به گزارش ایکنا، نشست علمی نقد و بررسی کتاب «دایرةالمعارف قرآن» روز گذشته، ۲۳ دیماه، با حضور مجید معارف، استاد دانشگاه تهران، نصرت نیلساز، عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس و حسین خندقآبادی، عضو هیئت علمی دایرةالمعارف اسلامی در خبرگزاری قرآن برگزار شد.
در ابتدای این نشست، مجید معارف، ناظر محتوایی اثر، اظهار کرد: در سال 1392 دوستان ما در انتشارات حکمت موفق شدند جلد اول این اثر را منتشر کنند. در آن زمان در مورد ترجمه این کتاب دو نگاه وجود داشت. یک عدهای مخالف ترجمه منهای نقد این اثر بودند. در مقابل، یک نظر دیگر این بود که این اثر ترجمه شود، بدون آنکه بر مطالب کتاب صحه گذاشته شود؛ مطالبی که به وسیله نویسندگان غربی یا اسلامی که از تفکر غربی تاثیر پذیرفتهاند، مثل نصر حامد ابوزید، نگارش یافته است. پس این دیدگاه با ترجمه بدون دخل و تصرف کتاب موافق بود؛ به ویژه با توجه به جامعه هدفش که محققان و دانشجویان ارشد و دکتری هستند و خیلی اثرپذیری منفی نخواهند داشت، علاوه بر اینکه فضایی هم برای نقد ایجاد میشود.
وی در ادامه به برخی از امتیازات اثر اشاره و اظهار کرد: دایرةالمعارف لایدن امتیازاتی دارد. اولین امتیاز، بررسی علمی و غیرجانبدارانه است. این رویکرد کلی اثر است. البته ممکن است مواردی هم وجود داشته باشد که جانبدارانه باشد، چنانکه خودم هم معتقدم برخی قسمتها جانبدارانه است و نمونههایش را هم پیدا کردم. نویسندگان این اثر جزء محققان برجسته قرآن و حدیث در غرب هستند. برخی از آنان صاحب کرسی هستند و انگیزهشان دشمنی با اسلام و مسلمین نبوده است، بلکه درکشان را مینوشتند. دومین امتیاز، تتبع وسیع در منابع اسلامی و غربی است. هر مدخلنویس به دو دسته منابع عربی و غربی استناد کرده است.
استاد دانشگاه تهران یادآور شد: سومین امتیاز، رویکرد بررسیهای تطبیقی است. این کار یک جنبه حسن دارد و یک جنبه عیب دارد. جنبه حسنش این است که مدخلنگار وقتی میخواهد حضرت آدم را به روایت قرآن معرفی کند یک تصویری از آدم در عهدین در ذهن دارد و به اختلافات اشاره میکند. بنابراین در بسیاری از مدخلها که اقتضا داشته باشد به این مسئله اشاره شده است.
وی افزود: در همین بستر گاهی در کتاب یک اعترافهایی دیده میشود که ارجحیت اسلام بر دین یهود و نصاری یا ارجحیت شیعه بر اهل سنت را اثبات میکند و بیاینکه مدخلنگار موظف باشد برتری اسلام را اثبات کند به این مطلب تصریح میکند؛ مثلاً در مدخل قصهها و اسطورهها در قرآن آمده است هدف از داستانها در قرآن با هدف آنها در عهد عتیق عمیقاً تفاوت دارد. همچنین در مدخل امر به معروف آمده است، مباحث امامیه جدید درباره بازداشتن از ناپسند، معمولاً نوآورانهتر از مباحث سنی است. مؤلف در اینجا برتری شیعه نسبت به اهل سنت را اظهار کرده است.
ناظر محتوایی دایرةالمعارف قرآن در ادامه به چهارمین امتیاز این اثر اشاره کرد و تأکید کرد: امتیاز بعدی کتاب، تحلیل و موشکافی دقیق مطالب است. این مدخلها خیلی تحلیلی است، خیلی مطالب در آنها موشکافی شده است، خیلی دنبال ریشهها رفتهاند و همین مسئله، مقداری تحلیلها را سنگین میکند. به همین دلیل نمیتوانستم پنجاه صفحه از این کتاب را پشت هم بخوانم و نیاز به استراحت ذهنی داشتم چون کلاً این اثر فکورانه است. بعد از این کتاب، دانشنامه قرآن اولیور لیمن چاپ شد. شما میتوانید 50 صفحه از آن کتاب را پشت هم بخوانید، چون جامعه هدفش را عامتر گرفته است.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در ادامه به بیان انتقادات خود به این کتاب پرداخت و گفت: به صورت تیتروار، به چند نکته که در محتوای برخی مدخلها اشاره میکنم. اولین نکته غلبه فرهنگ قرآنی اهل سنت است. اگر ما مصادر شیعه و اهل سنت را مقایسه کنیم، فراوانی با منابع قرآنی اهل سنت است؛ البته نویسندگان این دایرةالمعارف، تصوری از شیعه دارند. شاید صد سال پیش تصوری از شیعه نبوده، ولی در این پنجاه سال اخیر تصوری از شیعه وجود دارد. با وجود این، منابع اهل سنت باز فراوانتر و در دسترستر است.
