یکی از علتهای ضروری بودن طرح مباحث مهدویت، سخنان و سفارشهای معصومان در این باره است. آنها همگی به دولت امام مهدی(عج) چشم دوخته بودند و در زمان زندگیشان، یاد و نام او بر لبانشان نقش بسته بود.
گفته شد با توجه به نزدیک بودن ولادت، امامت و غیبت امام مهدی(عج) به عصر امامت امام جواد(ع)، ایشان نیز سخنانی مهم و کاربردی در این زمینه داشتهاند که مهمترین موضوعات آن عبارتند از:
تولد
با توجه به احادیث نبوی و بشارتهای اهل بیت(ع) درباره تولد فرزندی از یازدهمین پیشوا، حاکمان بنیعباس نگران و ناراحت بودند که این فرزند حکومت آنان را برچیند، لذا هرچه به تولد امام مهدی(عج) نزدیک میشویم، وضعیت بر خاندان عصمت و طهارت سختتر میشود، بهویژه دوران زندگانی امام حسن عسکری(ع).
دستگاه خلافت میکوشید تا آن حضرت به دنیا نیاید. لذا دوران حمل و تولد از همگان مخفی شده بود. همانطوری که در روایات شباهتهای حضرت ابراهیم(ع) و حضرت موسی(ع) به امام مهدی(عج) در پنهان بودن ولادت بیان شده است.
امام جواد(ع) هم میفرمایند: ولادت او بر مردم مخفی است. این اشاره، هم میتوانست راه را بر مدعیان مهدویت ببندد که ولادتشان آشکار بود و هم میتوانست حیرت عصر غیبت صغرا را بکاهد.
نسب
صقر بن ابی دلف نقل میکند که از امام جواد(ع) شنیدم که فرمودند: امام بعد از من پسرم علی است. امرش امر من و سخن او، سخن من و اطاعت از او، اطاعت از من است و امام بعد از او، پسرش حسن است که امر او، امر پدرش و سخن او، سخن پدرش و اطاعت از او، پیروی از پدرش است.
سپس سکوت کردند. عرض کردم:(ای فرزند رسول خدا! امام بعد از حسن کیست؟) امام جواد(ع) گریه شدیدی کردند و فرمودند: امام بعد از حسن پسرش که قایم به حق منتظر است.. .
امام جواد(ع) در روایت دیگری میفرمایند: (امام مهدی(عج) سومین فرزندم است.) معصومان درباره این مسئله، حدود 90 روایت فرمودهاند. علت زیاد بودن اینگونه روایات، این است که ائمه قصد داشتند حسب و نسب و ویژگیهای امام مهدی(عج) به صورت کامل بیان شود تا انسانها، فریب مدعیان را نخورند. مشخص بودن تمام این ویژگیها یکی از امتیازات منحصر به فرد تفکر شیعه در باب منجیشناسی است. همه ادیان به منجی اعتقاد دارند، اما بحث هیچکدام به اندازه شیعه در اینباره شفاف و پرمحتوا نیست. این مذهب به برکت احادیث معصومان، از همه مذاهب، گروهها و ادیان بالاتر و برتر است.
معرفی به اسم و القاب
48 روایت درباره این که اسم و کنیه امام مهدی(عج) همان اسم و کنیه پیامبر(ص) است وجود دارد. یکی از این احادیث، از امام جواد(ع) است که میفرماید:(امام مهدی(عج) با پیامبر اکرم(ص) همنام و همکنیه است.)
البته در روایاتی مانند این روایت از امام جواد(ع)، آمده که جایز نیست اسم اصلی امام مهدی(عج) ذکر شود، لذا برخی نام حضرت را به صورت جدا از هم (م، ح، م، د) مینویسند و حتی قائل به حرمت هستند. نظر برخی بزرگان در این مورد آن است که این احادیث ناظر به عصر غیبت صغرا و زمان تقیه است و امروزه ذکر نام اصلی ایشان اشکالی ندارد.
از سوی دیگر، امام جواد(ع) در معرفی آخرین امام، از القابی استفاده نمودند که هشدارهایی نیز در پی آن امده است. ایشان علت نامیدن حضرت به(قائم) را قیام بعد از فراموش کردن نام و یاد او بیان فرمودهاند که اشاره به آسیبی با عنوان (فراموشی یاد امام مهدی(عج)) است. استفاده از واژه «قایم» برای معرفی امام دوازدهم، لفظی است که در ادبیات شیعه بسیار پررنگ و در روایات اهل سنت بیرنگ است.
