به گزارش ایکنا، «بیم از محو شدن هویت کودکان مسلمان ژاپنی مرا بر آن داشت تا در سال 2014 مدرسه مجازی عربی را در ژاپن تأسیس کنم تا چراغ راه فرزندان خودم و فرزندان سایر خانوادههای مسلمان باشد و اکنون هشت سال است که از دانش و تجربه خود در کمک به والدینی که مشتاقند فرزندانشان زبان عربی، معارف اسلامی و قرآن کریم بیاموزند استفاده میکنم تا والدین هم از ارتباط خود با فرزندانشان به زبان مادری لذت ببرند.»
الماس العنید، بانوی مسلمان سوریتبار با بیان این سخنان بر اهمیت تأسیس مدارس رسمی برای کودکان جوامع عرب و مسلمان در غرب به منظور حفظ هویت و فرهنگ اسلامی و زبان عربی برای نسلهای جوان آنها تأکید کرد.
وی درباره نقش اجتماعی خود در محافل عربی و مسلمان در کشور ژاپن اظهار کرد: از سال 2010 میلادی در شهر توکیو ژاپن سکونت دارم. متأهل و صاحب چهار فرزند هستم. به هویت اسلامی و عربی و وطنم سوریه افتخار میکنم. همچنین عاشق علم هستم و به یادگیری مادامالعمر اعتقاد دارم. بچهها را دوست دارم و صرف نظر از نوع شخصیتشان به هنر برخورد با آنها تسلط دارم. به عنوان برنامهنویس کار میکنم و فارغالتحصیل دانشگاه دمشق هستم. اجازهنامه احکام تجوید قرآن دارم. همچنین مدرک علوم شرعی را از آکادمی «زاد للعلوم» گرفتهام و دیپلم مشاوره تربیتی را هم از دانشگاه آمریکایی قاهره اخذ کردم.
همچنین اولین بانوی عرب در ژاپن هستم که از مؤسسه آمریکایی «ویلیام گلاسر» در روانشناسی کنترل درون، مدرک تخصصی دریافت کردهام. در حیطه شغلی نیز به عنوان مؤسس و مدیر مدرسه عربی مجازی در ژاپن فعالیت میکنم و شریک سازمان خیریه «سیرین هندز»(دستهای سوریه) در ژاپن هستم.
همچنین مشاور آموزشی و روانشناختی مدرسه بینالمللی اسلامی «اتسوکا» در ژاپن و مدرس و مربی تربیتی و روانشناسی و مدرس واعظ و معلم قرآن در بسیاری از مراکز اسلامی توکیو و یک عضو داوطلب در آکادمی مشاوره پزشکی سوریه و عضو داوطلب در انجمن عرب در ژاپن هستم.
وی در پاسخ به این سؤال که چگونه به فکر مشارکت اجتماعی افتادید، گفت: این سؤال عمیقی است و نیاز هست چندین سال در حافظهام به عقب بازگردم. بحران چندساله نبرد سوریه روی من تأثیر گذاشت. این اتفاقات اصلاً آسان نبود، به محض اینکه از یک شوک خلاص میشدم، شوک دیگری ایجاد میشد؛ توالی اتفاقات بزرگ، تصاویری را در ذهن من ایجاد کردند، مبنی بر اینکه برای کمک به دیگران کاری کنم. این طبق روانشناسی تروما یکی از شاخصهای رشد پس از سانحه است.
اولین مشارکت اجتماعی من در ژاپن مربوط به تأسیس سازمان خیریه سیرین هندز (دستهای سوریه) در سال 2012 بود که هدف آن حمایت مالی از یتیمان سوری، حمایت از مدارس کودکان پناهنده سوری و حمایت از زنان پناهنده سوری با تأمین مالی دورههای آموزش حرفه و فن بود که از طریق آن، آنها حرفهای را میآموزند تا نیازهای خود را برآورده کنند. همه اینها از طریق مشارکت ما در بازارها، فعالیتها، برگزاری سخنرانیها و مشارکت سازمانهای ژاپنی مرتبط با موضوع سوریه ممکن شد.
