به گزارش ایکنا، در این شماره از دوفصلنامه قرآنپژوهی خاورشناسان مقالاتی با عاوین «تحلیل قرآنی بنیانهای تمدنساز در بیانیه گام دوم با تأکید بر نقد دیدگاه ویل دورانت»، «مستندات قرآنی عدم مذاکره با آمریکا در بیانیه گام دوم»، «راهکارهای قرآنی مقابله با توطئههای آمریکا علیه انقلاب اسلامی»، «بررسی هرمنوتیک فلسفی مستشرقمداران»، «نقد دیدگاه نامهانگاری قرآن»، «نقد روششناسی آرتور جفری در تحلیل واژگان دخیل قرآن»، «بررسی انتقادی بهانهجویی غربیان با استفاده از نسخههای جدید کشفشده قرآن»، «ارزیابی دیدگاه ونزبرو درباره «اعجاز قرآن»»، «نقد شواهد و مستندات ریچارد بل درباره تحریف قرآن با تأکید بر تفاسیر فریقین»، «نقش علوم و فنون قرائات در پاسخگویی به شبهات مستشرقان»، «نقد مدخل داود در دایرةالمعارف قرآن لیدن» و «نقد مقاله «ازدواج» دانشنامه قرآن الیور لیمن» منتشر شده است.
در طلیعه نوشتار «تحلیل قرآنی بنیانهای تمدنساز در بیانیه گام دوم با تأکید بر نقد دیدگاه ویل دورانت» آمده است: این پژوهش به بررسی و تحلیل بنیانها و اصول تمدنساز در بیانیه گام دوم که ریشه در «قرآن و حدیث» دارد میپردازد، مهمترین بنیانهایی که در بیانیه آمده است، عبارتاند از: علم و پژوهش، معنویت و اخلاق، اقتصاد، عدالت و مبارزه با فساد، آزادی و استقلال، سیاست خارجی و سبک زندگی. ویل دورانت در قسمتی از کتاب تاریخ تمدن خود به مباحث نظری تمدن پرداخته است. وی اقتصاد، اخلاق، علم، هنر و سیاست را بهعنوان بنیانهای تمدن موردبحث قرار داده است. مسئله این پژوهش بررسی بنیانهای تمدن در اندیشه امام خامنهای و تحلیل بنیانهای تمدن در اندیشه ویل دورانت است. این پژوهش با روش تحلیلی ـ توصیفی و انتقادی، ضمن بررسی هر یک از بنیانهای فوق و ارائه دیدگاه قرآن، به تحلیل و نقد دیدگاه ویل دورانت نیز پرداخته است. نتایج پژوهش نشان میدهد: طبق دیدگاه امام خامنهای تمدن نوین اسلامی باید با دین و اسلام پیوند خورده باشد، برخلاف دیدگاه ویل دورانت که جایگاهی برای دین در تمدن معتقد نیست. محور اصلی تمدن قرآن است که کتابی نظامساز، جامعهساز و انسانساز است. برخلاف دیدگاه ویل دورانت که محور اصلی را اقتصاد و سایر اصول تمدن را متأثر از آن میداند؛ همچنین دانش، اخلاق و سیاست بهصورت مصداقی در تمدنهای موجود جایگاهی ندارد، بلکه تمدن نوین اسلامی بر اساس علم معیار، اخلاق، حکومت و سیاست حرکت میکند.
نویسنده مقاله «مستندات قرآنی عدم مذاکره با آمریکا در بیانیه گام دوم» در طلیعه نوشتار خود آورده است: یکی از چالشبرانگیزترین مسائل مطرحشده در بیانات مقام معظم رهبری (دامت برکاته) مذاکره با آمریکا است. ایشان با در نظر گرفتن اقتضائات امت اسلامی نسبت به مذاکره خوشبین نبوده و در بسیاری از موارد تصریح نمودند که به دلایل مختلف ازجمله عدم پایبندی آمریکا به تعهداتش مذاکره با او انجام نشود. با توجه به اینکه مذاکره و عدم مذاکره با آمریکا آثار و پیامدهای فراوانی برای جامعه اسلامی دارد، لازم است که مستندات قرآنی مخالفت رهبری در اینباره با تأکید بر دیدگاه مستشرقان آمریکایی موردبحث و بررسی قرار گیرد. پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی ـ تحلیلی و با تمسک به آیات قرآن و مراجعه به بیانات مقام معظم رهبری (دامت برکاته) و دیدگاه مستشرقان آمریکایی، مسئله یادشده را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است. یافتهها حکایت از آن دارد که علت مخالفت رهبری به خاطر آن بوده است که آمریکا و برخی از مستشرقان در مقام نظر و عمل طی سالیان ممتد نشان دادهاند که خوی استکباری داشته و پایبند تعهداتشان نیستند. درنتیجه بدعهدی، بیاعتمادی، تهدید علیه امنیت ملی، فشار حداکثری از پیامدهای مذاکره بیقیدوشرط با چنین دشمنان عنود و لجوج خواهد بود. همچنین کلام و حی نیز تصریح دارد که مسلمانان حق ندارند، در برابر چنین دشمنانی عقبنشینی کنند، بلکه باید در برابر زیادهخواهی آنان ایستاده و مقابله کنند و از هر نوع وابستگی به آنها اجتناب و جهت دفاع از مظلومان قیام کنند تا موجب رعب و وحشت آنان در تمام عرصهها شوند.
