اداره مراسم حج در مکه و اداره زندان‌های اسرائیل بر عهده شرکتی صهیونیستی
کد خبر: 3527213
تاریخ انتشار : ۱۳ شهريور ۱۳۹۵ - ۱۰:۰۸
رحیم‌پور ازغدی عنوان کرد:

اداره مراسم حج در مکه و اداره زندان‌های اسرائیل بر عهده شرکتی صهیونیستی

گروه اندیشه: عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با بیان اینکه برخی بنیادها در غرب به ظاهر علمی و حقوق‌بشری‌اند ولی هدف اصلی آنها چیز دیگری است، گفت: به عنوان نمونه بنیاد فورد، کمپانی بزرگ صهیونیستی است که بودجه‌ای برابر با بودجه حدود ۱۵ کشور دارد که البته با غارت جهان و جنگ و کودتا و شکنجه به دست آمده است؛ شرکتی امنیتی ـ سرمایه‌داری که اداره زندان‌های اسرائیل و مراسم حج در مکه را بر عهده دارد.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) از خراسان رضوی، حسن رحیم‌پور ازغدی، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی و استاد حوزه و دانشگاه، شامگاه روز گذشته، دوازدهم شهریورماه در آیین اختتامیه نخستین دوره خودجوش مردمی طرح ولایت که در تالار قدس حرم رضوی برگزار شد، با اشاره به مفهوم حزب‌الله، عنوان کرد: حزب‌الله به معنای تجمع کسانی است که اهل مجاهدت فکری، عملی، اقتصادی، معرفتی و سیاسی در کنار یکدیگر و با یک هدف مقدس هستند.
رحیم‌پور ازغدی با اشاره به خودجوش بودن این دوره نیز گفت: نهادهای خودجوش، بنیان‌های اساسی جامعه ما را شکل دادند، خود انقلاب اسلامی، یک اقدام خودجوش بود. حلقه‌های خودجوش در خانه‌ها و مساجد تشکیل شد و درون آن‌ها کادرسازی صورت گرفت و در نهایت منجر به حرکتی شد که ایران و جهان را تغییر داد.
کمرنگ شدن نقش نهادهای مردمی پس از انقلاب
وی با اظهار تأسف از اینکه این نهادهای خودجوش مردمی با تشکیل انقلاب، جای خود را به نهادهای رسمی و کلاسیک دادند، گفت: امروز، می‌بینید که این نهادها بیشتر وقت، بودجه و امکانات خود را صرف خود و زیرمجموعه خود می‌کنند، به عنوان نمونه در موضوع بانک‌ها مشخص شد که بخش مهمی از وام‌ها را به خود اختصاص می‌دهند.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی افزود: بانک برای توزیع سالم ثروت در جامعه بوجود آمده اما در برخی بانک‌ها کارکردش معکوس شده است. البته شبیه این موضوع در نهادهای رسمی فرهنگی نیز اتفاق افتاد.
وی با اشاره به نقش تأثیرگذار آیت‌الله مصباح اظهار کرد: ایشان در تمام عمرخود از پیش از انقلاب تا امروز، جبهه اصلی را گم نکرد، هیچ گاه حواسش از مسیر اصلی پرت نشد، عمرش را صرف علم‌آموزی و تربیت نیرو کرد و همواره، به موقع و بدون منت خود را به معرکه رسانید.
آیت‌الله مصباح؛ عالم همیشه در صحنه
رحیم‌پور ازغدی اضافه کرد: فارغ از اینکه در همه مباحث معرفتی و طلبگی، همه جا جای انتقاد و چالش وجود دارد اما اصل آن حضور مهم است؛ اینکه هرگاه خطر معرفتی پیش می‌آید، نام آیت‌الله مصباح به عنوان فرد همیشه در صحنه از نام‌هایی است که به ذهن متبادر می‌شود. کمتر کسی در حد ایشان، به لحاظ کمی و کیفی در خط مقدم دفاع از برج و باروهای مکتب، استقامت از خود نشان داده است.
وی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به این مطلب که در حوزه معرفت، دو بُعد معرفتی و بُعد سیاسی و تمدن‌سازانه، مطرح می‌شود، افزود: در بُعد معرفتی، شعارهایی که طی یکی دو قرن گذشته مدام به ما می‌گویند و بر سر ما می‌زنند، این است که آدم مدرن، کلیشه‌های سنت را می‌شکند.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: اما دو نوع سوءتفاهم در اینجا بوجود آمد. نخست، سوء تفاهم در ترجمه و انتقال مطلب به جهان اسلام و دوم، سوء تفاهم در برداشت از آن. تفکر دینی در غرب که با اندیشیدن مشکل دارد، از همان ابتدا مرز ایمان را از معرفت تفکیک کرد اما در جهان اسلام بخصوص در مکتب اهل بیت(ع)، این قضیه کاملا برعکس بوده و ایمان ما با معرفت گره خورده است.