در ادامه راوی از امام جواد(ع) میپرسد: چرا به امام مهدی(عج)(منتظر) گفته میشود؟ امام میفرماید: زیرا در غیبت او، عدهای مسلمان خالص انتظار حضرتش را میکشند.
در همین باب، امام جواد(ع) که خود یکی از چراغهای هدایت هستند، امامان بعد از خود را با همین کلمه یاد فرمودهاند، ولی از امام مهدی(عج) با عنوان چراغ مخفی و پنهان یاد میکنند.
غیبت و ویژگیهای آن
طرح مسئله غیبت، از ابتدای تاریخ اسلام است و از همه معصومان روایاتی درباره غیبت امام مهدی(عج) داریم. این مسئله در احادیث به عنوان یک سنت الهی مطرح شده، لذا چنان شایع و معمول شد که برخی از فرقهها از همین مسئله سود جسته، قائل به غیبت امام خود شدند. به طوری که، هر یک از فرقههای شیعی که در امامت یکی از ائمه توقف کردند و مسیر خود را از حق جدا ساختند، به نوعی غیبت امام خود را طرح کردند.
ائمه(ع) برای گذر شیعه از وضعیت آغازین امامت امام مهدی(عج)، همه زمینهها را فراهم کرده بودند. یکی از این زمینهسازیها، عدم ارتباط مستقیم امام با مردم بود. امام جواد(ع) هم به این مسئله عنایت داشتند و در احادیث خود، مردم را به مسئله غیبت و مسائل مربوط به آن راهنمایی میکردند. اسماعیل بن مهران میگوید: امام جواد(ع) دو مرتبه از مدینه به بغداد رفتند. اولینبار به حضرت عرض کردم: (فدایت شوم! من در این راه بر شما نگران هستم، امر امامت پس از شما با کیست؟) حضرت امام جواد(ع) با لبان خندان فرمودند:(آن غیبتی که گمان میکنی در این سال نیست؟...)
صفر بن ابی دلف هم نقل میکند که از امام جواد(ع) شنیدم که میفرمودند: همانا برای او غیبتی است که روزهای آن زیاد و مدت آن طولانی میشود، پس مخلصان انتظارش را میکشند و افراد شکاک انکارش میکنند و منکران، اعتقاد به او را مسخره مینمایند. کسانی که وقت مشخص میکنند، دروغ گویند و عجلهکنندگان در عصر غیبت، هلاک میشوند و تسلیمشدگان در برابر قضای الهی در عصر غیبت نجات مییابند.
چرا امام جواد(ع) به اصل وقوع غیبت تاکید فرمودهاند و چرا همه امامان درباره غیبت امام مهدی(عج) روایاتی نقل کردهاند.
در پاسخ باید گفت: غیبت برای جامعه شیعه تقریبا مسئله جدیدی به حساب میآمد. این مسئله برای انبیا گذشته نیز صورت گرفته بود، اما در جاری شدن مسیله امامت و ولایت، غیبت مخصوص امام زمان است. لذا ائمه این مسئله را برای حفظ شیعه بیان فرمودهاند. آنان برای نجات شیعه از گرفتاری و تباهیهای اخرالزمان، همواره در گوش شیعه بیان کردهاند که: آخرین حجت الهی دارای غیبت است تا از گردابهای سهمگین نجات یابند.
دانستن دو ویژگی کثرت ایام و طولانی بودن زمان برای غیبت امام زمان(عج)، هشدار مهمی است که برای جامعه شیعه توجه به آن اهمیت دارد. کسب امادگیهای لازم، مهیا شدن برای مدت طولانی، از دست ندادن روحیه امید و نیفتادن در دایره تردید و...، از بهرههای این فرمایش است. فرض کنید به گروهی گفته شود: رهبر شما، مدت زیادی در جمع شما نیست و به گروه دیگری نیز مشابه این سخن گفته شود. آیا نتایج این دو سخن یکی و همسان است؟ قطعاً امام جواد(ع) از به کار بردن واژه(کثرت) و (طولانی) برای مدت و زمان غیبت امام مهدی(عج) هدف و منظور خاصی داشتهاند که احتمال آن است عبارات بعدی گویای این مقاصد باشد.
به عبارت دیگر، شک پیدا کردن به امام زمان(عج) از آسیبهای عصر غیبت است که روایات از آن نهی کردهاند. تردید به امام زمان(عج) برای عصر ظهور نیست، زیرا ایشان در آن زمان، همه هستی را روشن میسازند. بنابراین در عصر غیبت، برخیها به سبب طولانی شدن ایام غیبت، دچار تردید میشوند که اهل بیت ما را انذار داده و از آن بر حذر داشتهاند.
