به گزارش ایکنا، همایش علمی «از نفرتپراکنی مجازی تا خشونت اجتماعی» 10 خرداد از سوی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی و با حضور جمعی از کارشناسان و پژوهشگران عرصههای مختلف برگزار شد.
رسول نوروزی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، در این همایش با اشاره به مواجهه سختگیرانه برخی کشورها با مصادیق نفرتپراکنی و خشونت در فضای اجتماعی، گفت: اگر در آلمان کسی نفرتپراکنی ناشی از یک ایدئولوژی و یا بر ضد یک ایدئولوژی داشته باشد، او را بازداشت میکنند و صفحات مجازی او را میبندند، ولی اگر با یک اسلحه بخواهد 80 حیوان را بکشد کاری به او ندارند. در اینستاگرام کلاشینکف و اسلحههای دیگر فروخته میشود، ولی از نظر آنها مصداق نفرت نیست و به محض اینکه به نحوی مرام و هدف ایدئولوژیک پشت یک رفتار باشد با آن مقابله میکنند و آن را نماد خشونت و نفرتپراکنی تلقی میکنند. یکی از عوامل ایجاد خشونت و نفرت در جامعه، عدم تخلیه هیجانات منفی است؛ مثل کشتی گرفتار در طوفان که معمولاً بارهای اضافه را خارج میکنند تا غرق نشود.
وی با بیان این نکته که وقتی ببینیم میزان خشونت در جامعه بالاست نشانه آن است که هیجانات تخلیه نمیشود، افزود: در گذشته در یک محله دائما مسابقات فوتبال برقرار بود و بچهها از جهت فیزیکی و روحی و روانی خودشان را تخلیه میکردند و حتی اگر قرار بود فحشی بدهند در زمین فوتبال میدادند، ولی الان این مسائل کمتر شده است و وقت بچهها صرفا با فضای مجازی پر میشود و تا در فضای حقیقی زمینه برای تخلیه هیجان بیابند اقدام به رفتارهای ناپسند و خشن میکنند؛ بنابراین باید زمینه هیجانات منفی را که باعث ایجاد نفرت و خشونت اجتماعی است از بین ببریم.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با بیان اینکه در بخشی از فضای مجازی، با مسئله نفرتپراکنی هدفمند روبهرو هستیم، تصریح کرد: مثلا ایده مرکزی تشیع یکسری عناصری مانند حوزه، مداح، هیئت، توضیح المسائل و مرجعیت و... دارد و تخریب نهادها زمانی شروع میشود که محصولات، خریدار نداشته باشند. اینکه برخی شبکههای فارسی خارجی به جوانان دستور میدهند که روحانیون را بزنید و کوکتل مولوتف استفاده کنید نشانگر وجود الگوی نظری در پشت پرده است؛ کسی که این برنامه را میسازد میداند که باید نفرتپراکنی هدفمند داشته باشد و راه خنثی کردن این است که باید محصول مورد نیاز جوانان را تولید کنیم، وگرنه نگهبان و محافظ گذاشتن برای مسجد و حوزه و... وضعیت را بدتر خواهد کرد و آنها احساس موفقیت بیشتری خواهند کرد. لذا روش کنترلگری جواب نمیدهد.
این پژوهشگر بیان کرد: وقتی یک بحرانی مانند نفرتپراکنی رخ داد باید بحران را مدیریت کنیم تا تبدیل به سیل نشود یا دوباره رخ ندهد. باید به زمینههای داخلی بحران توجه کنیم و هیجانات مضاعفی را که در جامعه وجود دارد و تخلیه نمیشود تخلیه کنیم تا تقاضا برای هیجان بالا نرود. ممکن است یکسال هم طول بکشد تا بحران نفرت را مدیریت کنیم، ولی اگر از طریق اندیشه و اقناع کار کنیم و کنترلگری کمتر باشد، موفقیت بیشتر خواهد بود.
در ادامه نشست علیرضا زهیری، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، گفت: برخی فضای مجازی را موجود زنده متفکر تلقی میکنند، در صورتی که باید ببینیم این ابزار چگونه برای رواج خشونت و نفرت در جامعه به خدمت گرفته شده است. فضای مجازی ابزار است و بدون زمینههای پشتسر آن نمیتواند تحول چندانی ایجاد کند. مثلاً حدود دو دهه قبل این بحث مطرح شد که فیلمهای پورن و جنسی، جوانان را مورد هجمه قرار داده است و همان زمان برخی گفتند 80 درصد فضای مجازی برای کارهای تجاری مورد استفاده است و در بدترین وضعیت، ده درصد استفاده غیراخلاقی میشود ولی متاسفانه این 80 درصد نادیده انگاشته شد و این نشان میدهد که نوع نگاه ما به پدیدههای جدید تحت تأثیر عوامل دیگر به خصوص عوامل امنیتی است.