ایمان بدون معرفت، ایمان راستین نیست
رحیم‌پور ازغدی افزود: طبق آموزه‌های مکتب ما، ایمان بدون معرفت، ایمان راستین نیست لذا تا ما قدرت و جرأت اندیشیدن نداشته باشیم، امکان ایمان‌ورزی و دین‌ورزی نخواهیم داشت. دکترین کانت، اساسا این است که در حوزه‌ فراتجربه مانند اخلاق، عرفان و فلسفه جای استدلال نیست.
وی با ذکر این مطلب که از مدرنیته به بعد، حوزه و عمق اندیشیدن محدود شد، ادامه داد: بنابراین فردی که می‌گوید در مفاهیم فراتجربی قدرت اندیشیدن نیست، چگونه می‌تواند بگوید جرأت اندیشیدن داشته باش؟ جرأت بدون قدرت به چه دردی می‌خورد؟
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی به سوء استفاده دوم اشاره و عنوان کرد: سوء استفاده‌ دیگری که در کشورهای اسلامی و شرق بوجود آمد، این بود که همین مفاهیم را به عنوان روشنگری و روشنفکری مطرح کردند و شجاعت و دلیری اندیشیدن را از ما گرفتند.
وی ادامه داد: تقریبا در تمام دانشگاه‌های ترجمه‌زده در کشورهای اسلامی با پرچم مدرنیته و معرفت مدرن، جرأت اندیشیدن را از ما سلب کردند تا در نهایت بگویند شاخت بشری به صورت سیستماتیک خطا می‌کند و ما به هیچ معرفت خطاناپذیر اعتقاد نداریم؛ اینکه ما به چیزی جز معرفت آلوده بشری قدرت نداریم چه رسد به جرأت.
تضعیف عقل با شعار عقل‌محوری
رحیم‌پور ازغدی بیان کرد: از دل این معرفت‌شناسی سکولار، شعارهای زیبای ایدئولوژیکی چون عقل‌محوری محض، انسان‌محوری و... بیرون آمد اما کدام عقل؟ عقل را هم آنقدر تضعیف کردند که از دل مدرنیته، پست مدرنیسم بیرون آمد و با استقرار نسبی‌گرایی و شکاکیت، ریشه عقل را هم زدند.
وی اضافه کرد: با شعار انسان‌محوری آمدند اما انسان را به زمین زدند و اینطور شد که در ادامه گفتند در ساحت فردی و اجتماعی زندگی بشر، اصول و راهنما نیست. عملا یعنی تمام آنچه که به اسم فلسفه و کلام و عرفان و... می‌شناسیم چیزی جز خرافه نیست منتها خرافه‌ای که انسان به آن نیازمند است.
این نظریه‌پرداز ابراز کرد: کلیات درگیری ما در جبهه معرفتی همین مواردی است که بیان شد و نتیجه اصلی‌اش، زندگی بدون نگاه متعالی، زندگی برای زندگی و زندگی برای هیچ است که فقط لذت مصرف را زندگی می‌پندارد.
جهان در حال چرخش و تغییر ماهیت است
وی اظهار کرد: در بعد سیاسی نیز اینکه در کل جهان اسلام و منطقه، همه‌چیز به هم ریخته است، تعدادی از رژیم‌های عربی ساقط شدند و بقیه نیز در خطر سقوط دومینووار قرار دارند و اگر موقعیتی پیش آید، قطعا چندرژیم با هم سقوط خواهند کرد. جهان در حال چرخش و تغییر ماهیت است، اسلام به متن آمده و تفکیک اسلام معنوی و سیاسی به هم خورده است.
رحیم‌پور ازغدی خطاب به دانش‌پژوهان این طرح یادآور شد: شما به یک معنا، نسل دوم و موج بازسازی انقلاب هستید و اکنون نوبت نقش‌آفرینی شماست. شما در لحظه‌ای از تاریخ متولد شدید که اتفاقی بزرگ از یک جهت پس از یک هزاره و از جهتی دیگر پس از دو یا سه قرن رخ داده که بی‌سابقه است. شما در چنین موقیتی، می‌توانید نقشی ایفا کنید که ممکن است حتی به ذهن ما نیز خطور نکند.
چشم‌انداز نامعلوم دهه‌های آینده
وی اذعان کرد: همانگونه که نظام شوروی و کمونیزم فروپاشید و امروز دیگر نامی از آن نیست، وضعیت 30 یا 40 سال آینده نیز نامعلوم است. اگر با همین رویه پیش برویم ممکن است 40 سال آینده، خطر غرب‌زدگی دیگر اصلا مطرح نباشد.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با اشاره به تاریخ تعلیم و تربیت در ایران، بیان کرد: نخستین مدرسه را غربی‌ها در عصر مشروطه در ایران بنا کردند اما اولین مدرسه به سبک جدید، با تأخیری صدساله بنا شد. شبیه همین کار را فتح‌الله گولن در ترکیه کرد به گونه‌ای که برای تربیت نسل مذهبی البته همان اسلام آمریکایی، دوهزار مدرسه ساخت.
