کد خبر: 3539961
تاریخ انتشار : ۰۲ آبان ۱۳۹۵ - ۰۸:۵۶

تنهایی و بی‌کسی در برزخ و قیامت

گروه معارف: یکی از موضوعاتی که مورد تأکید قرآن و روایات است و ما ازآن غافل هستیم مسئله تنهایی و بی‌کسی انسان در برزخ و قیامت است.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) از کهگیلویه وبویراحمد، یکی از موضوعاتی که مورد تأکید قرآن و روایات است و ما ازآن غافل هستیم مسئله تنهایی و بی‌کسی انسان در برزخ و قیامت است. اگر انسان در دنیا و در سبک زندگی‌اش متوجه خدا باشد و به اوامر و نواهی‌اش عمل کند، نه در دنیا تنها و بی‌کس است و نه در آخرت. اما اگر دنیا طلبی و شهوت زدگی و غفلت از خدا و معاد زندگی او را تسخیر کرده باشد در دنیا مفلوک و بیچاره و در آخرت تنها و بی‌یار و یاور خواهد بود.
در مورد این موضوع نکاتی را یادآوری می‌کنیم: هر فردی باید پاسخگوی اعمال و رفتار خود و آنچه در دنیا کسب کرده، باشد و باید بداند که جان او در رهن و گرو اعمالی است که انجام داده است. (کل نفس بما کسبت رهینه – مدثر ۳۸). هرکس در گرو چیز‌هایی است که به دست آورده است. هر کسی تنها بار خود را به دوش می‌کشد و دیگری نمی‌تواند به او کمک کند و یا نمی‌تواند به فریاد اوبرسد. (الا تزر وازره وزر اخری – نجم ۳۸). (و لا تزر وازره وزر اخری – فاطر۱۸).
هیچ باربرداری بار سنگین گناه دیگری را به عهده نخواهد گرفت. بنابراین آن‌هایی که به امید رفقا و شرکا نشسته و هر خیانت و جنایتی را با هم انجام می‌دهند متوجه باشند که خود به تنهایی باید پاسخگو باشند. اگرچه خدای سبحان همه را یک جا جمع می‌کند (قل ان الاولین و الآخرین – لمجموعون إلی می‌قات یوم معلوم – ۴۹ و ۵۰). بگو آری گذشتگان و آیندگان، در موعد روزی شناخته شده همگی گردآوری می‌شوند. اما این اجتماع به معنای باهم بودن و به کمک هم آمدن نیست بلکه اجتماعی است که هر کسی به فکر کار خود و گرفتار حقیقت اعمال خویش‌اند. (لکل امری منهم یومئذ شأن یغنیه – عبس ۳۷).
برای هر فردی از آنان کاری است که او را کفایت می‌کند و از رسیدگی به دیگران باز می‌دارد. پس به امید کدام رفیق و شریک و همفکر و هم حزبی نشسته‌ایم، چرا فتوای خدا و اولیائش را نمی‌پذیریم اما فتوای آن‌هایی که از اهوائشان نشأت گرفته قبول و خود و دیگران را آلوده می‌کنیم، قدری تأمل و تدبر کنیم که وقت کم و راه طولانی است! چه کسی را داریم وقتی از خانواده‌ درجه‌ یک فرار می‌کنیم، چرا با خدا دشمنی وقتی برادر از برادر، فرزند از پدر و مادر، شوهر و همسر از همدیگر و از فرزندانشان فرار می‌کنند چه کسی به فریادمان می‌رسد جز خدای متعال و اولیاء گرامی‌اش. این کلام خدایی است که بهتر از اونیامده و احسن القول است. (یوم یفر المرء من اخیه – و امه و ابیه – و صاحبته و بنیه – عبس ۳۶-۳۴). وای از آن روز که هر کسی مطالبه‌ حق و حقوق خویش را می‌کند و هیچ راهی برای جبران و کمک و مساعدت و ادای حق وجود ندارد اگر کلام حق را قبول داریم پس چرا غفلت چرا فرصت سوزی چرا ندانم کاری چرا تعدی و تعرض به دیگران و چرا….
