تحقق علوم انسانی بومی نیازمند مطالعات میان‌رشته‌ای است
کد خبر: 3941519
تاریخ انتشار : ۲۶ آذر ۱۳۹۹ - ۱۷:۱۵
حجت‌الاسلام جهانگیری:

تحقق علوم انسانی بومی نیازمند مطالعات میان‌رشته‌ای است

استاد حوزه و دانشگاه اظهار کرد: وقتی می‌توانیم از تولید علم بومی صحبت کنیم که علم ما میان‌رشته‌ای شود. امروزه غرب از مباحث میان‌رشته‌ای و فرارشته‌ای حرف می‌زند. فقه و کلام ما نیز باید به سمت میان‌رشته‌ای شدن برود، اما تاکنون فقه چه راهکاری داده که از منظر اخلاقی به سمت سزارین‌های زودهنگام در تاریخ 99/9/9 نروید؟

حجت‌الاسلام والمسلمین یحیی جهانگیری

به گزارش خبرنگار ایکنا، نشست «علوم انسانی بومی، ظرفیت تولید علم جهانی، بایدها و نبایدها» عصر امروز چهارشنبه، 26 آذرماه، به صورت مجازی و با سخنرانی حجت‌الاسلام والمسلمین یحیی جهانگیری، استاد حوزه و دانشگاه برگزار شد. در ادامه سخنان ایشان را می‌خوانید:

امروز مفتخریم در این نشست علمی، درباره علوم انسانی بومی صحبت کنیم. هم بحث بومی‌سازی و هم ظرفیت‌های ما بحث بسیار گسترده‌ای است. ابتدا باید صحبت کنیم که اساساً منظور از علوم انسانی بومی چیست؟ در اینجا یک خوانش جدی داریم و امروز می‌خواهیم این خوانش را مورد برسی قرار دهیم. بحث دیگر این است که ظرفیت ما در تولید علم چقدر است؟ اما بحث بایدها و نبایدها به حوزه راهبردهای ما برمی‌گردد که بعید است امروز بتوانیم مورد بررسی قرار دهیم. همچنین لازم است به افرادی نظیر شهید فخری‌زاده و شهید تهرانی‌مقدم درود بفرستیم که در راستای بومی‌سازی علوم تلاش کردند و خود ما هم باید به فکر دانش و علم بومی باشیم. این شهدا به ما ثابت کردند که در بسیاری از حوزه‌ها می‌توانیم به فکر تولید علم باشیم.

بومی‌سازی هم در حوزه منبع دانشی، هم روش‌ دانشی و هم مسئله دانشی است. در زمینه منبع دانشی، منظور این است که مثلاً اگر فرزندان ما زیست‌شناسی می‌خوانند، فقط از منابع غربی که به عنوان دانش شناخته می‌شوند، استفاده می‌کنند، اما او احساس می‌کند آنچه معرفت‌افزا و آگاهی‌بخش است و دانش تولید می‌کند، در دانش پوزیتیویستی تجمیع شده است، لذا باید پرچمی برداریم و بگوییم آن راهی که شما برمی‌دارید، باید از منبعی دیگر بهره بگیرد؛ چراکه ما هم یک چاه زلال دیگر داریم که می‌تواند جهان نیازمند به معرفت و دانش را سرشار کند.

بومی‌سازی در منبع یعنی معتقدیم این منبع سرشار می‌تواند بشر را از افتادن در مصایب بازدارد. در بحث کرونا معتقدیم غربی‌ها فقط به راه‌های پوزیتیویستی فکر می‌کنند، اما اقیانوس معرفت ما نیز می‌تواند در این زمینه راهگشا باشد. این وظیفه حوزه‌های علمیه است که در این زمینه به فعالیت علمی بپردازد. پس یک معنای تولید علم انسانی بومی این است که از منابع خود در تولید دانش استفاده کنیم که یکی از این منابع، وحی است. بشر به این اقیانوس معرفت دسترسی ندارد و ما باید آن را در اختیار بشریت قرار دهیم. بومی‌سازی به مثابه روش هم شبیه همین مسئله است که در مورد آن بحث نمی‌کنم.

در زمینه منبع، حوزه‌های علمیه حرف‌های زیادی برای دنیا دارند. ما معتقدیم که فقط ما به این منبع معرفتی دسترسی داریم. فکر می‌کنیم سخنان اهل بیت(ع) فقط به درد منبر می‌خورد، اما در دانشگاه‌های دیگر به عنوان یک منبع دانشی قابل مطالعه است. بیانات اهل بیت(ع) دارای بُرد تاریخی است، لذا نباید محدود به مرزهای خود ما باشد، بلکه باید در دانشگاه‌های بزرگ دنیا به مثابه یک دانش ارائه شود.

