روش قرآن برای تربیت انسان‌ها ایجاد میل به تقرب است
کد خبر: 4075386
تاریخ انتشار : ۱۱ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۵:۴۰
حجت‌الاسلام علیرضا پناهیان:

روش قرآن برای تربیت انسان‌ها ایجاد میل به تقرب است

حجت‌الاسلام علیرضا پناهیان، استاد حوزه گفت: روش قرآن برای تربیت انسان‌ها، محبتی نیست بلکه ایجاد میل به تقرب است. خدای متعال از طریق ایمان، ما را به سمت خود می‌کشد و البته اگر ایمان تقویت شود محبت را هم در پی دارد.

علیرضا پناهیان

به گزارش خبرنگار ایکنا، همزمان با چهارمین روز از محرم الحرام و ایام شهادت سیدالشهدا(ع) حجت‌الاسلام والمسلمین علیرضا پناهیان، در هیئت ام ابیها(س) با موضوع «چرا اخلاص تنها راه تقریب است؟» به سخنرانی پرداخت که متن سخنان وی در ادامه می‌آید: 
 
شاید ما در ادبیات دینی و فرهنگ معنوی خودمان به مقدار زیادی از کلمه محبت استفاده کرده باشیم. البته نه اینکه محبت حقیقتِ دین ما نباشد یا در دین مبین اسلام به آن بی‌توجهی شده باشد بلکه آنچه عملا کارایی دارد محبت نیست. محبت اگر به دست بیاید بسیاری از مسائل را حل می‌کند و این یک حقیقت است اما سؤال این است که کو محبت؟ اگر منظور محبت به خداست که در روایات گفته شده تا یک ذره حب دنیا در دلهاست محال است حب الله به دل بیاید بلکه گفته شده حب الله آتشی است که به هر چیزی بیفتد آن را آتش می‌زند. حضرت علی(ع) در همین رابطه فرموده است: «حُبُّ اللّه ِ نارٌ لا يَمُرُّ عَلى شَيءٍ إلاَّ احتَرَقَ، ونورُ اللّه ِ لا يَطلُعُ عَلى شَيءٍ إلاّ أضاءَ؛ دوستىِ خدا، آتشى است كه بر هرچه بگذرد، مى‌سوزاند و نور خدا بر هر چه بتابد، درخشيدن مى‌گيرد». حب الله با محبت دنیا قابل جمع نیستند پس چرا الکی از حُب الله دم بزنیم چون به دست آوردن آن بسیار سخت است و سیر و سلوک زیادی می‌خواهد تا انسان به آن برسد لذا نمی‌توانیم بگوییم با حب الله می‌توانیم مشکلات دیگران را حل کنیم.

ایمان انسان امنیت را برای وی در پی دارد

نکته دیگر درباره محبت به خداوند این است که جدای از اینکه بلوغ روحی زیادی لازمه رسیدن به حب الله است، از سوی دیگر غرورآفرین هم هست و ممکن است نوعی اوج هم به دنبال داشته باشد و نوعی نیاز و فقر را حذف می‌کند پس محبت به خدا نه به سادگی به دست می‌آید و نه بدون آسیب است چون ممکن است کار به جایی برسد که انسان به خاطر دست یافتن به این محبت بر سر خدا منت بگذارد. این  روشی نیست که اهل بیت(ع) آن را قبول داشته باشند.
بیشتر ادبیات دینی ما خائفانه و شوق و امید نسبت به بخشش خداوند است البته ادبیات عرفانی ما بلندپروازانه است و مبالغه در شعر، یک اصل است اما واقعیت این است که اگر ادعای محبت کنیم نوعی غرور هم ما را فرامی‌گیرد و در نتیجه ممکن است از یک محبت حداقلی هم برخوردار نباشیم.
 
درباره روش‌های تربیتی قرآن کریم باید گفت که قرآن تعلیم دهنده و تربیت‌کننده است. روش قرآن هم محبتی نیست بلکه روش غالب قرآن برای تربیت انسان‌ها، میل به تقرب است. خدای متعال از طریق ایمان، ما را به سمت خود می‌کشد و البته اگر ایمان به مرور تقویت شود محبت را هم در پی دارد. ایمان اصلی‌ترین کلمه برای روندگان به سمت خداست. ایمان از امنیت می‌آید. امنیت هم در مقابل ناامنی معنا می‌دهد. روش خدا این است که ما را با ایمان به سمت خود بکشاند و لازمه این امر این است که بفهمیم محیط ما ناامن است و به همین دلیل خدای متعال در قرآن کریم مکرراً محیط ما را ناامن نشان می‌دهد تا ما را به سمت خود بکشاند. وقتی هم ایمان در قلب انسان بنشیند یعنی انسان امنیت یافته است. 

