کد خبر: 3573013
تاریخ انتشار : ۲۳ بهمن ۱۳۹۵ - ۰۹:۲۴

کوثر یا تکاثر؟

گروه معارف: در این دنیای پر از جهالت و غفلت باید ببینیم کدامیک از این دو عنوان کوثر یا تکاثر را انتخاب کرده و سبک زندگی را بر آن اساس ریل‌گذاری کرده‌ایم با کوثر درحال صعود و حرکت عمودی هستیم یا با تکاثر در حال سقوط و حرکت افقی هستیم؟

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) از کهگیلویه و بویراحمد، در مطلبی حجت الاسلام امرالله اندرزیان نوشت: با نگاه دقیق و اندیشه صائب در می‌یابیم که یا کوثر را طلب و یا به دنبال تکاثر صرف عمر می‌کنیم و خدای متعال همگان را به کوثر تشویق و از تکاثر منع کرده است.  از آنجایی که قرآن کریم نسخه شفابخش و سراج منیر و هدایت کننده به غایة القصوی است، نکاتی را به عرض می‌رسانیم:   
در این دنیای پر از جهالت و غفلت باید ببینیم کدامیک از این دو عنوان (کوثر یا تکاثر) را انتخاب کرده و سبک زندگی را بر آن اساس ریل‌گذاری کرده‌ایم با کوثر درحال صعود و حرکت عمودی هستیم یا با تکاثر در حال سقوط و حرکت افقی می‌باشیم؟  
در تفسیر، کوثر به معنای خیر و برکت فراوان و تکاثر به فزون طلبی و جمع مال و تفاخر و مباهات آمده است. ابتدا بعضی از مصادیق کوثر را ذکر می‌کنیم تا روشن شود که چه اندازه خواهان و طالب آن هستیم. در تفسیر نمونه آمده که امام صادق علیه السلام فرمود: کوثر نهری است در بهشت، یا منظور حوض کوثر است که تعلق به پیامبر صلی الله علیه و آله دارد و مؤمنان به هنگام ورود در بهشت از آن سیراب می شوند، بعضی کوثر را به نبوت و بعضی به قرآن، بسیاری از علماء و بزرگان شیعه به حضرت فاطمه(س) و فرزندان و ذریّه او تفسیر کرده‌اند. سخن ما این است کوثر که همان خیر کثیر و نعمت فراوان است و اینهایی که در روایات آمده بود از مصادیق مهم او هستند، تا چه اندازه نعمت‌های الهی را سپاسگزار و چه اندازه به دنبال صاحب این نعمت‌ها یعنی خدای متعال هستیم.
نقطه مقابل کوثر تکاثر است یعنی افرادی که غافلانه همانند قبائل جاهلی کثرت نفرات و یا اموال را وسیله تفاخر و فخرفروشی به دیگران قرار دادند و از گورستان نیز نمی‌گذشتند بلکه تعداد آنها را به تعداد زنده‌هایشان اضافه می‌کردند. و مع الاسف گرایش به حسب و نسب و افتخار به آباء و اجداد و مباهات به ثروت‌های بادآورده و بدون حساب و کتاب در حال گسترش و افزایش است و توجهی به تهدید خدای متعال ندارند که می‌فرماید: (کَلاّ سَوْفَ تَعْلَمُون، ثُمَّ کَلاّ سَوْفَ تَعْلَمُونَ تکاثر 3 و4). یعنی به زودی نتیجه این تکاثر و تفاخر موهوم را خواهید دانست که از نظر مفسران اولی ناظر به عذاب قبر و برزخ و دومی اشاره به عذاب قیامت دارد.
در حالی که ارتباطات اجتماعی، صله ارحام، دستگیری از نیازمندان، احترام و تواضع نسبت به افراد مؤمن و متدین ... به خاطر تأثرپذیری از سبک زندگی بیگانگان و فاصله گرفتن از روش زندگی اسلامی، بیشتر شده اما نسبت به گذشتگان، طایفه وایل، کثرت ثروت، تفاخر موهوم و بی اساسی دارند که برای تنبه و هشدار بخشی از خطبه  221 نهج‌البلاغه را ذکر می‌کنیم که پس از خواندن آیه یک و دو سوره تکاثر (أَلْهاکُمُ التَّکاثُرُ، حَتّى زُرْتُمُ الْمَقابِرَ آیه 1 و 2). فرمودند: شگفتا چه مقصد بسیار دوری و چه زیارت کنندگان بی خبری و چه کار دشوار و مرگباری! ... آیا به گورهای پدران خویش می‌نازند؟ و یا به تعداد فراوانی که در کام مرگ فرو رفته‌اند؟ آیا خواهان بازگشت اجسادی هستند که پوسیده شده؟ و حرکاتشان به سکون تبدیل گشت آنها مایه عبرت باشند سزاوارتر است تا تفاخر؟ اگر با مشاهده وضع آنان به فروتنی روی آورند عاقلانه‌تر است تا آنان را وسیله فخرفروشی قرار دهند. (خطبه 221)
