سرتیپ پاسدار عبدالله عراقی از ابتدای درگیریهای کردستان در غرب کشور تا دفاع مقدس حضور داشته است. وی از تکتیراندازی گرفته تا فرماندهی دسته، گروهان، گردان و تیپ در ایام دفاع مقدس حضور داشته و در آخر جنگ، فرمانده تیپ مستقل حضرت صاحبالامر(عج) بوده است.
سرتیپ عراقی که هفت بار در دفاع مقدس از نواحی مختلف مجروح شده و از جانبازان دفاع مقدس محسوب میشود، اکنون در کسوت استادی در پژوهشکده دفاع مقدس مشغول به تدریس و دارای دکترای علوم سیاسی و عضو هیئت علمی دانشگاه عالی دفاع ملی است.
با وی درباره ماهیت دفاع مقدس و نقش رهبری امام(ره) در هشت سال جنگ تحمیلی به گفتوگو نشستهایم.
ایکنا- ایام دفاع مقدس مقطعی پرافتخار و متفاوت در تاریخ کشور ماست. چه چیزی این تفاوت را ایجاد کرده است؟
مردم ایران افراد بااستعدادی هستند که در دورههای مختلف نقشآفرینی کردهاند و بروز این استعداد وتوانایی بستگی به فرمانده یا رهبر آنها داشته است که چقدر توانستهاند از این استعدادها استفاده کنند. اگر مروری در تاریخ از دوره ساسانیان و هخامنشیان و حتی قاجار داشته باشیم میبینیم که مردم همیشه نقش خود را خوب بازی کردهاند اما موفقیت و شدت آن بستگی به این داشته است که افرادی که در صحنه بوده و مدیریت کردهاند چقدر افراد موفقی بودند تا بتوانند از این استعداد استفاده کنند.
اگر دوره صفویان را در نظر بگیریم در اواخر این دوره شاه سلطانحسین وا داد و محمود افغان آمد و هفت سال ایران در دست آنها بود. از سویی نادرشاه به عنوان ایرانیِ مسلمانِ توانمند توانست مردم را متحد و دشمن را بیرون کند. وقتی در اصفهان علیه حکومت افغانها قیام کرده بود میبیند که پیرمردی آنچنان شمشیر میزند و جمعیت را میشکافد و جلو میرود که برایش سؤال پیش میآید و میپرسد آن زمانی که افغانیها حمله کردند و اصفهان را گرفتند کجا بودی؟ پیرمرد در پاسخ میگوید «من بودم ولی شما نبودید که اینگونه بخواهیم بجنگیم» یعنی نقش رهبری تا این حد مهم است.
ایکنا- نقش رهبری در هشت سال دفاع مقدس را چگونه میبینید؟
این استعدادها درون ایرانیها نهفته است. وقتی ما دین و رهبری دینی را بر این استعدادها حاکم میکنیم آنها بروز و ظهور میکند و توانمندیها شکوفا میشوند. جنگ زمانی به ما تحمیل شد که ساختار سیاسی قوی کشور را فرو ریخته بودیم و ساختار جدید هنوز حاکم نشده بود. فرو ریختن یک ساختار کار راحتی است اما ساختن آن سالها طول میکشد و ساختار سیاسی دهها دهه طول میکشد تا ساخته شده و ثبات پیدا کند. تغییرات فرهنگی چند دهه طول میکشد تا بتواند اثر خود را بگذارد.
ایکنا- پس چگونه توانستیم بعد از انقلاب در جنگ تحمیلی مقاومت کنیم؟
ساختار سیاسی فرو ریخته بود و ساختار نظامی ارتش هنوز وابسته به غرب بود. بعد از انقلاب تجربه ارتشداری نداشتیم و ارتش ساختار پیچیده غربی داشتند و سپاه هم نوپا بود. هنوز شکل نگرفته بودیم و آن اقتدار را نداشتیم و عمدتاً هم میگفتند که کار شما عقیدتی است. در چنین شرایطی یکباره ما درگیر جنگهای داخلی شدیم. شدت جنگهای داخلی به قدری بود که اگر هر کشور دیگری بود فرو میریخت.
تنها جنگ داخلی در کردستان میتوانست یک ساختار سیاسی را به زمین بزند اما اقتدار امام راحل(ره) سبب شد تا مردمی که حول محور امام(ره) گرد آمده بودند از این سختیهای سنگین و غیرقابل عبور بگذرند. اگر یک رهبری قاطع دیندار الهی حاکم نبود و این کشته شدن در راه خدا را بر اساس احادیث و آیات قرآنی ارزش و جلوه نمیداد امکان نداشت که یک خانواده چهار فرزند خود را در راه دفاع از وطن و انقلاب از دست بدهد و خم به ابرو نیاورد.
امام(ره) آیه «وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ» (هرگز كسانى را كه در راه خدا كشته شدهاند مرده مپندار بلكه زندهاند كه نزد پروردگارشان روزى داده مىشوند) را زنده کرد. یا اشارات احادیث و وقایع کربلا باعث شد تا ما در جبهه به این چیزها تکیه کنیم و سرمشق ما از درسآموختههای صدر اسلام بود.
