نماز جمعه روز گذشته تهران شاهد حضور امام جمعه جدید و جوانی بود که نوید فضای تازهای بر این مراسم میداد؛ این اتفاق شور و شوق زیادی را نیز در میان قشر جوان برانگیخت تا شاید بعضی از آنها برای اولینبار در نماز جمعه شرکت کنند که همین اتفاق براساس برخی گفتوگوهای مردمی نیز رخ داد که آن را باید به فال نیک گرفت. همین امر درست بودن این انتصاب را تأیید میکند، زیرا مراسم نماز جمعه تهران واقعاً نیاز به یک هوا و بیان جدید از زبان یک امام جمعه جوان و باانگیزه داشت.
در کنار این نکته مثبت، دو نقد نیز میتوان وارد کرد که یکی به رفتار و انعکاس رسانهای این مراسم است و دیگری به محتوای اولین سخنرانی امام جمعه جوان بازمیگردد.
روز گذشته رسانه ملی با آب و تاب فراوان و ذوقزدگی بیش از اندازه از برداشته شدن نردههای حائل میان مردم و مسئولان در مراسم نماز جمعه و حضور بدون محافظ امام جمعه جدید گزارشهایی ارائه کرد. در حالی که این مسئله برای یک نظام اسلامی نباید آن قدر عجیب و غریب باشد که اینگونه انعکاس پیدا کند. آیا نوع انعکاس خبری از این اتفاق عادی خود نشانه سالهای طولانی انحراف از آرمانهای اصیل انقلاب اسلامی و فراموش کردن آنها نبوده است؟ آیا دهه 60 حضور مسئولان در میان مردم و حضور بدون تشریفات آنها امری معمولی نه ویژه نبود؟ آیا اساساً انقلاب اسلامی برای این اتفاق نیفتاد که همین فاصلهها برداشته شود و رابطه مردم با مسئولان و فراتر از آن سبک زندگی مسئولان و مردم تا حد زیادی نزدیک به هم شود؟
متأسفانه این شکافها و فاصلههای ظاهری و واقعی آنچنان در سالهای پس از جنگ تحمیلی افزایش پیدا کرده که اکنون حضور بدون تشریفات امام جمعه تهران و برداشتن دو ردیف از نردههای مراسم به مثابه رخدادی بینظیر و اتفاقی شگرف در جامعه بازتاب پیدا کند. هر چند شوق و ذوق مردم از این اتفاق و ارتباط راحت و سهلالوصول آنها با امام جمعه خود بر تازگی و عجیب بودن این مسئله برای جامعه دلالت دارد. این نشانههایی است که مسئولان باید بیش از گذشته آن را جدی بگیرند و مطالبه جامعه را با فهم چنین رفتار سادهای درک کنند و به صورت واقعی برای رفع این شکاف همت کنند.
اتفاق روز گذشته اگر چه ظاهراً مثبت بود و میتوان به منزله گام اول به آن نگریست اما تقلیل رفع فاصله میان مردم و مسئولان با برداشتن دو ردیف نرده اگر نگوییم عوامفریبی، ولی چیزی جز «دل خوشکنک» نیست. تا زمانی که سطح و سبک زندگی مسئولان به مردم نزدیک نشود و درک آنها از وضعیت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه رنگ واقعیت به خود نگیرد و از انحصار آمار و ارقام نهادهای رسمی خارج نشود، نه برداشتن دو نرده که صدها نرده و حتی صحبت چهره به چهره هم فقط در حد یک مسکن لحظهای، نه حتی کوتاهمدت، اثر میگذارد.
تسری این نوع رفتار به سایر مدیران و نزدیکی ظاهری حداقلی به مردم از سوی سایر مسئولان، اگر در ادامه به کاهش واقعی فاصله مردم و مسئولان و تغییرات اساسی منجر نشود، قطعاً به ضد خود تبدیل میشود و مردم به مرور آن را به مثابه «عملیات فریب» مینگرند. پس بهتر است به هر اتفاقی، چه خوب و چه بد، به اندازه وزن آن اهمیت داد و با تحلیلهای عجیب و غریب از آن یک معجزه و رخداد فوقالعاده نساخت.
انتقاد دوم به محتوا و مطالب بیان شده از سوی امام جمعه محترم جدید تهران است. ورود یک فرد جوان در هر حوزه مدیریتی و غیرمدیریتی فقط برای پایین آوردن میانگین سنی نیست، بلکه میدان دادن به یک فرد جوان در سمتی مانند امامت جمعه تهران برای ارائه سخن، فکر و اندیشه نو آن هم با رویکردی علمیتر و فاصله گرفتن از تحلیلهای سادهانگارانه است. البته منظور نگارنده از علمی به معنی تبدیل مراسم نماز جمعه به کلاس درس دانشگاه و ارائه آخرین نظریات و تئوریهای علم سیاست، روابط بینالملل، اقتصاد و جامعهشناسی نیست، بلکه انتظار این است که حداقل با ارائه فهرستوار شاخصها و معیارها به ارتقای آگاهی و سطح تحلیل حاضران در مراسم و شنوندگان خارج از مراسم کمک کند. برای نمونه انتظار حداقلی این بود وقتی صحبت از چهل سالگی انقلاب میشود یک سری شاخصهای واقعی پیشرفت طی این مدت در حوزههای مختلف بیان شود و صرفاً به سخنان حماسی و شعاری بسنده نشود.
در مراسم روز گذشته به مناسبت نزدیک شدن به چهلمین سالگرد پیرزوی انقلاب اسلامی چنان از پیشرفتها و حرکت رو به جلو سخن گفته شد که شاید برخی تصور کردند نکند مشکلات، تنگناها و مفاسد اقتصادی سالهای اخیر برای کشور دیگری است. به عبارتی گرامیداشت چهلمین سالگرد انقلاب نباید بهانهای برای اغراق در تعریف از پیشرفتها بدون توجه به نقایص، کمبودها و رنجهای جامعه در اقصی نقاط کشور شود.
ثانیاً انتظار میرود در حوزه بینالملل در عین بیان مواضع رسمی نظام، این مواضع با رویکردی تحلیلی برای آگاه ساختن عموم مردم از ابعاد مختلف یک مسئله ارائه شود. برای نمونه درباره خروج نظامیان آمریکایی از سوریه تحلیلهای مختلفی در داخل و خارج کشور مطرح شده که میتواند در میان سخنان مبنی بر محکومیت رفتارهای آمریکا در منطقه، در قالب تحلیلی مفید و خلاصه با مشورت از کارشناسان زبده حوزه بینالملل بیان شود تا سطح تحلیل مخاطب نیز ارتقا یابد.
امام جمعه جوان میتواند مردم تهران را با نماز جمعه آشتی دهد و آنها را تشویق به حضور در این مراسم کند، به شرطی که تغییر رویکرد در ظاهر بیان به باطن بیان نیز برسد و بیان تحلیلی، علمی و عمیق جایگزین بیان شعاری، حماسی و سطحی شود.
مهدی مخبری، دانشجوی دکتری جامعهشناسی سیاسی
انتهای پیام