امام جواد(ع) می فرمایند: وای به حال شخصی که در ایام غیبت نسبت به وجود امام عصر(عج) دچار شک بشود!
در مدت طولانی غیبت، شیعیان به 6 گروه تقسیم میشوند که دو گروه (مخلصان و تسلیمشدگان) اهل نجات و چهار گروه (شکاکان، منکران، تعیینکنندگان وقت و عجلهکنندگان) اهل هلاکت هستند. شکها مقدس و نامقدسند. اگر شک سبب حرکت و رسیدن به حقیقت شود، مقدس است و اگر سبب انکار و ایستا گردد، مایه هلاکت و نابودی است.
امام جواد(ع) شک درباره امام مهدی(عج) را موجب انکار و هلاکت بیان فرمودند، زیرا مسئله مهدویت، پوشیده و دستنیافتنی نیست. اگر برای کسی در اینباره شک حاصل شود، منابع رسیدن به حقیقت بسیار روشن و در دسترس است.
از آثار دیگر غیبت، گرفتاریها و فتنههای عصر غیبت است. عبدالعظیم حسنی نقل کرده که امام جواد(ع) فرمودند: هنگامیکه فرزندم علی وفات یابد، چراغ دیگری پس از او نمایان شود؛ سپس چراغ بعد از او پنهان میگرد، پس وای بر کسی که شک کند و خوشا به حال غریبی که با دین خود بگریزد! سپس به دنبال آن وقایعی روی دهد که در آن پیری بر پیشانیها نقش بندد و کوههای سخت و سنگین از جای بجنبد.
امیه بن علی القیسی میگوید: از امام جواد(ع) پرسیدم: امام بعد از شما کیست؟ فرمودند: (فرزندم علی و دو فرزند علی.) سپس مدتی سر را به زیر انداختند. سپس سر برداشتند و فرمودند: در آتیهای نزدیک حیرتی فرا میرسد...
این سردرگمی و سرگردانی در عصر غیبت که برای جامعه شیعه به وجود آمده، رسالت علمای شیعه را سنگینتر نموده و بر علمای راستین، لازم است شیعیان دورافتاده از امام را سرپرستی نمایند. امام جواد(ع) میفرمایند: هر کس سرپرستی یتیمان آل محمد(ص) همانهایی که از امامشان دور افتاده و در حیرت جهل غوطهور در دستان دشمنان ما اسیرند را بر عهده گیرد و ایشان را نجات داده، از سرگردانی برهاند و شیاطین را با دفع وسوسههایشان مغلوب سازد و بر دشمنان اهل بیت(ع) توسط حجتهای پروردگار و دلایل امامانشان چیره شود، مقام و منزلتش نزد خداوند به بهترین وجهی بر شخص عابد برتری یابد. فضیلتی به مراتب بالاتر از فضل آسمان بر زمین و عرش و کرسی و پردههای اسمان و برتری این جماعت بر گروه عابدان، مانند فضیلتی است که ماه شب بدر بر کمسوترین ستاره آسمان دارد.
مساله انتظار، یکی از محورهای مهم در روایات مهدوی امام جواد (ع) است.
حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) میفرماید: بر مولای خود امام جواد (ع) وارد شدم و میخواستم از قائم پرسش کنم که آیا آن حضرت مهدی هستند یا غیر ایشان. امام آغاز سخن کردند و فرمودند: (ای ابوالقاسم! قائم ما همان مهدی است؛ کسی که واجب است در غیبتش، او را انتظار کشند و... برترین اعمال شیعیان ما انتظار فرج است.)
امام جواد (ع) درباره آسیب تعجیل در عصر انتظار میفرماید: عجلهکنندگان در عصر غیبت هلاک میشوند. این امر در روایات نکوهش شده است. عجلهای که در این روایات مذمت شده، ضد صبر و تسلیم است که مایه شتابزدگی بدون تهیه مقدمات و باعث بروز تردید میشود، ولی اگر خواهان کارهایی باشیم که باعث سرعت و شتاب در امر ظهور است، مذموم نیست. برخی بدون زمینهسازی و تهیه مقدمات، دست به اقدام میزنند که از آن نهی شده است.
منابع:
کتب بحارالانوار و منتخب الاثر و hawzah.net