وقف که برای دوران متمادی در تمدن اسلامی، اصلیترین پشتوانه تأمین مالی نهادهای علم و دین بوده است، امروزه از دید کارآمدی با چالشهایی روبروست. با وجود دهها هزار زمین موقوفه و آستانهای قدسی امامزادگان که ظرفیت خوبی برای شکوفایی اقتصاد هستند، وقف حتی یک درصد از تولید ملی را هم در اختیار ندارد. به نظر میرسد که با ایجاد مطالبهگری رسانهای و دغدغهآفرینی اجتماعی در مورد اهمیت وقف، میتوان مسئولان را به اقدامات قاطع و شفاف در حوزه وقف سوق داد و اقتصاد کشور را به ویژه از منظر اقتصاد مقاومتی فعال و پویا کرد.
ایکنا، همزمان با دهه وقف، سلسله مصاحبههایی را با کارشناسان اقتصادی و حقوقی به انجام رسانده و به کنکاش ناکارآمدیها در وادی وقف پرداخته است. در این مجال با حجتالاسلام احمد شرفخانی، رئیس مرکز امور خیریه سازمان اوقاف و امور خیریه به گفتوگو پرداختیم.
او در ترسیم وظایف خود میگوید معاونت بهرهوری اقتصادی سازمان اوقاف باید موقوفات را به بهرهوری مناسب برساند و مرکز امور خیریه با سیاستگذاری، راهبری مناسب و بهرهگیری از کمکهای مؤسسات مردمی درآمد حاصل را در راستای اجرای نیات واقف، میان نیازمندان واقعی توزیع کند. به گفته وی، برخی موقوفات انتفاعی در کنار بهرهوری اقتصادی(که وظیفه معاونت بهرهبرداری است) به بهرهوری مدیریتی نیاز دارند که مرکز تازه تأسیس امور خیریه این وظیفه را در موقوفات آموزشی و سلامت را عهدهدار میشود.
آنچه از نظر میگذرد، حاصل این گفتوگوست:
ایکنا ــ چه شد که پس از سالها، در سازمان اوقاف و امور خیریه مرکزی برای رسیدگی متمرکز به امور خیریه تأسیس شد؟
اول از همه از حضرتعالی و همکارانتان در مجموعه ایکنا صمیمانه سپاسگزارم، از همان اوایل انقلاب که سازمان اوقاف با فرمان امام(ره) تأسیس شد، عنوان امور خیریه نیز در کنار اوقاف قرار گرفت، چون به علت حجم کار موقوفات، اولویت اول به سمت امور وقفی سمت و سو پیدا کرده بود، تا سالها فعالیت خاصی در زمینه امور خیریه انجام نمیشد. در دورههایی سازمان به علت حجم کاری خود، مسئولیتهایی مربوط به حوزه امور خیر را که حاکمیت میخواست بر عهده سازمان بگذارد، رد میکرد.
بعضی جاها هم به عقیده من سازمان کوتاهی کرده و فکر کرده است که فقط باید به وقف بپردازد. در درون وقف، واژه خیریه هم جای گرفته است چون هر چیزی که از آن به بِرّ(نیکی)، احسان، انفاق، صدقه و ... تعبیر شود، ذیل وقف نیز میتواند قرار گیرد. وقف، یک احسان جامع و کامل است. لذا نگاه مدیران سالها این بوده که اگر به وقف میپردازیم، در دل آن امور خیریه هم وجود دارد و همین برای تحقق اهداف عنوان «امور خیریه» در سازمان اوقاف و امور خیریه کفایت میکند اما در تغییراتی که سال 1391 در سازمان رخ داد، تصمیم بر این شد که توجه ویژهای بر امور خیریه شود. در آن سال، در زیرمجموعه معاونت فرهنگی و اجتماعی، اداره کلی با نام «امور اجتماعی و مؤسسات خیریه» ایجاد شد. آن اداره کل سه وظیفه داشت: اجرای امینانه نیات واقفان، ارتباط با مؤسسات خیریه و انجام برخی فعالیتهای خیریه ذیل سازمان. این دستور کار اگرچه اقدامی روبه جلو بود، با وزن امور خیریه هماهنگ نبود. قانونگذار از اینکه «امور خیریه» را کنار «وقف» قرار داده، قطعاً این منظور را داشته است که باید به شکل هموزن به این دو مقوله بنگریم و بتوانیم در نهایت بهواسطه همین امور خیریه، نهاد وقف را تقویت کنیم.