وی افزود: ایراد دوم کار، سیطره نگاه عهدینی در نگارش است. همانطور که اشاره کردم مطالعات تطبیقی یک حسن دارد و یک عیب که به حسن آن اشاره کردم و اکنون میخواهم مطالعات تطبیقی را از زاویه دیگری بررسی کنم. اگر کسی بیاید در هر مدخلی اول سابقه عهدینی را بگوید بعد سابقه اسلامی را ذکر کند، اعم از اینکه با هم همسو باشند یا اختلافاتی داشته باشند، یک بُعدش این است که ممکن است القای همعرضانگاری بشود. نویسندگان این دایرةالمعارف را متهم نمیکنم، ولی همیشه یکی از دغدغههای برخی خاورشناسان همین مسئله بوده است و به همین جهت کتابهایی نوشتهاند با عنوان «ریشههای یهودیت قرآن» یا یک نفر کتابی نوشته است و پیامبر(ص) را به عنوان یک کشیش معرفی کرده است. میخواهم بگویم اگر ما بیاییم در هر موضوعی نگاه عهدینی را ذکر کنیم، ممکن است موجب شود مخاطب بگوید که نکند اسلام رونوشتی از عهدین است. به هر حال ممکن است چنین تصوری برای کسی پیش بیاید چون اینها نمیآیند اختلافات را بزرگ کنند.
معارف در پایان بیان کرد: نکته بعدی خلط قرآنشناسی، اسلامشناسی و فرهنگشناسی مسلمانان است. گاهی این دایرةالمعارف میتواند دایرةالمعارفی برای شناساندن فرهنگ مسلمین باشد. بله، هر چیزی از یک جایی به قرآن ربط دارد، ولی وقتی به سنت آموزش قرآن در حبشه، سنت آموزش قرآن در مصر یا ایران میپردازیم وارد فرهنگشناسی اقوام میشویم. نکته بعدی این است که ممکن است، انس و مداومت با این دایرةالمعارف، ادبیات متفاوتی با تحقیقات مسلمان برای خوانندگان ایجاد کند. به هر حال چون نگاه کتاب، علمی است، گاهی ادبیات آن خارج از قداستهایی است که برای ما مسلمانان وجود دارد.
بیشتر بخوانید؛
متن کامل سخنان مجید معارف درباره دایرةالمعارف قرآن
حسین خندقآبادی، عضو هیئت علمی بنیاد دایرةالمعارف اسلامی، در ادامه این نشست بیان کرد: ترجمه دایرةالمعارف قرآن به فارسی کوششی برای آشنایی با فضاهای جدید مرتبط با اسلام و قرآن بود. کارهای قابل توجهی در زمینه اسلامپژوهی صورت گرفته و قصد داشتیم از کارهای قرن بیستم، بازتابی ارائه بدهیم و برای دانشجویان نیز شیوههای جدید مطالعات اسلامی نمایان شود که با برخی از رشتههای دیگر نیز نزدیک شده بود، مانند رشتههای باستانشناسی و کارهایی که روی کتیبهها صورت میگرفت یا همچنین در مورد سنتهای دیگر که از فضای اسلامی در سنتهای دیگر منعکس شده بود و روشهای جدیدی را به وجود آورده بود که آگاهی از آنها برای متخصصان ایرانی مفید بود.
وی با بیان اینکه یک دایرةالمعارف تخصصی در مورد قرآن تاکنون به این شکل نداشتهایم، اظهار کرد: طبیعی است که دایرةالمعارفها وقتی پدید میآیند که انباشتی از اطلاعات در آن موضوع صورت گیرد و لازم باشد به صورت گزارشی این مجموعه بازتاب یابد. دایرةالمعارف قرآن نیز به این صورت شکل گرفت؛ یعنی تحقیقات قرآنی به حدی رسیده بود که لازم بود در مورد آن گزارشی داده شود و همین باعث شد که چنین دایرةالمعارفی برنامهریزی شود. این انتشارات که دایرةالمعارف قرآن را منتشر کرده، در زمینه اسلامی نیز سابقه داشته است و همین سابقه موجب شد کاری را در مورد قرآن انجام دهند.