آیا زندگی ما را یاد خدا و معاد، عبودیت و بندگی، اطاعت و پیروی از سنت نبوی و علوی، دعا و مناجات، توسل و تضرع، عشق و محبت به پیامبر و اهل بیت علیهم السلام، علم نافع، کسب حلال، تواضع و فروتنی، صبر و شکیبایی، احسان به بندگان، شکر و سپاس و ... فرا گرفته که از مصادیق کوثرند یا تکبر و تجبر، تفاخر موهوم، غفلت و جهل، ثروت اندوزی و اشرافی‌گری، کاخ و راغ و برج، پارتی و رانت و رشوه، حیله و مکر و غدر و ... که از مصادیق تکاثرند؟
اهل تکاثر به خاطر ذلّت و کمبودی که در خود احساس می‌کنند علاوه بر تفاخر و فخرفروشی، استهزاء و مسخره کردن مؤمنین و همینطور زیر سئوال بردن ارزش‌های اسلامی را در دستور کار خود قرار می‌دهند، طالبان تکاثر و تفاخر تا بتوانند در پی استعمار و استثمار دیگرانند، به خاطر فقدان عقل و ایمان به دنبال جایگزین هستند خیال می‌کنند با نفرات و گروه بیشتر و یا ثروت زیادتر قانع می‌شوند و چون آرامشی پیدا نمی‌کنند در گسترش فساد و تباهی و ظلم و ستم بر دیگران کوتاهی ندارند. (امام صادق علیه السلام فرمود: هیچ کس تکبر و فخر فروشی نمی‌کند مگر به خاطر ذلّتی که در نفس خود می‌یابد.
آیا افرادی که به خاطر کسب مدارج علمی در علوم حصولی خود را برتر و بهتر از دیگران می‌بینند، آنهایی که به جهت کسب علم یا تحصیل ثروت ارتباط و همراهی با فقرا را عار و ننگ می‌دانند، کسانی که درحکومت اسلامی از بیت‌المال حقوق کلان می‌گیرند و خجالت می‌کشند یادی از اسلام و انقلاب و امام و شهداء بکنند، افرادی که حقوق‌های نجومی را (که از بیت‌المال و متعلق به عموم است) گرفته و نگفتند حق ما نیست تا قانون بیاید و برگرداند، آنهایی که منافع حزبی و گروهی را در ایجاد اختلاف و دشمنی دنبال می‌کنند، افرادی که مواجب بگیر دشمنان هستند، کسانی که به خاطر تفاخر موهوم سنت‌ها و روش‌های غلطی را در جامعه ایجاد می‌کنند، آنهایی که برای اثبات برتری و محبوبیت خود هزینه‌های میلیونی و میلیاردی صرف می‌کنند و ... به کوثر دست یافته‌اند یا به تکاثر؟ همه این موارد و امثال آن‌ها که در میان جامعه به چشم می‌خورند از مصادیق تکاثر هستند و چه بد عاقبتی دارند!
افرادی که باور به رازقیت الهی ندارند و نسبت به آینده مأیوس‌اند و از فقر و فاقه خوف و هراس دارند تلاش می‌کنند از هر راهی مال و ثروتی جمع کنند که همین زمینه تکاثر و تفاخر بعدی را به همراه دارد. امام علی علیه السلام فرمود: دو چیز مردم را هلاک کرده است: ترس از فقر و تفاخر. (بحار ج73 ص290). و رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: من از فقر بر شما نمی‌ترسم اما از تکاثر بیم دارم. (تفسیر نمونه ج 27 ص282). وقتی قلب و دل انسان مملو از محبت به دنیا و از عشق به خدا و معنویت تهی باشد به خاطر دست‌یابی به تکاثر و تفاخر دست به هر جرم و جنایتی، هر سرقت و غارتی، هر ثروت و قدرتی می‌زند آنگونه که قارون با تأسیس مضیف خانه و ثروت حرامش تلاش کرد حضرت موسی(ع) را بی یار و یاور کند، اگر چه آدم‌های شکم پرست رفتند و اطراف او را گرفتند اما عاقبت قارون چیزی جز باز شدن زمین و بلعیدن او نبود و (عاقبت اهل تکاثر و تفاخر همان است که قرآن کریم از آنها یاد می‌کند که با آب، باد، خاک، سجّیل، پرندگان کوچک ، زمین لرزه، صاعقه و ... نابود شدند. تفسیر نمونه ج 27 ص 281). بنابراین اگر بخواهیم لقای حق را درک کنیم، به خیر کثیرعلم و حکمت دست یابیم، با اولیای الهی محشور شویم، سعادت دنیا و آخرت را کسب کنیم، در دنیا و آخرت آبرومند باشیم، شادی و نشاط حقیقی داشته و لذت انس با خدا را درک کنیم، با بندگان خدا ارتباط و رفیق باشیم و ... راهی جز رسیدن به کوثر نداریم.
منبع: پایگاه خبری شهرستان کهگیلویه
captcha