انسان ذاتاً موجودی کمالطلب و این ویژگی برخاسته از فطرت اوست که الهی تلقی میشود. همان گونه که خداوند تبارک و تعالی بینهایت بوده و کمالش مطلق، روح انسان نیز چون از خدای متعال است، او نیز میل به بینهایت و رسیدن به کمال مطلق را در خود احساس میکند. برای رسیدن به کمالات بالاتر انسانی تنها داشتن این میل کافی نیست، بلکه حرکت در مسیری که ما را به مراحل بالاتر آن کمالات برساند، نیز شرط است.
عصاره کمال را امام باقر(ع) در یک حدیث نورانی برای ما بیان فرمودهاند که توجه به آن، مسیر پیش روی ما را برای رسیدن به مراحل بالاتر انسانی نشان خواهد داد. امام باقر(ع) میفرمایند: «الکَمالُ کُلُّ الکَمالِ التَّفَقُّهُ فِی الدِّینِ و الصَّبرُ عَلَى النّائِبَةِ و تَقدِیرُ المَعیشَةِ؛[1] همه کمال در شناخت عمیق دین و شکیبایى در پیشامدهای ناگوار و اندازه نگه داشتن در زندگى است.» با دقت در این حدیث سه مؤلفه اساسی از زبان امام محمد باقر(ع) برای رسیدن به کمال بیان شده است که به ترتیب هر کدام از آنها به صورت مختصر توضیح داده خواهد شد.
1. شناخت عمیق دین
دین به عنوان برنامه زندگی، برای انسان قرار داده شده است که به وسیله آن ارتباط انسان با عالم آخرت که دار بقاء شمرده شده است به درستی برقرار میشود. خداوند تبارک و تعالی که خود کمال مطلق است و یگانه خالق هستی است از این جهت که در جایگاه ربوبی و تربیتکنندگی نیز قرار دارد، برای سعادت انسان حتماً برنامهای را از طریق رسولان خود به دست انسان میرساند که فهم دقیق آن برنامه، به عنوان یک نقشه راه، مسیر پیش روی انسان را روشنتر میکند.
هرچه انسان توانایی بیشتری در خوانش این نقشه داشته باشد، بهتر میتواند مسیر درست را از کورهراهها تشخیص دهد بنابراین تفقّه در دین، خود به تنهایی میتواند بخشی از کمال انسانی را فراهم آورد و آثار نابی را به همراه داشته باشد که به زیبایی در کلام نورانی امام باقر(ع) منعکس شده است آنجا که در بیان ویژگیهای مؤمنان حقیقی میفرمایند: «کَأنَّ المؤمنینَ هُمُ الفُقَهاءُ أهلُ فِکرةٍ و عِبرَةٍ، لم یُصِمَّهُم عن ذِکرِ اللّه ِما سَمِعوا بِآذانِهِم، و لم یُعْمِهِم عَن ذِکرِ اللّه ما رَأوا مِن الزِّینَه؛[2] گویى مؤمنان، همان فرزانگان دین فهم و اهل اندیشیدن و پند گرفتن هستند؛ شنیدههاى دنیوى، گوش آنها را از [شنیدن] یاد خدا، کر نمىکند و زرق و برق دنیا، چشم آنان را از یاد خدا کور نمىگرداند.»
2. صبر کردن بر پیشامدهای ناگوار
صبر چیزی فراتر از تحمل کردن است، صبر حالت فعالانه است نه منفعلانه؛ بنابراین برای به دست آوردن صبر باید تلاش کرد. موجهای بلند دریا برای کسی که راه مقابله با آن را بلد نیست بسیار خطرناک و دردآور است، اما همین موج بلند برای شخص موجسوار که راه مقابله و سوار شدن بر آن را بلد است، میتواند جذاب باشد و در درون او با مهار کردنش، احساس رضایت ایجاد نماید. باور به این مسئله که دنیا پر است از محدودیتها و سختیها قطعه ابتدایی جورچین صبرورزی است که وقتی انسان آن را قبول کرد، قطعه بعدی آن را نیز پیدا خواهد کرد و آن قطعه چیزی نیست، جز راه عبور از سختیها و بحرانها.