خندقآبادی در زمینه ترجمه این اثر گفت: باید بگویم کار ترجمه بیش از 10 سال طول کشید. تقریباً مشکل جدی بابت خود کار ترجمه نداشتیم و از یک تیم 30 نفره استفاده کردیم و یک مسئله که ما در زبان فارسی داشتیم، در این زمینه بود که مطالبی که داریم ترجمه میکنیم را به چه صورت منعکس کنیم. آیا آنها را بدون هیچ حذفی در ترجمه بیاوریم یا اینکه آنها را با نقد و بررسی همراه کنیم یا آنها را تکمیل کنیم یا برخی از مدخلها را جایگزین کنیم. هر کدام از این شیوهها در زبان فارسی یک نوع سابقه دارند.
وی با اشاره به شیوههای مختلف در ترجمه دایرةالمعارفها، گفت: برای نمونه وقتی خواستند دایرةالمعارف اسلام را به فارسی ترجمه کنند، دانشنامه ایران و اسلام مهمترین تلاش بود و حرف «آ» و «الف» در 9 جزوه منتشر شد. در اینجا همه چیز بدون حذف و اضافه ترجمه شد که یک شیوه است. بنیان این کار نیز پیش از انقلاب بود، اما ادامه هم نیافت. شیوه دیگر کاری بود که در دایرةالمعارف جهان نوین اسلام صورت گرفت که در ترجمه فارسی یک سری مدخلها کلاً حذف و یک سری از مدخلها با توضیحات تکمیلی در لابهلای متن مدخل آمد. مثلاً آخر پاراگراف توضیحاتی داده شده است. کار دیگر اینکه در انتهای مقاله توضیحات تکمیلی آمده است. میخواستیم یک کار تمام شده را تا انتها بیاوریم و آن را در اختیار مراکزی قرار دهیم که این کارها را انجام میدهند و مبنایی برای کار آنها شود.
عضو هیئت علمی بنیاد دایرةالمعارف اسلامی با اشاره به بحث روششناسی تحقیقات گفت: در این دایرةالمعارف به خصوص در مدخلهای بلند آن مطالبی هست که یا نداریم یا از آنها غافل هستیم. از جمله بحث روششناسی است. در مطالعات ادیان روشهای جدید مورد توجه قرار گرفته که برای استفاده از آنها تخصص در رشتههای جدید لازم است که یا نداریم و یا از آن غفلت کردهایم. یکی از فواید دایرةالمعارف قرآن توجه به این پژوهشها و جایگاه آن در مطالعات قرآنی است که برای دانشجویان ما کمککننده است؛ لذا این نکته، ترجمه دایرةالمعارف را نیز ضروری و قابل توجه میکند.
وی در پایان بیان کرد: گروه هدف ما در ترجمه دایرةالمعارف قرآن دانشجویان، محققان و متخصصان در زمینه مطالعات قرآنی هستند. مسئولان انتشار این دایرةالمعارف در غرب نیز چنین تلقی داشتهاند. این دایرةالمعارف قرآن به معنای دقیق، دایرةالمعارف قرآنپژوهی است؛ یعنی اگر یک کسی بخواهد با قرآن آشنا شود این دایرةالمعارف را به او نمیدهند، اما اگر کسی میخواست بداند که وضعیت قرآنپژوهی در غرب چطور است و چه کتبی در زمینه هر موضوعی نوشته شده و چه قسمتهایی مغفول است، این دایرةالمعارف جایگاه مهمی دارد.
بیشتر بخوانید؛
متن کامل سخنان حسین خندقآبادی درباره «دایرةالمعارف قرآن»
نصرت نیلساز، عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس، به طرح بحث در زمینه تخصص نویسندگان مدخلهای دایرةالمعارف قرآن و ارتباط آن با پژوهشهای دیگرشان پرداخت و گفت: دایرةالمعارف قرآن، حدود 700 مدخل دارد که میتوانیم آنها را از منظرهای مختلف بررسی کنیم. از حیث محتوایی، این مدخلها را میتوان در چند دسته گنجاند. برخی از مدخلها مربوط به واژگان قرآن است که طیف گستردهای از پدیدههای طبیعی تا نام انبیا(ع) و غیره را در بر دارد و برخی ناظر به مفاهیم و موضوعات مختلف در قرآن است، مانند عقیده، جهاد و غیره. دسته دوم از مدخلهای دایرةالمعارف را میتوانیم ذیل عنوان علوم قرآنی جای دهیم. غیر از مدخل «رشتههای سنتی مطالعات در مطالعات قرآنی» که کلود ژیلیو نوشته و در آن به تاریخچه پیدایی آثار علوم قرآنی بهطور کلی پرداخته است، عناوین متعدد علوم قرآنی هم در این دایرةالمعارف به صورت یک مدخل آمده است، مانند اسباب نزول، قرائات، نسخ، سوگندها و به جای بحث مکی و مدنی مدخلی با عنوان گاهشماری وجود دارد. چندین عنوان نزدیک بههم نیز داریم که همپوشانی دارند؛ مانند جمع قرآن، رسمالخط قرآن، خط عربی، صحف، مصحف، مصحفهای قرآن و نسخههای قرآن.