هنوز اولین بازاری را که به صورت خیریه در آن شرکت کردم، به یاد دارم، این بازار در محلهای که سال 2012 در توکیو زندگی میکردم، واقع بود که در آن غذا و شیرینی سوری تهیه میکردم و با لبخند به مردم میفروختم. آن زمان یک شیخ ژاپنی پس از اینکه نزد ما غذا خورد گفت که این مثل یک رؤیا بود.
با گذشت روزها در ژاپن با تعداد زیادی از خانوادههای عرب و غیر عرب مسلمان آشنا شدم که فرزندانشان زبان مادری خود را از دست داده بودند؛ همان طور که فرزندان خودم هم با بزرگ شدن و رفتن به مدارس ژاپنی زبان عربی را به فراموشی سپرده بودند.
ابتدا سعی کردم فرزندانم را در خانه آموزش دهم، اما رابطه والدینی بین مادر و فرزندش زمانی که به رابطه معلم و دانشآموز تبدیل میشود، مشکلساز و ضررش برای کودک بیشتر است. کار آموزش مستلزم تعهد و ممارست از سوی معلم و زبانآموز است که به دلیل فشارهای زندگی و مسئولیتهای متعدد ما مادران دشوار است علاوه بر این که من معلم زمانی که تنها به فرزندانم آموزش دهم، تأثیرش فردی و نه اجتماعی است.
همه اینها باعث شد که خودم در سال 2014 مدرسه مجازی عربی را در ژاپن تأسیس کنم و حالا هشت سال است که این مدرسه چراغ راه فرزندانم و فرزندان سایر خانوادهها شده است و از طریق آن دانش و تجربه خود را در کمک به والدینی که علاقهمند به آموزش زبان عربی، تعلیم و تربیت اسلامی و قرآن کریم به فرزندان خود هستند، بهکار گرفتهام تا والدین از رابطه خود با فرزندانشان به زبان مادری لذت ببرند.
در سال 2018 به منظور ارائه مشاوره تحصیلی در مدرسه اسلامی بینالمللی اوتسوکا در ژاپن به این شهر سفر کردم، جایی که به ارائه کمکهای مشاوره تخصصی برای درمان اختلالات روانی دانشآموزان برای حمایت از بازگشت آنها به حالت تعادل روانی و عاطفی پرداختم.
همچنین به خیلی از بانوان مسلمان غیر عرب زبان و عربزبان قرائت قرآن را آموزش میدهم چه به صورت کلاسهای حضوری و چه از طریق مدرسه عربی که به طور مجازی در ژاپن راهاندازی کردم. در سال 2019 به عنوان عضو کمیته داوری قرائت قرآن بانوان شرکت کننده در مسابقه قرآنی شرکت داشتم که سالانه در ژاپن برگزار میشود.
وی میافزاید: در سال 2021 میزبان ساوای شیروف، استاد گروه آموزش و تربیت دانشگاه Mejiro ژاپن و اساتیدی عربزبان در جلسات ویژه مدرسه مجازی عربی در ژاپن بودیم و از دانش و تجربه آنها در تربیت فرزندان از دوران کودکی بهرهمند شدیم؛ علاوه بر میزبانی که از بسیاری از جوانان پیشگام عرب در ژاپن داشتهایم تا آنها در مورد تجربیات خود با هدف ایجاد انگیزه در جوانان در جهان عرب صحبت کنند.
این بانوی فعال اجتماعی گفت: در سال 2022، در کنفرانسی در زمینه روانشناسی کنترل درون که در توکیو، پایتخت ژاپن برگزار شد، شرکت کردم و در آن مقالات زیادی در خصوص سلامت روان کودکان و بزرگسالان و همچنین شروط مدارس با کیفیت برای پرورش دانشآموزان ارائه شد و من برای پیاده کردن نکات مطرح شده در این کنفرانس در مدرسه عربی مجازی در ژاپن تلاش کردهام.
همچنین سالها در اردوی آموزش و پرورش که سازمان اوقاف اسلامی در ژاپن برگزار میکرد، شرکت کردم و مسئولیتم در آنجا در حوزه مسائل تربیتی و تبلیغی بود.