بعد از انتصاب دکترخاموشی به عنوان رئیس سازمان، این موضوع مطرح شد که اگر بخواهیم آثار و برکات وقف را در جامعه معرفی کنیم، ضرورت دارد به امور خیریه توجه بیشتری داشته باشیم. اگر به وقفنامهها دقت کنیم درمییابیم که آمال و آرزوی واقفان دستگیری از محرومان و کمک به بیماران بوده است، بر همین اساس ضرورت بود که در سازمان به بحث امور خیریه توجه خاصی شود. ثمره و برکت سنت حسنه وقف زمانی میتواند در جامعه بروز پیدا کند که توجه ویژه به امور خیریه شود، مردم باید همت و اهتمام سازمان اوقاف را در دستگیری از نیازمندان و تلاش برای رفع فقر ببینند. قبلاً شاید در بخشهای مختلف سازمان به این مسائل توجه میشد اما اینکه مدیریت واحد و سیاستگذاری متمرکز وجود داشته باشد، متأسفانه نبود.
مرکز امور خیریه که به تازگی راهاندازی شده است میتواند این خلأ را پر کند، ریاست سازمان معتقد است این مرکز میتواند در بلند مدت به «معاونت امور خیریه» نیز تبدیل شود، حتی به معاونت توسعه منابع انسانی دستور دادند که بروید از دولت مجوزهای لازم را پیگیری کنید تا در صورت امکان، مرکز امور خیریه به معاونت تبدیل شود. ما خیلی درگیر عناوین و القاب نیستیم و سعی میکنیم رسالت خود را که کمک به محرومان و نیازمندان و تقویت موقوفات بواسطه امور خیریه است، پی بگیریم.
هماکنون در تمام استانها کارشناسان مرکز امور خیریه را در ادارات اوقاف، مشخص و وظایفی را به آنها ابلاغ کردهایم. اکنون در حال آمادهسازی سیاستهای کلان، چشمانداز و طراحی طرحهایی کشوری هستیم.
ایکنا ــ در حال حاضر چه سرفصلهایی را برای فعالیت مرکز تعریف کردهاید؟
سرفصل اول، رسیدگی به امور ایتام، نگهداری از معلولان و کمک به زنان بدسرپرست و بیسرپرست است.
موقوفات زیادی وجود دارد که واقف، آن را برای نگهداری ایتام وقف کرده و بهزیستی به آن مجوز داده است، بعضیهایشان رقبه هم دارند و ما به مدیریت رقبات آنها کاری ندارم، بلکه صرفاً در زمینه اصل نگهداری ایتام و کیفیت آن، وارد میشویم. الان در یکی از شهرستانها موقوفهای برای نگهداری ایتام وجود دارد که تنها 50 درصد ظرفیت آن پر شده است، در حالی که نیاز مردم این است که 100 ظرفیت یتیمخانه پر شود.
بعضی وقتها هم که وقفنامهها را بررسی میکنیم میبینیم موقوفهای که باید به نگهداری ایتام اختصاص مییافته است، در اختیار آموزش و پرورش قرار گرفته و تبدیل به مدرسه شده است. تعداد دقیق این موقوفات را باید احصا کنیم و بعد در تعامل با آموزش و پرورش بهترین تصمیم را که منجر به اجرای نیت واقف نیز شود، اتخاذ کنیم.
