از ژئوپولیتیک بینالنهرین را شکل میدهد؛ این فرهنگ جاهلی دو وجه مثبت و منفی دارد.
وجه مثبت فرهنگ عرب جاهلی، خصایص انسانگرایی قبیلهای است که از آن به اومانیزم قبیلهای نام میبریم که با رحم، شفقت و مهماننوازی، کرامت و بزرگ منشی سروکار دارد و بسیار جالب است که این وجوه مثبت، هیچگاه در کربلا و عاشورا به یاری گفتمان امام حسین(ع) نمیآید و اصلاً به درد نمیخورد. اما وجه منفی عرب جاهلی که تعصب، خودپرستی، خودمحوری، قوم پرستی و عصبیتی که ابن خلدون از آن نام میبرد و پرخاشگری و خشونتی که در فرهنگ عرب جاهلی است، به مصاف حسین بن علی میآید.
عرب جاهلی که از واژه جهل گرفته شده و برخلاف تصور عموم که مقابل علم قرار نمیگیرد و بخش عمده آن به نادانی، سفاهت، بلاهت و خباثت برمیگردد، اما این جهل در برابر حلم یعنی خویشتنداری قرار میگیرد و خیلیها معتقدند که وقتی میگوییم جهل، نقطه مقابل اسلام قرار دارد که تسلیم، خودآگاهی، خودروشنگری، خودانتقادی، ایمان توحیدی و ... است.
فرهنگ جاهلیت عربی که گفتمان و سیاست فرهنگی غالب در رژیم وقت و حکومت یزیدی است، وجوه منفی و حتی وجوه مثبت آن در خدمت گفتمان یزیدی است و این گفتمان به مقابله با گفتمان و ایدئولوژی حسینی و علوی بلند میشود و آن حادثه تراژدیک را در تاریخ اسلام تشیع شکل میدهد که در این مورد بیشتر صحبت خواهم کرد.
انتهای پیام