زهیری بیان کرد: تولید خشونت اجتماعی نیازمند زمینه است و ابزارهای مجازی میتوانند به آن کمک و آن را تسریع کنند و جهت بدهند، ولی چرا یک گام به عقب نرویم یعنی ببینیم چه زمینههایی این امکان را فراهم میکند تا فضای مجازی بتواند از این زمینهها برای نفرت پراکنی و خشونت استفاده کند. همچنین، جامعهپذیری مهمترین جنبه تربیت و شکلدهی به اخلاقیات، رفتار و ذهنیات جامعه محسوب میشود و فضای مجازی تشدیدکننده است، ولی مهمتر از آن، زمینهها و عوامل ایجادکننده یک ماجراست. هنوز هم بیشترین وظیفه در تنظیمگری و اداره جامعه بر عهده دولتها است؛ نظام سیاسی خودش تولید باورها و ارزشها و نوعی از رفتار را دارد برخی از نهادهای دیگر او مانند تعلیم و تربیت و آموزش و پرورش هم میتواند تأثیرگذار باشد و حتی نظام سیاسی در فیلم و سینما هم دخالت میکند و میتواند تولید رفتار و اثر کند.
وی با اشاره به چگونگی تولید خشونت تصریح کرد: دولت ابزار اجبار را در اختیار دارد و طبیعتاً برای ایجاد نظم از آن بهره میبرد، ولی این بهره، یک اندازه نیست و در جایی این ابزار بسیار گسترده و در جایی کمتر مورد استفاده است؛ حالا هر مقدار در حل پدیدهها از ابزار امنیتی و خشونت استفاده شود و افراد معترض اقناع نشوند در حقیقت تولید نفرت را در جامعه بیشتر خواهد کرد و افراد دنبال آن هستند که زوری را که به آنان گفته شده است به نحوی پاسخ دهند و معمولاً این احساس زور و ظلم متراکم شده و در برخی موارد در قالب خشونت در سطح جامعه، اجرا میشود.
زهیری اظهار کرد: رفتار نظام سیاسی به تولید خشونت کمک میکند که در جایی به بحران منتهی شده و در برخی موارد به بحران منتهی خواهد شد و این بسته به میزان خشونت یا اقناعی دارد که علیه افراد به کار رفته است. وجه دیگری هم که در مورد نظام سیاسی وجود دارد، نهادهایی چون تعلیم و تربیت و فرهنگ و... مانند آموزش و پرورش و آموزش عالی و... است. لذا اگر نظام حاکم بر آموزش و پرورش و... خشونت را ترویج کند مسئولیت آن بر عهده نظام سیاسی است. مثلاً در نظام تعلیم و تربیت ما سختگیری مذهبی مانند حجاب رخ میدهد و ما میگوییم بیگانگان و دشمنان پشت پرده آن هستند، ولی چرا در این مسئله تأمل نمیکنیم که پیشینه و زمینه این مسائل چیست؟
وی تصریح کرد: بنده در کلاس با دهها نفر از دختران، بعد از اعتراضات صحبت کردم که حامی این اعتراضات بودند و ادراکشان ادراکی نیست که در نهادهای تعلیم و تربیت ما به آنان آموزش داده شده است و وقتی از پدیدههای مذهبی سخن میگوییم تفسیر ما از دین را تفسیر طالبانی و داعشی میدانند که قرار است به خورد ما بدهند. دختری میگوید من با روسری مشکل ندارم، ولی وقتی به من فشار اجتماعی وارد شود، میخواهم آن را بردارم؛ طبیعی است که در چنین فضای فکری ابزار فضای مجازی و رسانه هم وارد میشوند و آن را تشدید خواهند کرد.
زهیری گفت: اصطلاح خشونت در دهه 70 در کشور و بعد از حوادث کوی دانشگاه رواج یافت، و محصول فضای مجازی هم نبود. همچنین ما هر وقت درباره شهروند سخن میگوییم طبیعتاً بحث حقوق شهروندی هم مطرح است ولی وقتی حق شهروندی را نفی کنیم سبب خواهد شد تا شکاف اجتماعی ایجاد شود و این شکافها باعث احساس بی عدالتی و ... شود.
وی با تأکید بر اینکه کجکارکردی نظام سیاسی و ناکارآمدی در عرصه اقتصاد سبب ایجاد شکاف و اعتراض خواهد شد، افزود: نباید فضای مجازی را عامل بحران بدانیم، بلکه ابتدا باید فضای حقیقی را مدیریت و اقناع کنیم تا فضای مجازی از بستر شکاف اجتماعی و نارضایتیها استفاده نکند.