سؤال این است که چقدر این منبع را به دنیا معرفی کرده‌ایم؟ اگر خدا منبع سرشاری مانند نفت به ما داده است که امروزه می‌توانیم در معادلات دنیا از آن استفاده کنیم، باید بدانیم که منبع بزرگتری به نام وحی در اختیار داریم که باید به میزان بیشتری از آن استفاده کنیم. سهم معارف اهل بیت(ع) در تولید دانش کجاست؟ امروز دانش دست افرادی نااهل در غرب افتاده و همان را به همه دنیا قالب می‌کنند، اما سخنان ناب اهل بیت را به دنیا معرفی نکرده‌ایم. بنابراین از نظر منبع دست ما پر است و اگر جمهوری اسلامی ایران می‌خواهد حرف حضرت امام(ره) در زمینه صدور انقلاب را محقق کند، باید در زمینه فرهنگی و علمی صادرکننده باشیم.

بومی‌سازی به مثابه مسئله یعنی در دانشگاه‌ها و حوزه‌های علمی و هر مرکز آموزشی که داریم، هر آنچه خوانده می‌شود، باید مسئله جامعه را حل کند. چرا دانش‌آموزان ما در کلاس‌های هوش مصنوعی شرکت کنند، اما بعد از فراغت از تحصیل به جای حل مشکلات داخلی به آلمان بروند تا مشکلات آنها را برطرف کنند. بزرگترین سرمایه یک جامعه منابع انسانی آن است که باید مسئله همان جامعه را حل کند. آیا جوامع دیگر اجازه می‌دهند هر نوع پایان‌نامه‌ای را بنویسند. آنها می‌گویند این پایان‌ نامه باید یک مشکل را حل کند و حتی از این بابت پول پرداخت می‌کنند.

علوم انسانی به مثابه مسئله به این معنی است که در هر محفل آکادمیک، آنچه مورد مطالعه قرار می‌گیرد، در راستای دردهای جامعه باشد. جامعه دارای دردهایی است، لذا اگر تأملات ما به دردهای جامعه گره نخورد، یعنی علم بومی تولید نکرده‌ایم. در این زمینه باید مردم درب‌های دانشگاه و حوزه را بزنند و دردهای خود را بیان کنند و ما هم به آنها پاسخ دهیم. اگر مردم بدانند که حوزه علمیه مشکلاتی همانند طلاق، مشکلات اقتصادی و بانکداری و... را پاسخ می‌دهد، مسلماً مردم از دیوارهای حوزه بالا خواهند رفت. بنابراین آنچه می‌خوانیم باید پاسخ‌دهنده مسائل بیرونی و درنگ‌های معرفتی ما نیز در همین راستا باشد.

حضرت علی(ع) در حدیثی می‌فرمایند: علم باید با عمل گره بخورد. معتقدم این تفسیری تحلیل‌گرایانه است که صرفاً به طلبه‌ها بگوییم علم و عمل باید یکی باشد؛ اما معتقدم سخن امیرالمؤمنین(ع) این است که علم باید دانشی را بیان و با نیازهای جامعه گره بخورد، چراکه علمی که عمل تولید نکند، گره‌گشا نخواهد بود.

ممکن است سؤال شود که چگونه علم خود را با دردهای جامعه پیوند دهیم. در این زمینه لازم است خاطره‌ای ذکر کنم. یک دانشجوی ایرانی در یکی از دانشگاه‌های آمریکا رشته ریاضی می‌خواند، ایشان تازه برای ریاضی محض انتخاب شده که هیچ ربطی هم به حوزه عمل ندارد. بعد از نوشتن پایان‌نامه به ایران بر می‌گردد و چند سال بعد آن دانشگاه به وی نامه می‌زند که می‌خواهیم به شما جایزه دهیم، چراکه از درون این پایان‌نامه پرینتر جوهرافشان را اختراع کرده‌ایم. در غرب هرچه خوانده می‌شود، باید منجر به عمل شود. لذا باید مقالات و پژوهش‌های ما همانند یک پازل باشد و بگوییم فلانی، کدام بخش را پر کرد و با تکمیل این پازل می‌توانیم یک مشکل را حل کنیم، چراکه صرفاً یک پایان‌نامه نمی‌تواند مشکل را حل کند، بلکه باید به صورت جمعی با پر کردن یک نکته دانشی، منجر به گره‌گشایی مشکلی از مشکلات جامعه شویم.