تا بهحال رسیدگی به این امر، یعنی بهرهوری مدیریتی در امور ایتام، نگهداری از معلولان و کمک به زنان بدسرپرست و بیسرپرست، متمرکز نبود اما در حال حاضر به عنوان یکی از وظایف اصلی مرکز امور خیریه تعریف شده است.
ایکنا ــ اگر یک یتیمخانه وقفی، رقبه نداشته باشد، هزینههای ارتقای کیفیت آن را چگونه تأمین میکنید؟
درصد قابل توجهی از این یتیمخانهها و مراکز، پشتوانه دارند، یعنی رقبه دارند، اما برای آنهایی که ندارند، میتوانیم از ظرفیت خیران استفاده کنم. سازمان اوقاف تابحال از ظرفیت خیران کمتر استفاده کرده است. بسیاری از مؤسسات خیریه هستند که میتوانند برای بهبود وضعیت مراکز نگهداری ایتام و معلولان و بیسرپرستان به ما کمک کنند.
سرفصل دوم امور خیریه، درمان و سلامت است. همین سرفصل هم به دو نوع فعالیت تقسیم میشود؛ فعالیت اول، کمک به تأمین دارو برای بیماران است. فعالیت دوم، ارتقای بهرهوری مدیریتی و رسیدگی به مشکلات بیمارستانها و درمانگاههای وقفی کشور است.
ایکنا _ همانطور که مطلع هستید، در حال حاضر بیش از هزار و 400 موقوفه سلامت داریم، معاونت بهرهوری اقتصادی هم در ذیل کمیسیون سرمایهگذاری خود، کارگروهی به نام سلامت دارد و بهرهوری بیمارستانها و درمانگاههای وقفی را بررسی میکند، مرکز امور خیریه چه فعالیت متفاوتی قرار است انجام دهد؟
ببینید زمینهایی وقفی وجود دارند که واقف، نیت کرده است درآمدش برای دارو و درمان بیماران هزینه شود، بر این زمینها ابتدا باید سرمایهگذاری تجاری یا دانشبنیان به وسیله معاونت بهرهوری اقتصادی انجام شود تا زمین وقفی به درآمد برسد، وقتی درآمد کسب شد، از این جا به بعد نوبت ماست که این درآمد را در راستای نیت واقف، میان بیماران و نیازمندان واقعی به خدمات سلامت توزیع کنیم.
نکته بعدی این است که بیمارستانها و درمانگاههای زیادی در اختیار سازمان اوقاف و امور خیریه قرار دارد، اگر اینها رقباتی داشته باشند معاونت بهرهوری اقتصادی به فعال شدن رقبات میپردازد اما دخالتی به مدیریت این بیمارستانها و درمانگاهها ندارد، چون اینها موقوفات انتفاعی هستند، یعنی بهرهوری اقتصادی جز از طریق رقباتشان، معنا ندارد بلکه بهرهوری مدیریتی مفهوم دارد.
یکی از معضلات ما در مراکز درمانی این است که در دوره قبلی در وزارت بهداشت آئیننامه ابلاغ کردند که هر مرکز درمانی که موقوفه باشد، تعرفهاش خیریه باشد، واقف وقف کرده که اینجا باید برای نیازمندان رایگان باشد، اما مردم عادی باید تعرفه عادی را پرداخت کنند، حتی گفته آنهایی که توانمند هستند، بیشتر بگیرید.
ایکنا ــ چه طور میشود تشخیص داد چه کسی توانمند است و چه کسی نیست؟
سؤال ما هم همین است، چرا باید تعرفه را خیریه کنیم؟ واقف وقف کرده است که بیمارستان به همه مردم خدمات دهد، از درآمد آن به درمان بیماران نیازمند کمک شود. بیمارستان وقفی که رقبهای نداشته باشد و از بیماران تعرفه خیریه اخذ شود، چگونه خود را اداره کند؟ به علت همین آئیننامه، تأمین اجتماعی در بیمارستانهای وقفی 31 درصد کمتر پرداخت میکند و باعث شده است پزشکان متخصص خوب کمتر رغبت کنند به این مراکز بروند، باعث میشود آرام آرام مجموعههای درمانی وقفی، افت کیفیت و نیاز مالی پیدا کنند.