وی افزود: مدخل قصص قرآن هم داریم و بحثهای ادبی و بلاغی در کتب علوم قرآنی مانند ایجاز، تشبیه، امثال و غیره یا با این عناوین وجود دارند یا در عنوانهای کلیتری مانند «ساختارهای ادبی قرآن»، «زبان و سبک قرآن» و «شکل و ساختار قرآن» مطرح شدهاند. یکی از ویژگیهایی که برای این دایرةالمعارف گفتهاند، همپوشانی مدخلها است که به نظر من اصلاً نقطه ضعف نیست، بلکه یک نقطه قوت است، چون بدین ترتیب هم مشخص میشود که اگر یک موضوع را برای نگارش به چند نفر بدهیم، حاصل کار یکسان نیست و هم با تفاوت دیدگاه غربیها در یک موضوع آشنا میشویم. گاهی ما از یک عنوان کلی نگاه غربیها استفاده میکنیم و فکر میکنیم این نگاه، اجماعی است و از این نکته غفلت میکنیم که در میان آنها نیز اختلافنظرهای جدی وجود دارد که در ادامه من به نمونهای اشاره خواهم کرد.
عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس تصریح کرد: دسته سوم از مدخلهای دایرةالمعارف، مواردی است که نسبت یک علم با قرآن در آنها مطرح شده است. غیر از یک عنوان کلی «علم و قرآن» در مدخلهایی به نسبت علومی خاص با قرآن پرداخته شده است. برخی از این علوم مانند فقه و قرآن، حدیث و قرآن و سیره و قرآن اسلامیاند و برخی هم مانند ادبیات و قرآن، فلسفه و قرآن، علوم اجتماعی و قرآن، سیاست و قرآن، پزشکی و قرآن دامنه گستردهتری دارند. در دسته دیگری از مدخلها به صورتها و تجلیهای مادی – هنری قرآن مانند کتیبهنگاری و قرآن، سکهشناسی و قرآن، باستانشناسی قرآن، هنر معماری و قرآن، خوشنویسی و قرآن و غیره پرداخته شده است. در دستهای دیگر از مدخلها، مانند تفسیر قرآن در دورۀ آغازین و میانه، تفسیر قرآن در دورۀ جدید و معاصر، ترجمههای قرآن، ردیهها و دفاعیهها، روشهای انتقادی معاصر در قرآن و غیره تاریخ فهم قرآن مطرح شده است.
وی در ادامه به تشریح نسبت تخصص محققان اصلی و عناوین کتابها و مداخل دایرةالمعارف گفت: برخی از افرادی که انتخاب کردهام، مدخلهای متعددی نوشتهاند که با تخصص اصلی و زمینه پژوهش دانشگاهیشان ارتباط داشته است و برخی ممکن است یک یا دو مدخل بیشتر ننوشته باشند. برای نمونه روبرتو توتولی که مدخلهای مختلف در مورد انبیا(ع) و اقوام را نوشته است از جمله الیاس، شعیب، صالح، عمران، عاد، اصحاب رس، اصحاب اخدود و غیره در زمینۀ داستانهای انبیاء تخصص دارد. وی کتابی با عنوان «Biblical Prophets in the Quran and Muslim literature» نوشته که با عنوان «پیامبران عهدین در قرآن و منابع اسلامی» از سوی راحله نوشاوند و شیرین رجبزاده ترجمه شده است و تا یکی دو سال آینده چاپ خواهد شد.