آیا می‌دانیم تمام روابط نسبی و سببی در قیامت قطع می‌شود و هیچ کسی به خاطر رابطه‌ نسبی و سببی نمی‌تواند به دیگری کمک کند. مگر خدای متعال نفرمود: (فاذا نفخ فی الصور فلا أنساب بینهم – مومنون ۱۰۱). و در آیات سوره عبس مگر بخشی از آن انساب ردیف اول نبود که دشمن می‌شوند و از همدیگر فرار می‌کنند و مگر نفرمود روابط سببی نیز قطع می‌شود و امیدی از آن‌ها هم نداشته باشید. (تقطعت بهم الاسباب – بقره ۱۶۶). و روابط بین آنان گسسته می‌شود. پس اگر نه نسبی هست و نه سببی، غرور کاذب برای چیست؟ خودخواهی نفسانی و حیوانی تا کجا؟ کبر و تکبر تا کی؟ جهل و جهالت تا چه موقع؟ بی‌اطلاعی از معارف وحیانی و عدم سعی و تلاش برای یادگیری و عمل و نجات تا چه وقتی؟‌ای وای بر ما از دوری از قرآن و معارف آن. خدای متعال بصورت آشکار و روشن همه‌ مردم را به تقوا و پرهیزگاری و ترس از روزی که نه پدر برای فرزند کاری خواهد کرد و نه فرزند برای پدرفراخوانده، یعنی هیچ کدام نمی‌توانند کمترین چیزی از گناهان او را به عهده بگیرند و وعده خدا حق و حتمی است که روز قیامت خواهد آمد. (یا ای‌ها الناس اتقوا ربکم و اخشو یوما لا یجزی والد عن ولده و لا مولود هو جاز عن والده شیئا – لقمان ۳۳). آن‌هایی که از پدران خویش پیروی و در پرستش بت‌ها تقلید کورکورانه می‌کنند، فرزندانی که به خاطر تعصب کور و غیرت بی‌جا از روش و سبک زندگی غیراسلامی پدران پیروی و از آداب و رسوم غلطی که در زندگی پیاده کرده حمایت و راه نورانی قرآن و عترت را‌‌ رها کرده‌اند، پدرانی که سنّت‌های غیرعقلانی و غیر شرعی را ایجاد و ذخیره دار و انبار دار فرزندان شده و بدون رعایت حلال و حرام الهی از هر راهی کسب مال و ثروت می‌کنند و… چگونه می‌توانند فریادرس همدیگر شوند؟
انسان در قیامت مهمان عقیده و اخلاق و رفتار خویش است که در حقیقت هیچ کدام از دیگری جدا نمی‌شود. به تعبیر قرآن کریم عمل از عامل جدایی ناپذیر است آنگونه که در روایت آمده که درهنگام وفات رو می‌کند به اموالش که آن همه زجر و زحمت کشیده و جمع کرده اما می‌گویند تنها کفنی از ما طلب کار هستی، رو می‌کند به سوی اولادش می‌گویند تا لب گور و دفن در آن، تو را همراهی می‌کنیم و رو می‌کند به اعمالش می‌گویند ما همه جا با تو هستیم، اگر این شخص مجموعه‌ای از عقاید و اخلاق و رفتارش که اعمال او را تشکیل می‌دهند مفید به حالش نباشند زبان قال و حالش این است که‌ای کاش بین من و آن‌ها فرسنگ‌ها فاصله بود. پس اگر اعمال خوبی نداشته باشد در حقیقت دست خالی و تنها خواهد بود و چه بر سر او می‌آید خداوند در قرآن خبر داده اما عبرت گیرندگان کم‌اند؟ (یوم تجد کل نفس ما عملت من خیر محضرا و ما عملت من سوء تود لو أن بین‌ها و بینه أمدا بعیدا… – آل عمران ۳۰). آنچه شریعت مقدس اسلام از ما خواسته این است که قلب سلیم یعنی قلبی که جز خدا در او نباشد به محضر خداوند ببریم. از آنجایی قلب کانون عشق و محبت به خدا و حرم امن الهی می‌باشد (آنگونه که امام صادق علیه‌السلام فرمود: القلب حرم الله فلا تسکن فی حرم الله غیر الله. و اصل و اساس دین را محبت و دوستی و دشمنی ذکر می‌کند که: (هل الدین الا الحب و البغض) یعنی مرکز و منشأ دین و دینداری از قلب سالم و نورانی و مبارزه و عناد با دین از قلب تاریک و چرکین است، همگان را به دوری از عشق و محبت به مال وفرزندانی که مانع ازیاد خدا می‌شوند انذار کرده که این‌ها در قیامت مثمر ثمر نخواهند بود و مایه نجات و رستگاری‌اش نخواهند شد، چرا که اطاعت و پیروی و عمل بعد از عشق و محبت می‌آید و افرادی که همه هستی خود را صرف مال و ثروت و فرزندان می‌کنند و به خاطر آن‌ها با خدا و دین مبارزه می‌کنند به حالشان نفعی نخواهند داشت. (یوم لا ینفع مال و لا بنون – الا من اتی الله بقلب سلیم – شعراء ۸۸ و ۸۹). بعضی از این افراد قلب پر از کفر، شرک و یا هوا و… دارند که نتیجه‌ آن شعله‌ی آتش از درون قلب و دل‌هایشان است. (نارالله الموقده – التی تطلع علی الافئده – همزه ۶ و ۷). آتش برافروخته‌ی خداوند است. آتش که بر قلب‌ها سر می‌کشد. یکی از مظاهر عشق و محبت به دنیا و به خصوص به ثروت و مقام در حادثه‌ کربلا از به ظاهر مسلمانانی که چشم‌هایشان کور شده بود و دل‌هایشان از سنگ سخت‌تر و آن همه جنایت، خباثت و رذالت را در تاریخ ثبت کردند و بهترین بندگان خدا را به خاک و خون کشیدند دل‌های پر از آتش یزید و ابن زیاد و عمر سعد و شمر و… آتشی در کربلا به پا کرد که برای اکثریت انسان‌های آن روز مایه‌ ننگ ابدی است اما دل‌های ما لا مال از عشق و محبت به خدا در میان پیروان ابا عبدالله علیه‌السلام نوری را در دنیا و آخرت ساطع کرد که بشر گم گشته از راه می‌تواند از او بهره ببرد و خود را به خدای عالم و آدم برساند.
  بنابر آنچه که ابا عبدالله علیه‌السلام در دعای عرفه فرموده که: هر کس خدا دارد همه چیز دارد و هر کس از خدا جدا شده هیچی ندارد (ماذا وجد من فقدک و ماذا فقد من وجدک – دعای عرفه) هر کسی عقیده صائب و اخلاق الهی و رفتار مبتنی بر حلال و حرام خداوندی داشته باشد بنابر آیات و روایات هم خدای سبحان به او کمک می‌کند و فریاد رسش خواهد بود و هم پیامبر و عترت طاهره‌اش. خدای متعال و فرشتگان او بر بندگان مؤمنی که همیشه به یاد او هستند درود می‌فرستد تا در نتیجه آن‌ها را از ظلمت جهل، جهالت، غفلت، گناه و… در بیاورد به سوی نور علم و معرفت، بندگی، طهارت و سلامت قلب هدایت کند. (هوالذی یصلی علیکم و ملائکته لیخرجکم من الظلمات الی النور و کان بالمومنین رحیما – احزاب ۴۳). به عنوان یک سنت قطعی نسبت به مؤمنین مهرو رحمت دارد و آن‌ها را‌‌ رها نمی‌کند. چه اینکه در آیات دیگری فرمود: خداوند ولی و سرپرست مومنین است. (الله ولی الذین آمنوا… بقره۲۵۷).

حجت‌الاسلام امرالله اندرزیان
captcha