به گزارش ایکنا، در این شماره از فصلنامه اسلام و مطالعات اجتماعی مقالاتی با عناوین ذیل منتشر شده است: «آسیبهای اجتماعی برآیند شکاف مسجد و جامعه»، «تحلیلی بر علل تغییر جایگاه و کاهش کارکردهای اجتماعی مسجد در جامعه کنونی»، «پیشرانهای فرهنگی مساجد در مدیریت آسیبهای اجتماعی»، «نقش مساجد در پیشگیری از کاهش جمعیت»، «مسجد و پیشگیری از طلاق و کاهش آسیبهای اجتماعی ناشی از آن»، «چرایی و چگونگی ورود مساجد به آسیبهای اجتماعی (مطالعه موردی: آسیب اعتیاد)» و «کارویژههای مسجد برای سالمسازی محیط پیرامون».
در طلیعه نوشتار «آسیبهای اجتماعی برایند شکاف مسجد و جامعه» میخوانیم: این نوشتار درصدد پاسخ به نسبت آسیبهای اجتماعی با مسجد بهمثابه نماد دین است؟ آسیبهای اجتماعی در ایران معاصر، استمرار آسیبهای جهانی هستند که تجدد منجر به آن شده است و لذا دین و مسجد که نقشی پیشگیرانه در مواجهه با آسیبهای اجتماعی داشتند، با کمرنگ شدن حضور در دوره معاصر، کارویژه دفع آسیبها را از دست داده و به کارکردهای رفع آسیبها تقلیل یافتهاند. هدف از این مقاله، ترسیم رویکردی پدیدارشناختی نسبت به مساجد در دوران معاصر است و روش تحقیق اسنادی و توصیفی ـ تحلیلی میباشد. نتایج نشان میدهد، مساجد اگرچه در طول تاریخ با فقدان نهادهای تخصصی مدرن و یا اختلال کارکردی ساختار جامعه، نقش جهادی و مدنی مطلوب را ایفا کردهاند، اما با گستره و هجوم تمدنی و فرهنگی و رسانهایِ آسیبها، اولاً نیاز به پاسخ مطلوب از سوی همان نهادهای تخصصی، البته با مدلی ایرانی ـ اسلامی است و در صورت اضطرار و نیاز به نقش مسجد، تقویت امکانات، تجهیزات و بودجه مناسب در مساجد یک ضرورت و مقدمه است تا مواجههای متوازن برقرار شود و الا این انتظار رفع و درمان آسیبها از مساجد، بدون منطق بوده و مستلزم تبرئه مدرنیته است.
نویسنده مقاله «تحلیلی بر علل تغییر جایگاه و کاهش کارکردهای اجتماعی مسجد در جامعه کنونی» در طلیعه نوشتار خود آورده است: مسجد مهمترین نهاد اجتماعی جامعه اسلامی و محور دیگر نظامات و نهادهای اجتماعی به شمار میآید؛ به طوری که نوع رابطه و تعامل با این نهاد مقدس، معنا و جایگاه دیگر نهادهای اجتماعی، در جامعه اسلامی را معین میکند. بیتردید در چنین ساختاری، مسجد میتواند همه ظرفیتهای خود را برای نقشآفرینی مطلوب در جامعه اسلامی به کار گیرد و تأثیرگذار باشد. در تجربه تاریخی و اجتماعی مسلمانان بهویژه در صدر اسلام، نمونههایی از این نقشآفرینی یافت میشود. با وجود این، به نظر میرسد در جامعه کنونی، علیرغم تلاش متولیان نظام اسلامی در حوزه مسجد، جایگاه و کارکرد مسجد، همواره دچار تغییر بوده است و آنگونه که انتظار میرفت، کارکردهای اجتماعی مطلوب خود را در جامعه ایفا نکرده است. پرسش اصلی مقاله این است که؛ علل تغییر جایگاه و کاهش کارکردهای اجتماعی مسجد در دوران معاصر چیست؟ هدف مقاله، دستیابی به مهمترین علل است. روش تحقیق، توصیفی ـ تحلیلی و برای گردآوری اطلاعات از شیوه اسنادی بهره گرفته شد. یافتهها نشان میدهد، تغییرات پدیدآمده در سطوح قانونگذاری، سیاستگذاری و مدیریتی، پدیدآمدن مراکز مشابه و نوع برنامههای عملی در مسجد، سبب تغییر جایگاه اجتماعی و بهتَبَع آن، کاهش کارکردهای مطلوب مسجد بهویژه در مواجهه با مسائل و آسیبهای اجتماعی شده است.