طی مدت اخیر، بازدیدهای میدانی را در دستور کار قرار دادهایم، زیرا اول ما باید برویم ببینیم وضعیت به چه شکل است. همین چندروز پیش از بیمارستانی بازدید کردیم و به این نتیجه رسیدیم که مشکل مدیریتی جدی دارد، تیمی را آنجا مستقر کردیم که بخشهای مختلف بیمارستان را بررسی کنند، کدام بخش زیانده است و کدام بخش کارآمد.
موقوفات سلامت یک بحث بر زمینمانده بود، یعنی اگر صریح بخواهم بگویم، قبلاً مشخص نبود کدام بخش سازمان در زمینه موقوفات سلامت، چه وظایفی دارد، اما در حال حاضر وظایف مشخص شده است.
نکته دیگر این است که مراکز درمانی وقفی اگر بخواهند تجهیزات پزشکی تهیه کنند، ارز دولتی به آنها تعلق نمیگیرد، وقتی تعرفه بیمارستان را خیریه کردهاید و انتفاع شخصی هم در کار نیست، معلوم است که مراکز درمانی وقفی با مشکل تجهیزات پزشکی مواجه میشوند. باید مثل مراکز درمانی دولتی، ارز دولتی به آنها تعلق گیرد. این اقدام قبلاً نبوده است.
ایکنا ــ رسیدگی به موقوفات سلامت، تخصص پزشکی و درمانی هم لازم دارد، شما با چه تخصصی این کار را میخواهید انجام دهید؟
در حال گردآوری تیمی از مشاوران و کارشناسان در حوزه سلامت هستیم که به ما کمک کنند، رئیس مرکز امور خیریه تنها بر این روند نظارت میکند و اظهارنظر غیرتخصصی نمیکند و تصمیمگیری شخصی هم ندارد. از ظرفیت مراکز درمانی موفق و پربازده نیز استفاده میکنیم، مثلاً به موفقترین مجموعه درمانی خود میگوییم تیمی را معرفی کنید که در بهبود بهرهوری مدیریتی بیمارستانهای دیگر کمک کنند.
سر فصل سوم، کمک به ازدواج جوانان است. برای مراسم عقد و عروسی زوجهای جوان که نیازمند هستند، کمک لازم را انجام دهیم. مجموعه اوقاف در بعضی شهرها، سالنها و تالارهایی دارد که میتواند میزبان مراسم عروسی نیازمندان باشد. درد خیلی از جوانان هزینه سنگین اجاره مکان مراسم عروسی است. در آینده نزدیک برای تأمین جهیزیه نیز برنامهای مد نظر داریم. برای این هدف، لازم است ظرفیت موقوفات و مؤسسات خیریه را در شهرستانها کنار هم بیاوریم و قطعاً اتفاقات خوبی رخ میدهد.
سرفصل بعدی، مسکن برای جوانان است. همین حالا موقوفاتی داریم که واقف آنها را برای سکونت زوجهای جوان وقف کرده است که مثلاً دو سال آنجا ساکن شوند، خیلی از واقفان امروز میگویند اگر اوقاف به ما زمینی اختصاص دهد، با این نیت آنجا مسکنسازی انجام میدهیم. این اقدام مهم سیاستگذاری دقیق لازم دارد که انجام خواهیم داد.
سرفصل پنجم، ساخت مسکن ارزان قیمت در مناطق محروم است که از تأمین مسکن برای زوجهای جوان، مقولهای مجزاست و جزئیات آن را در آینده نزدیک اعلام میکنیم.
