حجتالاسلام علیرضا قبادی، جامعهشناس و کارشناس دین، به مناسبت ماه رمضان سلسله یادداشتهایی را با محور «دینداری در قرآن» نوشته که هر روز از رسانه ایکنا منتشر میشود. مشروح بیست و چهارمین یادداشت را در ادامه میخوانید.
شاید موقعیتهای نظامی و جنگی بیش از سایر موقعیتهای اجتماعی بستر تجربههای دینی باشد. هر چند که عموماً خاطرات و تجربههای جنگی و نظامی در مقایسه با سایر موقعیتهای اجتماعی به دلایلی، کمتر به رشته تحریر درمیآیند. اصطلاح امداد غیبی، واژهای آشنا در فرهنگ اسلامی است و تقریباً مشابه اصطلاح تجربه دینی است که در این گفتارها به کار رفته است. قرآن کریم نیز به این نوع از تجربه دینی اشاره کرده است.
یکی از تجربههای دینی در میدان رزم، تجربه جنگ احزاب یا خندق است که سی و سومین سوره قرآن به آن پرداخته و به همین دلیل سوره «احزاب» نامگذاری شده است. آیات ۹- ۲۷ این سوره به حوادث، شرایط و روحیه نیروهای مختلف درگیر این جنگ و آیات ۹ تا ۱۰ این سوره به طور خاص به تجربه دینی در سپاه اسلام پرداخته است. برای آشنایی بیشتر با جنگ احزاب و دریافت بهتر این تجربه، اجمالی از جنگ احزاب ارائه میشود.
سال پنجمی که پیامبر(ص) از مکه به مدینه مهاجرت کرده و دو جنگ بزرگ بدر و احد را پشت سرگذاشته بود، این بار با توطئه شماری از یهودیان مدینه، مشرکان برای جنگ با سپاه اسلام تحریک و ترغیب شده و یکی از گستردهترین جنگها را علیه سپاه اسلام ترتیب دادند.
مخالفان اسلام اعم از مشرکین قریش و یهودیان مدینه و منافقان، علیه سپاه اسلام بسیج شدند. در این جنگ لشکری مجهز از قبایل گوناگون مکه و یهودیانی از بنى قریظه و بنى نضیر مشارکت داشتند. فقط بیش از ۱۰ هزار نفر تعداد سپاه مکه را تشکیل میداد. مجموعه این نیروها برای براندازی و سرنگونی حکومت نوپای رسول خدا(ص) به سمت مدینه حرکت کردند. سلمان فارسی به پیامبر(ص) پیشنهاد داد که اطراف راههای ورودی مدینه را خندق حفر کنند. پیامبر(ص) چنین پیشنهادی را عملی کرد و خندق به گونهای حفر شده بود که مانع ورود سپاهیان به شهر مدینه شد، حتی اسبان جنگی نیز توان عبور از خندق را نداشتند؛ از این رو سپاه مشرکین پشت این مانع متوقف شدند. معدودی از سپاه کفر؛ مانند عمربن عبدود، نوفل بن عبدالله و هبیره بن وهب و... که از نقاط باریکتر خندق عبور کردند، با دلاوری و شجاعت سپاه ایمان، مانند امام علی(ع) از پای درآمدند!
کشته شدن سه نفر از جنگاوران نامی آنها و مهمتر از آن شرایط جوی نامناسب از جمله سرمای هوا و وزش بادهای شدید، امکان ماندن بیشتر سپاه مشرکین را از آنها گرفت تا آنجا که به نقل از منابع تاریخی، ابوسفیان به سپاهیانش گفت: دیگر جای توقف نیست، زیرا سُمدار و بیسُم همه تلف شدند و این باد و طوفان چیزی برای ما باقی نگذاشته است. از این رو سپاه مشرکین بدون دستاوردی به مکه برگشتند. اجمال نقل تاریخی نشان میدهد، که دلیل شکست سپاه مجهز مشرکین، نه جنگ و رویارویی نظامی، بلکه وقوع تند باد شدید و برودت هوا و به اصطلاح امداد غیبی بود. قرآن کریم به این تجربه و امداد غیبی چنین اشاره فرموده است: «یاد کنید آنگاه که از بالا و پایین(همه طرف) بر شما تاختند، چشمهای شما خیره شد، جانهایتان به لبتان رسید تا آنجا که به خداوند گمانهای نادرستی بردید، ... پس بر آنان تندباد و لشکرهایی که آنها را نمیدیدید، فرستادیم و خداوند ناظر است به آنچه انجام میدهید.»
انتهای پیام