رذایل اخلاقی به خاطر ناامنی

در روایات هم آمده مؤمن کسی است که دیگران از دست و زبان او در امان هستند. بنابراین ایمان به معنای امنیت‌جویی است و پاداش آن هم امنیتی است که خدای متعال به انسان می‌دهد. خدای متعال در قرآن کریم به ما می‌گوید تو در وضعیت ناامن به سر می‌بری و فقط من می‌توانم به تو امنیت بدهم لذا به سمت من بیایید. انسان ضعیف در درونش میلی دارد که وی را متمایل می‌کند به قدرتی پناه ببرد.
حضرت امیرالمؤمنین(ع) در نامه 31 نهج‌البلاغه با چهارده عبارت، انواع ناامنی‌ها را بیان می‌کند. کودکان هیچ وقت نگران امنیت غذایی نیستند چون خیالشان راحت است و این به دلیل امنیتی است که پدر و مادر به آنها می‌دهد و وقتی که بزرگ‌تر می شوند خدا جای پدر و مادر را می‌گیرد.
 
تمام رذایل اخلاقی به خاطر ناامنی به وجود می‌آید، بنابراین انسان باید دنبال افزایش ایمان خود باشد. بسیاری از نکات اخلاقی را اساساً لازم نیست برای مؤمن توصیف کرد چراکه اگر شخص مؤمن باشد این علائم در وی به وجود می‌آید. انسان موقعی به خدا نزدیک می‌شود که جهان را ناامن و خدا را منشأ قدرت بداند. یکی از مکرهای ابلیس این است که حواس انسان را از ناامن بودن جهان پرت می‌کند. آیات بسیاری هم در قرآن در این مورد وجود دارد که امنیت را فقط از خدا بخواهیم؛ از جمله خداوند فرموده است: «الَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يَلْبِسُوا إِيمَانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولَٰئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُمْ مُهْتَدُونَ؛ آنان که ایمان آورده و ایمان خود را به ستمی نیالودند ایمنی آنها راست و هم آنها حقیقتا هدایت یافته‌اند.» (انعام/ 82) 

خواندن قرآن میل به تقرب در پی دارد

خداوند در آیه 98 سوره اعراف می‌فرماید: «أَوَ أَمِنَ أَهْلُ الْقُرَىٰ أَنْ يَأْتِيَهُمْ بَأْسُنَا ضُحًى وَهُمْ يَلْعَبُونَ أَفَأَمِنُوا مَكْرَ اللَّهِ ۚ فَلَا يَأْمَنُ مَكْرَ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْخَاسِرُونَ؛ آیا اهل شهر و دیارها (که از یاد خدا و طاعت او غافلند) از آن ایمن‌اند که به روز که سرگرم بازیچه دنیا هستند عذاب ما آنان را فرا رسد؟ آیا از مکر خدا (یعنی آزمایش و مجازات خدا) غافل و ایمن گردیده‌اند؟ که از آن مکر و انتقام البته کسی غافل نشود مگر مردم زیانکار» خداوند در اینجا رسماً می‌گوید که چگونه شما احساس امنیت می‌کنید و از بلای من نمی‌ترسید. هرکسی که قرآن بخواند احساس ناامنی می‌کند و سراغ خدا می‌رود و میل به تقرب از همین جا شروع می‌شود. خدای متعال یکی از بلاهای بزرگ برای کافران را این می‌داند که دیگر خدا به آنها کمک نمی‌کند. در این‌ صورت او هر لحظه در معرض نابودی است. 
 
اساسا بدون خداوند متعال تحقق امنیت امکان ندارد فقط ما آن را احساس نمی‌کنیم چون ارتباط ما با واقعیت قطع شده است. حضرت رسول(ص) می‌فرماید من پلک که می‌زنم در آن لحظه‌ای که چشمم پایین می‌افتد با خودم می‌گویم آیا خداوند دوباره اجازه حیات به من خواهد داد. ما در طول سال یک بار هم چنین جمله‌ای را بر زبان نمی‌آوریم.
 
انتهای پیام
captcha