اینکه مقام معظم رهبری فریاد می‌زنند که دانش باید بومی شود، یعنی حوزه‌ها و دانشگاه‌ها درد جوامع دیگر را حل نکنند، بلکه باید به فکر حل مشکلات جامعه خود ما باشند. حوزه علمیه هر استان باید به فکر حل مشکلات آن استان باشد، چراکه هر جایی زیست‌بوم خود را دارد و باید براساس نیازهای آنجا تحقیقات خود را تعریف کنیم. این همان چیزی است که منجر به علم انسانی بومی خواهد شد. در غیر این صورت دانش‌های ما به درد جوامع غرب می‌خورد و به همین دلیل به محققان ما نامه می‌زنند و از آنها درخواست می‌کنند که به غرب بروند تا مشکلی را از آنجا برطرف کنند. ما در فقه و اصول و تفسیر و کلام غنای زیادی داریم و باید از آنها باید برای بومی‌سازی علوم انسانی بهره بگیریم.

نکته بعدی اینکه وقتی می‌توانیم از تولید علم بومی صحبت کنیم که علم ما میان‌رشته‌ای شود. امروزه غرب از مباحث میان‌رشته‌ای و فرارشته‌ای حرف می‌زند. فقه و کلام ما نیز باید به سمت میان‌رشته‌ای شدن برود. برای مثال فقه چه راهکاری داده که از منظر اخلاقی به سمت سزارین‌های زودهنگام در تاریخ 9/9/99 نروید؟ وقتی فقه ما با پزشکی و مسائل اخلاق و خانواده گره خورد، آنگاه می‌توانیم در بین اینها علقه ایجاد کرده و با عینک فقه، پزشکی را نگاه کنیم و دانش تولید کنیم.

امام رضا(ع) بالاتر از همه اندیشمندان است، اما باید اندیشه‌های ایشان را به زبان آکادمیک برای جهانیان بیان کنیم. غربی‌های سکولار که می‌گفتند خدا متعلق به کلیسا است، سرشان به سنگ خورده است، لذا رشته‌هایی تأسیس کرده‌اند و الهیات را به مسائل اجتماعی گرده زده‌اند. این در حالی است که ما سرشار از دانش الهیات هستیم، پس چرا ما نباید این دانش‌ها را تولید کنیم. امروزه الهیات معلولیت تولید شده و برای معلولان و خانواده‌ها راهکار ارائه می‌دهد یا الهیات صلح تولید شده و کشیش‌ها ادبیات بسیاری در این راستا تولید کرده‌اند، اما الهیات اوتیسمیِ ما چه راهکاری ارائه داده است؟ ما که معتقدیم خدا برای همه چیز حرف دارد، چرا نباید دانش تولید کنیم؟

نکته دیگر این است که علم تولید شده ما باید در مقیاس جهانی باشد. رهبر معظم انقلاب می‌فرمایند: اقتصاد ما باید درونگرا و برون‌نگر باشد؛ یعنی نگاه کنیم در دنیا چه اتفاقی می‌افتد، اما نباید نیازهای خود را از خارج وارد کنیم. واقعیت این است که ما حرف‌های زیادی برای دنیا داریم و آنها این علم را می‌پذیرند، به شرطی‌که همانند علامه طباطبایی عمل کنیم که هانری کربن در مقابل وی زانو زد. لذا پژوهش‌های ما هم باید درون‌نگر و برون‌گرا باشد؛ یعنی فقط سنگ پا از کشورهای دیگر وارد نکنیم، بلکه دانش‌های آنها را نیز گرفته و با مهندسی معکوس همانند شهید تهرانی مقدم که دانش موشکی را بومی کردند، علم انسانی را نیز بومی کنیم.

علم هم عرصه یک جنگ است. مگر واکسن کرونا را به ما دادند که دیگر دانش‌ها را در اختیار ما قرار دهند؟ امروز نیازمند تولید دانش بر اساس مهندسی معکوس هستیم و اگر این اتفاق رخ دهد، آنگاه می‌توانیم از علوم انسانی بومی در مقیاس جهانی صحبت کنیم. باید توجه کنیم که هر کدام از این دانش‌ها را چگونه برای یک ترکیه‌ای یا اندونزیایی تولید کنیم و در این زمینه نیز نیازمند ذائقه‌شناسی هستیم. اینگونه خواهیم توانست پرچم اسلام را در عرصه جهانی برافراشته نگه داریم.

انتهای پیام
captcha