وی با اشاره به اولویتهای خود در کار اجتماعی تصریح کرد: اولویتهای من بر ارتقای کیفیت زندگی انسانها بهطور کلی و مسلمانان بهطور خاص متمرکز است. کیفیت زندگی به معنای رفاه مادی نیست. بلکه یک رفاه اخلاقی، روحی و روانی است.
این اولویتها در چند مورد خلاصه میشود؛ نخست کمک و حمایت از سوریهای آسیبدیده از طریق سازمان سیرین هندز، دوم، کمک به پرورش نسلی که به هویت عربی و اسلامی خود در خارج از وطن افتخار میکند و من این نقش را از طریق مدرسه مجازی عربی در ژاپن ایفا میکنم و سوم ایجاد تعادل روانی و عاطفی در کودکان مسلمان به دور از اختلالات روانی با ارائه مشاوره تحصیلی و روانشناختی و برگزاری دورههای آموزشی و روانشناختی و همچنین فعالیت در مدرسه بینالمللی اوتسکا.
مطالعهای که توسط تاناکا کیودو از مرکز ملی سلامت و رشد کودک، در مورد تعداد کودکان و نوجوانان مبتلا به اضطراب و افسردگی در سطوح مختلف انجام شده است، نشان داد از بین 715 کودک، علائم افسردگی متوسط تا شدید به نسبتهای زیر در بین کودکان گسترش یافته است: 15 درصد در بین دانشآموزان ابتدایی پایههای چهارم تا ششم و 24 درصد در بین دانشآموزان متوسطه.
علاوه بر این، 24 درصد از پاسخدهندگان به پرسشنامه افکار خودکشی داشتند، در حالی که از هر 6 کودک یک کودک با روشهایی مانند ضربه زدن به بدن یا کشیدن موهای سر به خود آسیب میزند.
مطالعه آماری دیگری که توسط وزارت بهداشت ژاپن در سال 2021 انجام شد، نشان داد: تعداد کل خودکشیها در ژاپن 21 هزار و هفت نفر بوده که 2611 مورد آن مربوط به جوانانی در دهه بیست زندگی بوده است و تعداد خودکشی در بین دانشآموزان مدرسه 473 مورد بود. بزرگترین علت مرگ کودکان در ژاپن خودکشی است. حدود یک ماه پیش خبر خودکشی دو زن و مرد مسلمان در ژاپن را شنیدم. در مورد آمار خودکشی در سراسر جهان، هر 4 دقیقه یک خودکشی در جایی در جهان رخ میدهد.
الماس العنید درباره موانع و چالشهای پیش روی خود و راههای غلبه بر آن گفت: هیچ کاری بدون چالش و مانع ممکن نیست؛ اما من به شخصه با سه مانع روبهرو بودم؛ از نظر شخصی تعهدات من در قبال خانواده و نبود شخصی معین برای کمک در انجام وظایفم، خود چالشی بود و اینکه کسی از نزدیکان یا دوستان نبود که بتواند در غیاب من در خانه به امور بچهها رسیدگی کند و من با گذاشتن فرزندانم در مهد کودکهای بیگانه هم مخالف بودم؛ از همین رو تنها راه حل این بود که آنها را با خود به محل کار میبردم.
در خصوص آموزش زبان عربی در خارج از وطن ما چالش بزرگی داشتیم که همان وجود مدارس ملی دولتی بود که زبان آن کشور را به صورت رایگان تدریس میکرد و همچنین درخواستها برای آموزش زبانهای خارجی از جمله زبان عربی افزایش یافته است.
اما از نظر تربیتی نیز مشکلاتی داشتیم از جمله اینکه برخی والدین مسائل تربیتی دنیای امروز را قبول ندارند و معتقدند شیوه قدیمی تربیتی برای فرزندانشان مناسب است. واقعیت این است که زمان تغییر کرده و آنچه که فرزندان امروز شاهدند ما در دو دهه یا بیشتر از عمر خود ندیده بودیم این تغییر زمان نیاز به تغییر شیوههای تربیتی دارد.