سرفصل ششم، اشتغال و کارآفرینی است، هر کدام از رقبات کوچک میتوانند به اشتغال محلی کمک کنند، این هدف را معاونت بهرهوری در حال برنامهریزی است اما نقش ما این است که خانوادههای بیبضاعت و جوانان نیازمند به اشتغال را شناسایی کنیم تا برای بهرهور کردن موقوفه در اولویت قرار گیرند.
سرفصل بعدی، آموزش و کمک تحصیلی است. تعدادی موقوفات آموزشی در اختیار سازمان اوقاف است که باید برای ارائه خدمت به دانشآموزان محروم، کارآمدتر شوند. در برخی موارد بیتوجهی شده است و نمیخواهم در این مجال، قضیه را بیشتر باز کنم. باید واقعاً آن چیزی که در نیت واقف بوده است، محقق شود.
سرفصل هشتم، حمایت از آزادسازی زندانیان با جرائم غیرعمد است، سازمان اوقاف و امور خیریه تا سال گذشته ورود جدی به بحث آزادی زندانیان نداشت. تعدادی نیت واقف در این زمینه وجود داشته است اما کافی نبوده و از ظرفیت خیران نیز استفاده نشده است. بعضی وقتها یک زندانی بخاطر مبلغی در حد پنج یا 10 میلیون تومان سالها در زندان میماند. گاهی وقتها شخصی که خودش مستأجر است و دو فرزند دارد، ضامن وام برای شخص دیگر شده است، اما آن شخص گذاشته رفته و حالا پای فرد ضامن گیر است. فرد ضامن به زندان افتاده و کسی او را کمک نمیکند. در روز عید غدیر، با کمک متولیان و خیران 320 زندانی جرائم غیرعمد را که عمدتاً به خاطر مبالغ خرد در زندان بودند، آزاد کردیم. در دو، سه ماه آینده نیز تعداد دیگری از زندانیان را با کمکهای متولیان و خیران آزاد میکنیم.
سرفصل نهم، حمایت از آسیبدیدگان بلایای طبیعی است، سازمان اوقاف و امور خیریه در سیل و زلزله اخیر ورود جدی داشت و خدماتی را ارائه کرد و تصمیم بر این است که برای امتداد این خدمات در بلایای مشابه و احتمالی، برنامهریزی کنیم.
سرفصل بعدی، ایجاد صندوق قرضالحسنه است. در حال حاضر در سازمان صندوقی وجود دارد که برای موقوفات و بقاع متبرکه است اما مجوزی گرفته شده تا صندوق قرضالحسنه برای پرداخت وام به خانوادههای بیبضاعت ایجاد شود؛ وامهایی کوچک با صفردرصد بهره. یعنی قرضالحسنه به مفهوم اصلی. این صندوق نه برای کارمندان است، نه برای موقوفات است بلکه فقط برای کمک به نیازمندان است. خیلی از خیران اعلام کردهاند که اگر این صندوق را با صفر درصد راه بیندازید، حاضر هستیم آنجا سرمایهگذاری کنیم. دنبال دفتر و دستک هم نیستیم و شعبه برایش ایجاد نمیکنیم.
سرفصل یازدهم، کمک به درمان اعتیاد است، این دغدغهای است که ریاست سازمان مطرح کردهاند و ما در حال مطالعه هستیم که چگونه میتوانیم خدمت پایداری در این زمینه ارائه دهیم. لازم است یادآوری کنم که بسیاری از کمپهای فعلی ترک اعتیاد در زمینهای وقفی متعلق به سازمان اوقاف و امور خیریه دایر شدهاند.
ایکنا ــ این زمینهای وقفی از سوی صاحبان کمپها تصرف شده یا به آنها اجاره داده شده است؟
اجاره داده شده است، بعضی را بهزیستی و بیشترشان را مؤسسات مردمنهاد اجاره کردهاند.