همچنین حجتالاسلام والمسلمین محمد شهبازیان، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، در سخنانی گفت: فضای مجازی مانند شمشیر دولبه است و یکی از ابزارهای مورد استفاده جریانات انحرافی همین فضاست، چون برخی با پیشفرض ذهنی خود به مسائل مینگرند و راه حل مناسبی ندارند. اگر مهدویت درست تبیین نشود، قطعا فضای انحرافی ایجاد خواهد شد و یکی از مؤلفههای این جریانات انحرافی، تولید خشونت و نفرتپراکنی و مقابله فیزیکی است.
شهبازیان بیان کرد: صهیونیستهای مسیحی با استفاده از ادبیات دینی و منحرف کردن بحث آخرالزمان به تبلیغ و ترویج اندیشههای فاسد خود میپردازند و عملکرد شیعه انگلیسی و اسلام آمریکایی هم در این قالب قابل توجیه و تحلیل است. بنده عضو یک گروهی از فرهیختگان و استادان هستم، وقتی جریان مولوی عبدالحمید رخ داد دو طیف فکری ایجاد شدند؛ گروهی میگفتند باید عادلانه رفتار کنیم و گروه دیگری شدت در برابر اهل سنت را پیشنهاد میکردند. فضا به گونهای است که حتی اساتیدی که در یک حجره درس خوانده و همکلاس بودهاند نمیتوانستند همدیگر را تحمل کنند.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی اظهار کرد: در جریان فرق انحرافی هم اینطور است، مثلاً در جریان کارهای احمد اسماعیل بصری، تبلیغات طرفداران او کار را به جایی رساند که آقای عباس فتحی که طلبه و فوقلیسانس دانشگاه بود و سوابق علمی خوبی هم در مؤسسه اسر اء از جمله در تالیف کتاب مفاتیحالحیات داشت و مبلغ نمونه بود و شروع به شرح رساله الولایه علامه کرده و ولایت فقیه را ترویج میکرد چنان دچار تغییر و جذب احمد اسماعیل شد که الان سخنان عجیبی بیان میکند. او از دادگاه فرار کرد و به خارج ایران رفت و بعد دوباره به ایران برگشت و ارتباطی با روحالله زم و شبکه voa داشت و در فضای مجازی میگفت اگر قرار است ظهور رخ دهد باید 70 مرجع را سر ببریم یعنی دقیقا مانند تفکر کسانی که میگفتند انقلاب خون میخواهد سخن میگوید.
وی بیان کرد: همه برنامههای عباس فتحی در واتساپ، فیسبوک و... اجرا شد. حتی یکسری طلاب به تبعیت از احمد اسماعیل دنبال ایجاد خشونت در خیابانهای قم بودند یا مرجعیت نجف را مانع ظهور دانستند و علیه آیتالله سیستانی موضع گرفتند و حتی طرفداران این طیف انحرافی، آموزش مسلحانه به طلاب و جوانان میدادند. جالب اینکه در جلسه خصوصی که داشتند گفته بودند که لیست 500 نفره داریم که اینها مانع ظهور هستند و اسم بنده هم در آن بود و قرار بود این افراد را بکشند. در تربت حیدریه عملکرد همین آقای فتحی سبب شد تا 60 زن و بچه بیرون ریختند و قصد داشتند که به نیروی انتظامی حمله کنند.
شهبازیان با بیان اینکه مقوله آخرالزمانی از قصههای پر غصه برای ایجاد خشونتهای اجتماعی است و از عناوینی چون زمینهسازی ظهور و... استفاده میکنند، تصریح کرد: گاهی فکر میکنم ایجاد خشونت اجتماعی از سوی گروههای خاص است، ولی گاهی در قالب همین قصه طب سنتی هم شاهد این مسئله هستیم؛ وقتی آقای تبریزیان مطرح میکند که هیچ پزشکی از پل صراط عبور نخواهد کرد و همهشان به جهنم میروند و کتاب طب جدید را آتش میزند سبب ایجاد نفرت در جامعه خواهد شد.
وی در پایان اظهار کرد: اگر مهدویت عاقلانه و عالمانه را رواج ندهیم، فقط به برخورد خشن روی خواهیم آورد که مقام معظم رهبری آن را نفی کردهاند. جامعه منتظر جامعهای نیست که بگوید برویم عربستان را بگیریم و دوقطبی درست کنیم، بلکه باید با حکمت، مواسات را در اجتماع ایجاد کنیم.
انتهای پیام