الماس العنید درباره چالشهای پیش روی بانوی ژاپنی و زنان مسلمان برای حضور در جامعه گفت: چالش اول این است که برخی قوانین از نظر مرخصی زایمان یا استعلاجی برای بانوان مناسب نیست و این چالشی برای زنان است. دومین چالش ساعات کار طولانی در ژاپن است که باعث میشود که یک زن از بچهدار شدن خودداری کند و در صورت زایمان، تعداد کمی فرزند بخواهد (طبق آمار سال 2019، نرخ زاد و ولد در ژاپن 1.6٪ است و مهد کودک پناهگاه کودک از ماههای اول زندگی است) که دیر یا زود بر شخصیت کودک منعکس خواهد شد. چالش سوم، فشارهای روانی ناشی از ساعات کاری طولانی به بهای سلامت فردی و خانواده است. اما در خصوص چالشهای یک بانوی مسلمان در ژاپن باید گفت با وجود مشارکت بانوی مسلمان در ژاپن اما این مشارکت ضعیف است و خیلی از بانوان مسلمان ژاپنی را میشناسم که شعبه بانوان مراکز اسلامی در ژاپن را اداره میکنند اما هنوز به حضور تعداد بیشتری زن مسلمان در جامعه ژاپنی نیازمند است.
وی با اشاره به چالش شروط برخی شرکتهای ژاپنی برای پوشش بانوان مسلمان هم گفت: دومین چالش دشواری معیشت در ژاپن است؛ زیرا ژاپن یکی از گرانترین کشورهای جهان از نظر معیشتی است. موضوعی که مشارکت بانوان در فعالیتهای اجتماعی را کاهش میدهد به نحوی که آنها ترجیح میدهند که تلاش خود را وقف کارهایی برای تأمین نیازهای اساسی زندگی خود کنند، زیرا شرایط مالی خانواده نیاز به کار کردن مادران دارد و فردی که نیازهای اساسیاش برآورده نشده باشد به سطحی از خود آگاهی نخواهد رسید.
این بانوی کنشگر اجتماعی نبود مهد کودکهایی با رعایت مسائل اساسی و نبود مدارس اسلامی و عربی را چالش جدی دیگر خانوادههای مسلمان در ژاپن برشمرد و گفت: این امر موجب میشود که اگر مادر برای ساعتهای طولانی بخواهد در بیرون از منزل کار کند و فرزند خود را از ماههای ابتدایی عمرش در مهدکودکهای خارجی نگاه دارد، هویت عربی و اسلامی خود را در معرض تهدید ببیند.
وی با بیان راهکاری در این خصوص افزود: نخستین نکته آگاهی از اولویتهاست. من به خودم و دیگر خواهران مسلمانم توصیه میکنم که از اولویتهای خود آگاهی کامل داشته باشند؛ نخستین اولویت توجه به خویش است که شامل توجه به رابطه با خداوند متعال و توجه به سلامت جسم، روان و توجه به روابط اجتماعی است. اولویت یک بانوی مسلمان، مادری است و در کنار آن میتواند با کمک خداوند متعال مسئولیتهای اجتماعی را هم عهدهدار شود.
حمایت مادی و معنوی از زنان در راستای ایفای نقش اجتماعی آنها ضروری است نباید یک زن را در مواجهه با چالشهای متعدد تنها گذاشت بدون اینکه برای کمک به آن تلاشی شود بلکه باید همه راهها را برای تسهیل در انجام وظیفه اجتماعی و ایفای نقش پیشگامانه خود در جامعه هموار کرد.
فراهم شدن مکانها و مهدهای کودک اسلامی چیزی است که نهادها و دولتهای اسلامی در سراسر جهان به آن توصیه کردهاند تا خانواده مسلمانی که خارج از وطن خود زندگی میکند بتواند فرزندش را در این گونه مدارس و مهدکودکهای اسلامی تربیت کند. یعنی چه مادران شاغل و چه مادران مطلقه، بیوه و حتی بانوانی که در معرض خشونت خانواده هستند بتوانند فرزندانشان را به آنجا بسپارند و این مکانها بتوانند به حفظ هویت اسلامی و کمک به عبور از مشکلات کمک کنند.
ترجمه: الهام مؤذنی
انتهای پیام