سرفصل دوازدهم که یکی از اصلیترین محورهای ماست، تقویت مسئولیت اجتماعی شرکتهاست. ضرورت دارد که هماهنگی و همافزایی بین بخش خصوصی، عمومی و خیریه و نظام تنظیمگری و حمایت از ارتقای مسئولیت اجتماعی شرکتها را براساس چارچوبهای قانونی ایجاد کنیم. خیلی از شرکتها هم از جهت الزامات قانونی که دارند و هم از جهت دغدغههای خیری که دارند، خودشان مسئولیت اجتماعی عهدهدار میشوند اما جایی نیست که اولویتها را برای انجام خیر به آنها نشان دهد و برای این کارهای کلان، ریلگذاری کند. متأسفانه مسئولیت اجتماعی برای بعضی از شرکتها جنبه نمایشی یافته است و مشکلی را حل نمیکند.
محورهای دیگری نیز مدنظر است اما اینها اصلیترین سرفصلهایی است که پیش رو داریم.
ایکنا ــ در تمام سرفصلهایی که فرمودید، نیاز اصلی شناسایی صحیح جامعه هدف و نیازمندان واقعی است، با چه سازوکاری این مهم را محقق میکنید؟
اعتقادمان این است که مرکز امور خیریه باید مرکز سیاستگذاری، راهبری و نظارت باشد. کار اجرا با ما نباید باشد چون اگر کارهای خیریه و رفع محرومیت از طریق نهاد دولتی اتفاق بیفتد به نتیجه نمیرسد. درصدد هستیم که در کنار مرکز امور خیریه، بخشی برای هماهنگی مردمی امور خیریه راهاندازی شود.
بقاع متبرکه ظرفیت بزرگ مردمی هستند، بعضی از مساجد جامع و بزرگی که تحت اشراف سازمان اوقاف و امور خیریه هستند ظرفیتهای بزرگی هستند. بازنشستگان زیادی در کشور داریم که نه پول میخواهند نه امکانات آنچنانی، فقط عرصهای لازم دارند تا بتوانند کار خیر انجام دهند، شاید به همین دلیل است که تعداد مؤسسات خیریه تا این حد در کشور زیاد شده است. لذا بخش هماهنگی مردمی امور خیریه میتواند علاقهمندان به کار خیر را حول مساجد و بقاع متبرکه ساماندهی کند. یعنی بدون اینکه مؤسسه تأسیس کنند، کار خیر مدنظر خود را در قالب مسجد یا بقعه متبرکه انجام دهند.
اگر صریح بگویم سیاست اصلی مرکز امور خیریه، همافزایی و مشارکت با مؤسسات خیریه است. ظرفیت بینظیری در کشور هست که تشکلها و بنیادهای خیریه هستند، اما میان آنها ارتباط و هماهنگی وجود ندارد. مجامع خیران در موضوعات مختلف راهاندازی شده است اما چتر حمایتی نسبت به تمام مؤسسات محسوب نمیشوند. در حال حاضر چند ارگان مثل وزارت کشور، بهزیستی، کمیته امداد و ... به صدور مجوز خیریه اقدام میکنند، ما نمیخواهیم به بحث صدور مجوز وارد شویم بلکه میخواهیم محوریت هماهنگی و همافزایی را برای مؤسسات خیریه ایجاد کنیم.
همچنین اگر مؤسسات خیریه بخواهند معافیت مالیاتی بگیرند، میتوانند با حسابرسی سازمان اوقاف و امور خیریه این معافیت را از دولت دریافت کنند. تعداد زیادی از مؤسسات خیریه سالانه به این منظور به سازمان مراجعه میکنند. این مجموعهها به نظارت و تقویت نیاز دارند و ما به آنها کمک میکنیم.
به پاسخ اصلی پرسش شما بپردازم؛ شناسایی مخاطب و نیازمند واقعی برای اجرای سرفصلهای مذکور تماماً باید به وسیله مردم و با کمک مؤسسات خیریه در شهرها و روستاها انجام شود. راهی جز بهرهگیری از ظرفیت بزرگ مردمی وجود ندارد.
گفتوگو از مجتبی اصغری
انتهای پیام