به گزارش
ایکنا؛ حجتالاسلام والمسلمین حسین انصاریان به مناسب فرا رسیدن شب رحلت رسول خدا(ص) و شهادت امام حسن مجتبی(ع) شب گذشته، 4 آبان، در حسینیه هدایت به ایراد سخن پرداخت و بیان کرد: مطلبی در قرآن مجید وجود دارد که عمق این مطلب هنوز روشن نشده است. به یقین باید گفت که عمق این مطلب را وجود مبارک رسول خدا(ص) و ائمه(ع) و حضرت زهرا(س) میدانستند. اینکه چرا دریافتی که داشتند برای ما بیان نکردهاند، دلیلش این است که میدانستند عقل ما در حدی نیست که مطلب را درک کند. درک این مطلب برای خودشان قلبی بوده و این مطلب نیز به صورت یک فعل ماضی است.
وی در ادامه افزود: تنها سورهای که در قرآن این مطلب را مطرح کرده، سوره مبارکه اعراف است. مصدر این فعل ماضی، «تجلی» است و خود فعل که در قرآن کریم مطرح است «تجلا» است و معنای این فعل، «جلوه کرد» است، اما کیفیت این جلوه روشن نیست. مقدار تفسیری که از شیعه و غیر شیعه دیدهام نیز عمق مسئله را بیان نکردهاند که کیفیت این تجلی چیست و چه بوده است؟ اما آنچه معلوم است اینکه این تجلی صورت گرفته است.
این استاد برجسته اخلاق تصریح کرد: در پارهای از دعاها و روایات نیز این مسئله مطرح شده است، اما فاعل این تجلی کیست؟ فاعلش با ظرافتی که قرآن دارد، «رب» است، یعنی این تجلی ربوبی است و وقتی در آیه دقت میکردم، اگر درست فهمیده باشم تجلی، تجلی ذات است و اصلا قابل فهم نیست. اما وجود مبارک حضرت «رب» دو تجلی دیگر نیز دارد که عبارت از تجلی صفات و افعال است.
وی بیان کرد: روبیت یک واقعیتی در پروردگار است که یک دانه نبانی را در زمین به منتها درجه کمالش میرساند. یعنی هر چیزی که قابلیت رشد و هدایت و کمال دارد به کمال خود میرساند که این ویژگی مربوط به ربوبیت پروردگار است. در تمام جهان هستی هر موجودی قابلیت کمال و هدایت دارد که در این زمینه بحثهای زیادی شده است. بنابر این معنای رب این چنین است و لذا در ابتدای سوره حمد فرمود «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ»، یعنی ربی که تمام موجودات عالم هستی را از ذره بودن رشد داده و جلو آورده تا اینکه تبدیل به خورشید و ماه و ... شده است. این را دانشمندان نوشتهاند که کل عالم هستی در ابتدا یک ذره بوده است که خداوند این واحد را تکثیر کرده و تبدیل به زمین و آسمانها و ... شده است، اما این اتفاق نیز در سایه ربوبیت او رخ داده است.
انصاریان در ادامه تصریح کرد: اما فوق همه این مسائل، تجلی ذات است که آن را نمیفهمیم و نمیدانیم، چون اگر آدم بخواهد خودش به تنهایی وارد این بحث بشود، به کفرگویی میافتد اما در هر صورت میدانیم که ذات، غیب است و این غیب تجلیاش را آشکار میکند و در این صورت، آن تجلی دیگر غیب نیست. وقتی که این تجلی از غیب وجود و ذات خودش ظهور میکند، آثاری را نیز ایجاد میکند.
وی با اشاره به یکی از آیات سوره اعراف بیان کرد: خداوند میفرماید «فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا وَخَرَّ مُوسَى صَعِقًا». خداوند در کوه طور یک بحثی را با موسی(ع) دارد. کلیم الله درخواست معنوی بینظیری دارد که مربوط به قلب است و ربطی به چشم ندارد. پروردگار عالم فرمودند تحقق این درخواست برای تو که کلیمالله هستی ممکن نیست، اما برای اینکه قدرت تجلی من را ببینی، این کوه را نگاه کن. وقتی خداوند به کوه تجلی کرد، کوه باقی نماند. موسی(ع) با دیدن وضع کوه و نه تجلی، از هوش رفت و روی زمین افتاد. یعنی دیدن اثر آن تجلی تمام علائم حیاتی را از موسی(ع) گرفت و مدتی او را بیهوش کرد.
وی در ادامه افزود: اما پروردگار عالم در یک نقطه سه تجلی دارد و حال باید دید این وجود چه قدرت باطنی داشته است که این تجلی حتی یک ذره اختلال در او ایجاد نکرده است. آن وجودی که هر سه تجلی ذات، افعال و صفات در او متجلی شد اما آن را دریافت کرد، وجود پیامبر(ص) است.
انصاریان تصریح کرد: در کوه طور، موسی(ع) غش کرد، اما این موجود از چه قدرت باطنی و ظاهری برخوردار شد که خداوند عالم با ظهور نور ذات، هویت او را آفرید، هویت او نیز نور محض است. نور از ذات جلوه کرد و هویت و حقیقت اصلی او را به وجود آورد و خودش را معرفی کرد و گفت «اول ما خلق الله نوری». پیامبر اکرم(ص)، تجلی نور الله است و این مطلب بسیار سنگین است که این نور، نور جلوه ذات است. همچنین صفاتش را نیز در وجود مقدس او تجلی داده است که از جمله آنها میتوان به صفت رحمت اشاره کرد که در قرآن نیز مورد تاکید قرار گرفته است.
انتهای پیام