نیلساز افزود: اندرو ریپین، قرآنپژوه برجستۀ انگلیسی، مدخلهای متعددی نوشته است، اما مهمترین مدخل مرتبط با تخصص اصلی او، مدخل اسباب نزول است. او شاگرد ونزبرو است. نظریه ونزبرو در مورد گونهشناسی تفاسیر پیشاطبری و قبل از دوره کلاسیک معروف است. وی براساس عناصر موجود در تفاسیر کهن، آنها را به چند گروه تفاسیر روایی، فقهی، متنی، بلاغی و تمثیلی تقسیم کرده است. ریپین و استادش در مورد این که اسباب نزول متعلق به کدامیک از این گونههای تفاسیر است، اختلاف نظر داشتند. در حالی که ونزبرو اسباب نزول را از ویژگیهای تفاسیر فقهی میداند، ریپین آن را از ویژگی تفاسیر روایی محسوب میکند.
عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس بیان کرد: مایلم به دو نفر با تفصیل بیشتری بپردازم. یکی آقای جان برتن است که دو مدخل ایشان مهم است؛ یکی «جمع قرآن» و دیگری «نسخ». چرا مدخل جمع قرآن مهم است؟ چون همانطور که گفته شد، این مدخل با مدخلهای متعددی ارتباط پیدا میکند و بسیار خوب است که افراد مختلفی این مدخلها را نوشتهاند. برتن کتاب «The Collection of the Quran» را در سال 1977 منتشر کرد. در این سال، دو کتاب با دو نظریه متفاوت در مورد زمان تدوین نهایی متن قرآن منتشر شد.
وی تصریح کرد: یکی کتاب جان ونزبرو با عنوان «Quranic Studies» (مطالعات قرآنی) که در آن این نظریه مطرح شد که قرآن نه در زمان پیامبر(ص) یا خلفای اول تا سوم، بلکه اواخر قرن دوم یا اوایل قرن سوم، آن هم نه در حجاز، بلکه در بینالنهرین و یا عراق امروزی که محیطی فرقهای بود، تدوین شده است. در مقابل برتن معتقد است، قرآن در زمان پیامبر(ص) جمع شده است. با وجود این تفاوت، در نظر نهایی، اما هر دو در بخشی از مبانی و دیدگاهها اشتراکنظر دارند و هر دو در مسئله اعتبار احادیث اسلامی و نیز درباره خاستگاه فقه اسلامی تحت تأثیر دیدگاههای شاخت هستند و هردو کل روایات جمع قرآن را ساختگی میدانند.
نیلساز با اشاره به فرانسوا دروش مستشرق بیان کرد: فردی بعدی که مایلم به تخصص وی و مدخلی که نگاشته اشاره کنم، فرانسوا دروش است که مدخل نسخههای خطی قرآن را نوشته است. وی دو اثر دربارۀ نسخههای خطی قرآن یکی در عصر عباسی و دیگری در عصر اموی نگاشته است. اثر نخست با عنوان «سبک عباسی: قرآننویسی تا قرن چهارم» را پیام بهتاش و اثر دوم یعنی «قرآنهای عصر اموی» را مرتضی کریمینیا و آلاء وحیدنیا به فارسی ترجمه کردهاند. قرآنهای عصر اموی یکی از آثار برگزیده کتاب سال جمهوری اسلامی در سال 1394 بود. در آن سال مؤسسه خانه کتاب نشستی با عنوان نسخهشناسی قرآنهای خطی با حضور دروش برگزار کرد. من در آن زمان تازه ترجمه مدخل نسخههای خطی قرآن را تمام کرده بودم. سخنرانی دروش در آن نشست تقریباً همان مطالبی بود که در این مدخل آورده است.
وی در پایان بیان کرد: یکی از مهمترین کارکردهای مقالات دایرةالمعارفی این است که ما را با مهمترین پژوهشگران و پژوهشهایی که در آن موضوع صورت گرفته، آشنا میکند. البته به شرط این که مدخل به خوبی نوشته شده باشد. در این مقاله، با نام افراد مهمی که در باب نسخههای خطی قرآن کار کردهاند، آشنا میشویم، مانند میشل آماری، سولانژ اوری، آدولف گرومان، نبیه عبود. یکی از نکتههایی که درباره اهمیت مطالعات غربیان و این دایرةالمعارف که دکتر خندقآبادی بدان اشاره کردند، استفاده از مطالعات افرادی با طیفی گسترده و متنوع از تخصصها بود. به عنوان نمونه، گرومان قرآنپژوه نیست. او مسئول بخش پاپیروسها در کتابخانه سلطنتی وین بود، اما مقالهای مهم نوشته که به حوزۀ قرآنپژوهی ارتباط دارد: «The Problem of Dating Early Qurans».
بیشتر بخوانید؛
متن کامل سخنان نیلساز درباره «دایرةالمعارف قرآن»
گزارش از محمد پارسائیان
انتهای پیام