در چکیده مقاله «پیشرانهای فرهنگی مساجد در مدیریت آسیبهای اجتماعی» آمده است: مسجد در فرهنگ اسلامی جایگاه ارزشمند و نقش مهمی در نظامهای اجتماعی دارد. مسجد بهعنوان نهاد تأثیرگذار در عرصههای اجتماعی، دارای عناصر و عوامل متعددی و مهمی است که میتواند آسیبهای اجتماعی را مدیریت کند. به این عوامل مهم، پیشران گفته میشود. درک صحیح پیشرانها سبب میشود سیاستگذاران اجتماعی برای مدیریت آسیبهای اجتماعی، از ظرفیتهای فرهنگی مسجد بهره جویند. هدف این مقاله، شناسایی و تحلیل پیشرانهای فرهنگی مساجد و تعیین روابط میان آنها برای مدیریت آسیبهای اجتماعی است. پرسش اصلی عبارت است از: پیشرانهای فرهنگی مساجد در مدیریت آسیبهای اجتماعی چیست و چه رابطهای بین پیشرانهای مذکور برقرار است؟ پژوهشگر برای حل مسئله پژوهش، از روش تحلیل محتوای کیفی برای یافتن پیشرانها بهره جست و سپس با استفاده از روش ساختاری تفسیری، روابط بین هر یک از پیشرانهای شناساییشده را مورد تحلیل قرار داد. پیشرانهای شناساییشده عبارتند از: «توسعه و گسترش گروههای جهادی»، «ترویج ارزشهای دینی در محلهها»، «توسعه نشاط اجتماعی»، «توسعه و گسترش فعالیتهای تفریحی ورزشی»، «نقش محوری مسجد در محلات»، «بهکارگیری و بهرهمندی از ظرفیتهای پیرامونی» و «منزلت اجتماعی بالای مساجد در بین مردم». پیشرانهای مذکور در شش سطح ساختاربندی شدند.
نویسنده مقاله «نقش مساجد در پیشگیری از کاهش جمعیت» در طلیعه نوشتار خود آورده است: مسجد و نقش اهل مسجد در هدایتگری کنشگران اجتماعی در افزایش نسل باایمان، از اهمیت زیادی برخوردار است. هدایت مردم به سوی بقا و ازدیاد نسل پاک در مساجد اتفاق خواهد افتاد. افزایش جمعیت، علاوه بر تأثیرات عمیق بر ساختارهای اجتماعی، در گروی عوامل انسانی و کنشگران اجتماعی نیز خواهد بود. در جامعه دینی، عاملیت کنشگران، در مساجد بهعنوان پایگاههای عبادی متبلور میشود. در این میان، نقش نخبگان مذهبی (علما) در هدایت فکری و رفتارهای اجتماعی بسیار برجسته است و امروزه هرگونه عملکردهای اجتماعی را در گروی نقشآفرینی نخبگان تلقی میکنند. از این رو، مساجد بهعنوان پایگاه اجتماعی و ظهور و بروز تفکر ایدئولوژیک و جهانبینی اسلامی چگونه میتوانند در کاهش آسیبهای جمعیتی نقشآفرینی کند؟ برای پاسخ به این پرسش، با روش تحلیلی-توصیفی که به شرح وقایع و پدیدهها، براساس اطلاعاتی که جنبه توصیفی دارد، خواهیم پرداخت. آنچه که از یافتههای پژوهش بهدست میآید حاکی از آن است که عوامل انسانی در گروههای مرجع نخبگانی مساجد، میتوانند با استخراج نظریههای دینی از منبع قران کریم و تفسیر اجتهادی آن به جهتدهی فکری و رفتاری کنشگران اجتماعی بپردازند و از طریق تبیین کثرت موالید، به پیشگیری از کاهش جمعیت اقدام نمایند. ارائه راهکارهای مؤثر در این پیشگیری از نوآوریهای این پژوهش خواهد بود.
نویسنده مقاله «مسجد و پیشگیری از طلاق و کاهش آسیبهای اجتماعی ناشی از آن» در چکیده نوشتار خود آورده است: مسجد، علاوه بر کارکرد اصلی خود که طبق نصوص دینی، عبادتگاه مسلمانان بوده، کارکردهای دیگری ازجمله: ایجاد زمینههای همبستگی و مددکاری اجتماعی، تأثیر بر خُردهنظام فرهنگی جامعه، تولید و استمراربخشیدن فرهنگ منتزع از متون و منابع دینی میتواند داشته باشد. یکی از کارکردهای مهم مسجد میتواند تنظیم، اصلاح و بهبود روابط اجتماعی و نیز روابط بین همسران باشد؛ روابطی که گاه به سبب بروز ناسازگاریها به اختلافات عمیق تبدیل شده و به گسست خانواده منجر میشوند و انواعی از آسیبها در سطوح متفاوت خرد و کلان را در پی دارد. مقاله حاضر درصدد پاسخگویی به این پرسش است که «مسجد چگونه میتواند در کنترل آسیبهای اجتماعی ناشی از طلاق مؤثر باشد؟» این مقاله با روش کیفی و تحلیل آیات، روایات و نیز سیره معصومین به تبیین مسئله پرداخته است. نتایج نشان میدهد، مسجد با استفاده از ظرفیتها و توسعه کارکردهای خود؛ بهویژه در امور مربوط به خانواده، میتواند زمینه ایجاد آگاهیهای اولیه را برای پیشگیری از بروز منازعات و برنامهریزی در برخی مداخلات پیش از ازدواج فراهم کرده، مهارتهای حل مسئله را به زوجین آموزش داده و در صورت بروز ناسازگاریها، با ارائه مشاورههای تخصصی، تحمل آنها را بالا برده و باعث حل اختلافاتشان گردد و در نهایت، در صورت بروز طلاق، با زمینهسازی و انجام برخی حمایتها و اقدامات عملی از زوجین و فرزندان و همچنین با بسترسازی برای ازدواج مجدد، آسیبهای اجتماعی این پدیده را کاهش دهد.
انتهای پیام