صبر یعنی قبول سختی و تلاش برای مدیریت آن که در بیان امام صادق(ع) ضلع دوم حرکت در مسیر تکامل وجودی انسان را تشکیل میدهد و در جایی دیگر به توضیح این مؤلفه میپردازند که: «اَلْجَنَّةُ مَحْفُوفَةٌ بِالْمَکارِهِ وَ الصَّبْرِ فَمَنْ صَبَرَ عَلَى الْمَکارِهِ فِى الدُّنْیا دَخَلَ الْجَنَّةَ، وَ جَهَنَّمُ مَحْفُوفَةٌ بِاللَّذّاتِ وَ الشَّهواتِ، فَمَنْ اَعْطى نَفْسَهُ لَذَّتَها وَ شَهْوَتَها دَخَلَ النّارَ؛[3] بهشت آمیخته به سختیها و صبر و بُردبارى است، پس هر کس در دنیا بر سختىها شکیبا و صبور باشد، وارد بهشت مىشود، و جهنّم آمیخته به شهوات و خوشگذرانیهاست. پس هر کس خواستهها و شهوات نفس خود را تأمین کند، وارد آتش مىشود.»
3. اندازه نگه داشتن در زندگى
یک روی زندگی، سختیهای آن است و روی دیگر آن نعمتها و راحتیهای آن؛ راه رسیدن به کمال این است که زندگی را جوری تنظیم کرد که بالا و پایینهای آن، انسان را از صراط مستقیم بیرون نکند. هستند کسانی که امکانات مادی زیادی در دنیا نصیبشان میشود که گاه از حلال نیست و گاه نیز با وجود اینکه از حلال است در راه درستی مصرف نمیشود. هر دوی این موارد در تقدیر معیشت باید مدنظر قرار گیرد. رفتارهای مسرفانه و خرجهای تجملگرایانه، حتی اگر از مال حلال هم باشد انسان را از مسیر کمال دور میکند. فردی که تقدیر درستی برای معاش و گذراندن زندگیش نداشته باشد از مسیر سعادت دور خواهد شد.
تقدیر معیشت به بیان سادهتر یعنی آن میزان از دنیا را بخواهی که تو را از آخرت باز ندارد که این دعایی بود که ورد زبان امام باقر(ع) بود و ما در پایان این کوتاه نوشته به فرازهایی از این دعا اشاره میکنیم: «اللّهُمَّ إنّی أسأَلُکَ مَفاتیحَ الخَیرِ و خَواتیمَهُ... اللّهُمَّ انهَج إلَیَّ أسبابَ مَعرِفَتِهِ ، و َافتَح لی أبوابَهُ، و غَشِّنی بِبَرَکاتِ رَحمَتِکَ، و مُنَّ عَلَیَّ بِعِصمَةٍ عَنِ الإِزالَةِ عَن دینِکَ و طَهِّر قَلبی مِنَ الشَّکِّ، و لا تَشغَل قَلبی بِدُنیایَ ، وعاجِلِ مَعاشی عَن آجِلِ ثَوابِ آخِرَتی؛[4] بارخدایا! من از تو آنچه را نیکى با آن آغاز مىشود و پایان مىیابد، درخواست مىکنم... بارخدایا! اسباب شناخت خیر (خوبى) را برایم روشن بگردان و درهاى آن را به رویَم بگشاى و مرا غریق برکات رحمتت بگردان و با مصون داشتنم از انحراف از دینت ، مرا رهین منّتت ساز و قلبم را از تردید، پاک بگردان و دلم را با مشغول کردن به دنیایم و مَعاش این جهان گذرا ، از پاداش آینده آخرتم باز مدار.»
نویسنده: مصطفی راهی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. بحار الانوار، محمد باقر مجلسی، ج75، ص172، انتشارات دار احیاء التراث العربی، بیروت.
2. مجموعه ورام، مسعود بن عیسی ورام، ج2، ص193، مکتبه الفقیه، قم.
3. وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، انتشارات موسسه آل البیت (علیهم السلام) لاحیاء التراث، قم، 1416هق.
4. الکافی، محمد بن یعقوب کلینی، ج2، ص587، انتشارات دار الکتب الاسلامیه، تهران، 1407هق.