دینداری همیشه جزو افتخارات ایرانیان بوده است و هرجا که پیش رفتیم با تکیه بر دین، خدا، قرآن و ائمه اطهار(ع) بوده است و توانستیم بر سختیهایی غلبه کنیم که اگر تکیه بر این ارزشها نداشتیم قطعاً غیرقابل غلبه بود.
ایکنا- این تجربیات و سختیها چقدر موثر بوده و چه میزان از آن بهرهبرداری شده است؟
ما از نظر اقتدار نظامی به خودکفایی رسیدهایم و با این رهبری و فرماندهی معظم کل قوا که در رأس امور هستند همه امور با تدبیر و حکمت پیش میرود. ایران امروز توانمند است. توانمندیها و تجارب انباشته شده دوران دفاع مقدس گنجینه بینظیری است که برای دیگران دستنیافتنی است.
من در سال 1394 و 1395 این افتخار را داشتم که در رکاب شهید سلیمانی در حلب سوریه مدت طولانی شاگردی کنم. حدود 9 عملیات در آنجا طراحی کردیم و تأکید سردار سلیمانی بر این بود که اینها انباشتههای دوران دفاع مقدس است. یعنی توانستیم در عرض پانزده روز، دشمن، زمین و جو را بشناسیم سپس طراحی و تاکتیکها را علیه ضد انقلاب النصره و داعش اجرا کنیم.
اینها همه انباشتههای دوران دفاع مقدس بود که توانستیم در صحنه نبردی که برای ما ناشناخته بود به کار بگیریم به گونهای که از هشت کشوری که در آن صحنه بودند توانمندیها و کارآمدی نظامی، آمادگی رزم و توان ما را که دیدند به عنوان یک الگو برای خود قرار میدادند و میآمدند که مشورت کنند.
ما با تکیه بر قرآن و آیات الهی توانستیم این پیروزیها را به دست آوریم و هر شهیدی که توفیق پیدا میکردم زمان شهادت بالای سرش باشم، شهادتین و قرائت قرآن بر دهان داشت تا زمانی که به شهادت برسد.
ما هر زمانی از خدا، پیامبر(ص) و قرآن جدا شویم تمام این سلاحها و تجهیزاتی که داریم در رابطه با جنگ و دفاع و چیزهای دیگر هیچ ارزشی نخواهد داشت. یعنی اولین تکیه ما تکیه الهی و «من یتوکل علی الله فهو حسبه» است. خداوند هم به ما دستور داده است که شما خود را آماده کنید و هرچه میتوانید بر توانمندیهای خود اضافه کنید و آماده باشید تا دشمن از این توانمندیهای شما بترسد.
ما با تکیه بر حضرت حق و درایت و مدیریت حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبری توانستیم به یک بازدارندگی برسیم و این قدرت است. ما دنبال جنگ نیستیم اما دیگران که دنبال جنگ هستند میدانند که ما قوت و قدرتی داریم و به گونهای ضرب شست نشان دادن و اقتدار است.
ایکنا- در حال حاضر جنگ تغییر ماهیت داده و رسانه سلاح خطرناک امروزی برای تهاجم به یک کشور است که فرهنگسازی عمومی لازم دارد. برای این موضوع چه کارهایی کردهایم و چه کارهایی انجام نشده که باید انجام شود.
جنگ همیشه بوده است منتها شکل جنگ و تاکتیکها عوض میشود. هر جنگ یک هدفی دارد و برای رسیدن به آن هدفها تاکتیکها و شیوههای جنگ عوض میشود. آن شیوههای جدید را باید یاد بگیریم. سال 1391 مقام معظم رهبری فرمودند که جنگ آینده جنگ شناختی است. یعنی جوان چهارده- پانزده سالهای که جنگ شناختی روی او انجام شده است و باورها و پارادایمهای قطعیای که در ذهن داشته کمکم خدشهدار و برای آن جایگزین ایجاد شده است.
این اتفاق یکباره اتفاق نمیافتد بلکه آرام آرام در جنگ شناختی انجام میشود. باید بیشتر افراد فرهنگی را بازخواست کنیم. 43 سال است که کشور با تمام بودجه، امکانات، قدرت و همه چیز دست ماست.
ایکنا- منظور از افراد فرهنگی کدام قشر هستند؛ هنرمندان یا مدیران فرهنگی؟
باید هنرمندان و مدیران فرهنگی که برنامهریزی میکنند و برای آن بودجه و امکانات گذاشتیم بازخواست شوند که چه شده خارجیها توانستهاند برخی از بچههای ما را از راه به در کنند؟
این بچهها که از زمان شاه نماندهاند که بگوییم طاغوت اینگونه آنها را تربیت کرده است. معلوم است که در کارهای فرهنگی جزیرهای عمل کردیم و نیاز به بازنگری داریم. جنگ است منتها ابزار آن، تکنیکها و تاکتیکهای آن عوض شده است. امیدوارم که بتوانیم از عهده این کار بربیاییم و خدا هم کمک میکند. هرکجا که اراده و توکل به خدا کردیم خدا هم کمک کرده است.
گفتوگو: عباس کریمی عباسی
انتهای پیام