در چکیده مقاله «راهکارهای قرآنی مقابله با توطئههای آمریکا علیه انقلاب اسلامی» میخوانیم: آمریکا از همان ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی ایران جهت شکست این انقلاب و به زانو درآوردن ملت ایران، توطئههایی را آغاز کرد که بیانگر ماهیت استکباری بوده و امروزه دولت آمریکا نماد استکبار است. اقدامات آمریکا علیه ایران متعلق به یک دولت، حزب یا فرد مشخصی نیست، بلکه ماهیت سیاسی آمریکا یک ماهیت استعماری است. این مقاله که تازهترین پژوهش در این زمینه به شمار میرود، با بهره جستن از روش تحلیلی- انتقادی در تلاش است، توطئههای آمریکا علیه انقلاب اسلامی ایران را با رویکرد استشراقی و راههای مقابله با آن از منظر قرآن کریم، با تأکید بر رهنمودهای مقام معظم رهبری (دامت برکاته) تبیین و نقد کند. با مطالعه پژوهشهای مستشرقان میتوان دریافت، اسلامهراسی و جنگ روانی گسترده دولتهای آمریکایی علیه انقلاب اسلامی ایران جلوه بارز استشراق مغرضانه است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که تحقق آرمان استقلال و آزادی، استقرار نسبی عدالت اجتماعی، کسب عزت و اقتدار ملی منطقهای و جهانی، جهانیکردن مبارزه با رژیم صهیونیستی، شکست ابهت آمریکا بهعنوان نماد اسلامستیزی در دنیا، احیاء و معرفی اسلام ناب بهعنوان مکتب تعالیبخش، تقویت وحدت و برادری در سطح جامعه و دوری از اختلافهای درونی و مذهبی، نقد عالمانه و بصیرت و دشمنشناسی، از جمله تدابیر و راهکارهای مقابله با توطئههای آمریکا از منظر آیات قرآن کریم، با تأکید بر بیانات مقام معظم رهبری (دامت برکاته) است.
نویسنده مقاله «نقد روششناسی آرتور جفری در تحلیل واژگان دخیل قرآن» در طلیعه نوشتار خود آورده است: واژگان دخیل، الفاظ مفرد غیرعربی هستند که از زبانی دیگر وارد لغت عربی شده و در معنایی یکسان و لفظی مشابه [و یا با اندک تفاوت] به کار میروند. مدعیان و منکران وجود این دسته واژگان در قرآن کریم، به شواهد و دلایل تاریخی و زبانشناسی استناد میکنند و روشهای متفاوتی را برای بررسی آن پی میگیرند. تعیین روش صحیح برای بررسی واژگان دخیل در قرآن ازآنرو دارای اهمیت است که راه را بر سوءاستفادههایی همچون ادعای تأثیرپذیری قرآن از فرهنگ زمانه و متون غیرعربی عصر نزول میبندد. خاورشناسان با انگیزههای گوناگونی به مطالعه این موضوع پرداخته و نگاشتههای متعددی را در دو سده اخیر به نگارش درآوردهاند. در این بین، آرتور جفری، نویسنده کتاب «واژگان دخیل در قرآن» از شهرت ویژهای برخوردار است. جفری با کشف ریشههای تاریخی، گاه با توجه به اصل ساختاری و گاه کاربرد واژگان به توضیح بیش از 320 واژه از واژگان قرآنی پرداخته و مدعی دخیل بودن آنها شده است. بهرهگیری از روش توصیفی ـ تحلیلی و انتقادی نشان میدهد، مطالعات جفری در این زمینه به آسیبهایی روشی مبتلا شده است؛ همچون دخالت دادن برخی پیشفرضهای نادرست، درک نادرست از ویژگیهای قرآن، تتبع و استقرای ناقص، داوریهای حدسی و غیر عالمانه بوده که به اظهارنظرهای وی جهتدهی داده و منجر به برخی قضاوتها و برداشتهای نادرست در تعیین مصداق واژگان دخیل و چرایی کاربرد آنها در قرآن شده است.
انتهای پیام