وی با تأکید بر این مطلب که دشمن، کادرسازی را بسیار جدی می‌گیرد، افزود: از سال 1220 یعنی 175 سال قبل، آمریکایی‌ها آمدند و با هدف کادرسازی در شهرستان‌های ایران، مدرسه ساختند. در دوره ما نیز همین کار را با روش جدیدتری انجام دادند و آن تقویت بنیادهای تئوریکی همچون بنیاد فورد، بنیاد کارنگی و ... است.
بنیاد فورد، بودجه‌ای برابر با بودجه 15 کشور دارد/ اداره زندان‌های اسرائیل و مراسم حج توسط این بنیاد‌
رحیم‌پور ازغدی با بیان اینکه این بنیادها در ظاهر بنیادهای علمی و حقوق‌بشری‌اند، افزود: به عنوان نمونه بنیاد فورد، کمپانی بزرگ صهیونیستی است که بودجه‌ای برابر با بودجه حدود 15 کشور دارد که البته با غارت جهان و جنگ و کودتا و شکنجه به دست آمده است؛ شرکتی امنیتی _ سرمایه‌داری که اداره زندان‌های اسرائیل و مراسم حج در مکه را بر عهده دارد.
وی ادامه داد: اکنون در آمریکا یک دعوای داخلی بین بنیادهای این چنینی که در حال کادرسازی هستند و سازمان‌ جاسوسی سیا و پنتاگون وجود دارد. دعوایشان بر این اساس است که این بنیادها می‌گویند، ما حدود صد یا دویست سال است که استعدادها را در کشورهای مختلف شناسایی می‌کنیم و به اسم تربیت روشنفکر، این افراد را با بودجه خودشان برای خود، تربیت می‌کنیم.
تربیت روشنفکران؛ روزنه‌ای برای نفوذ
این استاد دانشگاه همچنین افزود: این بنیادها معتقدند به عنوان نمونه از میان 500 نفر، صد نفر در کشورهای غربی مشغول می‌شوند و 400 نفر دیگری که به کشور خود بازگردند، در مناصب مهم جای می‌گیرند. در این میان اگر ده نفر نیز به مقامات کلیدی و عالی‌رتبه کشور دست یابند، این خود روزنه‌ای برای نفوذ در آن کشور خواهد بود.
وی با بیان اینکه سیا و پنتاگون به دنبال جاسوس کوتاه‌مدت هستند، تصریح کرد: این بنیادها به دنبال پرورش جاسوس به این معنا نیستند بلکه در پی تربیت روشنفکران و متخصصانی هستند که آمریکایی و انگلیسی فکر کنند و بی‌جیره و مواجب، سرباز و بلندگوی آن‌ها شوند، آن‌ها می‌گویند کار ما حداقل 10سال به طول می‌انجامد در حالی که سازمان سیا می‌گوید از میان این افراد به ما جاسوس معرفی کنید.
رحیم‌پور ازغدی افزود: بنیاد فورد، یک بنیاد جهانی است. هیئت‌امنای تمام دانشگاه‌های مطرح آمریکا، اعضای همین بنیادها هستند. جان هاوارد، به عنوان یکی از اعضای این بنیاد، سازمان سیا و پنتگون را احمق می‌داند و در همین زمینه می‌گوید: اختلاف سنگینی بین ما و سازمان سیا پیش آمده است. ما به دنبال تربیت استاد دانشگاه، کارگردان، سینماگر و... به عنوان جاسوس فکری و فرهنگی هستیم که در حکومت تصمیم‌سازی کند و این‌ها به دنبال تربیت جاسوس سیاسی و نظامی هستند و این بسیار کوته‌فکرانه است.
وی اضافه کرد: بنیاد کارنگی نیز می‌گوید: با اینکه ما یک بنیاد صرفا علمی، پژوهشی، خیرخواهانه و تئوریک بودیم، پس از جنگ جهانی دوم به ما نقش دادند و مأموریت‌ها را تقسیم کردند، گفتند ازاین پس این بخش از مأموریت سیاست خارجی آمریکا با شماست. از این رو ما طرح پژوهشی نواندیشی را ارائه کردیم که مدیریتش با سازمان سیا بود.
انقلاب ایران، بسیاری از پروژه‌های بنیاد کارنگی را به هم ریخت
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در بخش دیگری از سخنانش اشاره کرد: این بنیاد(کارنگی) همچنین اذعان می‌کند، انقلاب اسلامی ایران، بسیاری از پروژه‌های ما را به هم ریخت. هیچکس پیش‌بینی نمی‌کرد یک نهضت سیاسی _ انقلابی با شعار دینی سر کار بیاید، پس از سقوط کمونیزم کسی تصور نمی‌کرد سیاست‌ها دوباره عقیدتی و ایدئولوژیک شود و جهان را همواره با دو پارادایم شرق و غرب و شمال و جنوب یا کشورهای توسعه‌یافته و توسعه‌نیافته تحلیل می‌کردیم.
وی تصریح کرد: هگل از فیلسوفان غربی به شمار می‌رود که نگاهش در فلسفه تاریخ بسیار مهم است. او می‌گوید: تاریخ جهان با ایران آغاز شد و پایان تاریخ بشر، پایانی دینی و الهی است نه غیردینی و دموکراتیک.
captcha