به گزارش ایکنا، شانزدهمین پیشنشست علمی کنگره بینالمللی علامه طباطبایی با موضوع «نقش محبت در خانواده از دیدگاه علامه طباطبایی» سه شنبه ۱۴ تیر از سوی مرکز مدیریت حوزههای علمیه خواهران استان قم و با همکاری دبیرخانه کنگره در سالن اجتماعات مجمع عالی حکمت اسلامی برگزار شد.
در این نشست زاهره سادات میرجعفری به ارائه بحث پرداخت که خلاصه آن را در ادامه میخوانید؛
مهر و محبت جلوههای مختلفی دارد که باید میان زن و مرد جاری و ساری شود. برقراری روابط محبتآمیز بین والدین و فرزندان اطمینانی برای پیشرفت کودک در جنبههای اخلاقی و معنوی خواهد بود. به تصریح قرآن محبت لازمه زندگی است: «وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً؛ و از نشانههاى او اينكه از [نوع] خودتان همسرانى براى شما آفريد تا بدانها آرام گيريد و ميانتان دوستى و رحمت نهاد آرى در اين [نعمت] براى مردمى كه مىانديشند قطعا نشانههايى است».
بر اساس این آیه مودت و رحمت لازمه زندگی است و زندگی توأم با آسایش شکل میگیرد و این رأفت میان اعضای خانواده گسترش پیدا میکند. اگر در تفسیر المیزان دقت کنیم تعبیری که علامه طباطبایی از مودت و رحمت دارند جالب است. به تعبیر ایشان مودت، محبتی است که در مقام عمل اثرش ظاهر باشد ولی رحمت به نوعی تاثر نفسانی گفته میشود که از مشاهده محرومیت محرومی که کمالی را ندارد حاصل میشود.
مودت رابطهای است که دو جنبه دارد و باید تقابلش را بین زن و شوهر احساس کنیم ولی رحمت اثری است که شخص میخواهد نقص طرف مقابل را رفع کند و دنبال اصلاح است، نه عیبجویی. پس محبت نقش اساسی در تربیت انسانها دارد چون محبت به انسانها عزت نفس میدهد و آنها را انعطافپذیر میکند. وقتی محبت در خانواده جاری میشود این محبت از اجتماع کوچک خانواده به جامعه بزرگتر تسری پیدا میکند. محبت موجب نرم شدن خلق و خوی مادی و معنوی آدمها میشود و موجب میشود حقایق را بهتر بپذیرند و در برابر حق جبهه نگیرند.
با توجه به تاثیری که محبت در شیوههای تربیتی دارد، در ادامه روی محبت، مراتب محبت و جلوههای محبت در خانواده تمرکز میکنم. ابتدا باید محبت را از دیدگاه علامه تبیین کنیم. از نظر ایشان محبت یکی از گرایشات وجود انسان است که اساس فعالیتهای انسانی است و چون اصل این گرایش در انسان وجود دارد باید سعی شود با جهتدهی به سمت تربیت اخلاقی از آن استفاده صحیح شود. آیتالله مصباح یزدی در تعریف محبت میگوید محبت جاذبه و حالتی در درون است نسبت به چیزی که به آن ملایمت داشته باشد.
در روایات فراوانی نقل شده است که دین جز حب و بغض نیست و علامه هم تصریح دارند که زندگی بدون حب و بغض امکانپذیر نیست. میان خالق و مخلوق هم نوعی رابطه محبت برقرار است. گاهی انگیزه عبادت خوف و رجا و گاه انگیزه عبادت محبت و جاذبه است. علامه میگوید خدا با سه روش خوف و رجا و محبت عبادت میشود لذا تربیت مردم هم مختلف است، برخی گرایش به خوف دارند، برخی گرایش به رجا دارند، اما علمای الهی خدا را از روی محبت و مودت عبادت میکنند.
ملاک محبت ملایمتی است که در محبوب یافت میشود. زیبایی محبوب گاه ظاهری است، گاه غیر محسوس است مانند صفات نفسانی که انسان به آنها گرایش دارد. این محبت مراتبی دارد که از شدت و ضعف برخوردار است. شدیدترین محبتها به ذات مقدس الهی متعلق است. علامه در زمینه مراتب محبت میگوید محبت دارای مراتب مختلفی است. علت این اختلاف این است محبت رابطه وجودی است و وجود مشکک است. پس محبت مراتب مختلف دارد و این مراتب اختصاص به مادیات ندارد و کسی نمیتواند بگوید ریشه همه محبتها نیازهای مادی است.
ایشان بالاترین مرتبه محبت را محبت الهی معرفی میکنند. باید جلوههای این محبت در زندگی خانوادگی هم مشخص و دیده شود. محبت میتواند از طریق ابراز زبانی و قلبی باشد. برای دیده شدن این محبتها در زندگی خانوادگی توصیههای مهمی بیان شده از جمله توجه به نعمتهای زندگی خانوادگی و بیان و ابراز کلامی محبت زوجین.
در نتیجهگیری بحث باید عرض کنم محبت یک رابطه حقیقی تکوینی و وجودی بوده و صرفا یک احساس اعتباری بدون ریشه نیست. محبت مانند اصل وجود مشکک است. حقیقت محبت رابطه وجودی علت و معلول است لذا رابطه با علت تامه هرچه شدیدتر باشد محبت هم شدیدتر میشود. به همین دلیل شدیدترین محبتها به خداوند تعلق دارد. اگر انسان به کمال الهی محبت دارد باید به مخلوقاتی که در جهت رسیدن به کمال الهی به انسان کمک میکنند هم محبت داشته باشد و این محبت را در زندگی خودش تقویت کند.
انتهای پیام