آشنایی من با برنامه محفل، یک آشنایی اتفاقی و ناقص، پیش از ماه مبارک رمضان بود. از طریق دوست و برادر عزیزی، در یک تعریف یک خطی متوجه شدم که برنامه دم افطار شبکه سه، یک برنامه قرآنی است.
از آنجا که در نیمه اول ماه رمضان، به زیارت نجف اشرف، مشرف بودم، توفیق دیدن این برنامه را هم نداشتم و به جز چند کلیپ در فضای مجازی، چیز بسیاری از آن نمیدانستم.
در نیمه دوم ماه و چند قسمتی که پای آن برنامه نشستم، البته نکاتی مثبت و شاید معدود نکات منفی هم به ذهنم آمد. از آنجا که قصد پرداختن به این نکات را ندارم، فقط بهصورت کلی مینویسم که آن نکات منفی را حتما باید با سازندگان در میان گذاشت تا اصلاح بشود، اما هرگز نباید مانعی در ادامه مسیر آن برنامه باشد.
به باور من، نقطه مثبت غیر قابل اغماض برنامه، اجرای آن بود. برنامههای قرآنی زیادی در این سالها تولید شده که هیچ کدام نتوانستند اینطور بین مردم جا باز کنند. اهمیت ساعت و شبکه پخش قابل انکار نیست، اما یادمان باشد که برنامه مشابه محفل، در ماه محرم نتوانست اینطور جریانساز شود. پس میتوان مدعی شد که رسالت بوذری در جای درست ایستاده و در رساندن برنامه به هدف جذب مخاطب، نقش جدی داشته است، اما از این نکته هم عبور میکنم و حرفی درباره کلیت برنامه دارم.
از آنجا که این برنامه، جریانساز شده است، وظیفه سازندگان آن خطیرتر خواهد شد. جریانسازی، به این معنا که محافل عمومی قرآنی حتما رشد خواهد داشت، کلاسهای حفظ و قرائت قرآن نیز بیش از پیش خواهند شد. اما، در یک فرایند خیلی زودگذر این موج حتما خواهد افتاد.
فراموش نکنیم که واکنش مردم به آنچه پرمخاطب میشود به همان اندازه که زود و هیجانی رشد میکند، زودتر از تصور نیز فروکش خواهد کرد. چه اینکه چندی پیش، پخش یک سریال خانگی، علاقهمندان به کشتی را زیاد کرد و خیلی زود هم تب آن فرو نشست.
پس برنامهسازان محفل باید به این هیجانها، قانع نباشند و هرگز رشد این روزها را نشانه رسیدن به مقصد ندانند. ما در همه این سالها دیدهایم که سیاستگزاران فرهنگی، رفتاری شتابزده و دستوری با فرهنگ داشتهاند. توقع اینکه فرهنگ عمومی، با یک بخشنامه اصلاح شود، یا تصور اینکه میتوان در یک پروسه کوتاهمدت، به همه اهداف فرهنگی رسید، باور غلطی است که البته در میان سیاستگزاران فرهنگی و مجریان امر، ظاهرا امری عادی است.
اگر جریانسازان میخواهند به ترویج اندیشه «قرآن و عترت» بهعنوان هدف نگاه کنند، باید این مسیر شروع شده را آهسته و پیوسته بپیمایند. حتما این برنامه نباید آخرین باشد. حتما نباید به سربلندی این روزهای برنامه سرمست و مغرور شد. حتما نباید برنامه موفق را کلیشه و الگوی ادامه مسیر خود قرار دهند.
برنامه پویا، فقط نباید به زدودن نکات منفی برنامه فعلی خود، بیندیشد. پویایی برنامه در نوآوریهای مثبت است. برنامه فعلی اگر 10 نکته مثبت و دو نکته منفی دارد، برنامه آینده اگر میخواهد موفق باشد، باید ضمن حفظ 10 نکته مثبت فعلی و حذف دو نکته منفی فعلی، به افزودن چندین ایده موفق و نکته مثبت قابل توجه و تغییر رو به جلو نیز اندیشیده باشد.
شروع کار بدون اندیشه، توجه نکردن به نوآوری، گذشتن از نکات منفی و سوار شدن بر موج موفقیت فعلی، با نابودی موفقترین برنامه قرآنی سیما، مساوی است و حیف است، حالا که بعد از سالها، قرآن و عترت، موضوع یک برنامه موفق بوده، به سادگی موقعیت بهوجود آمده از دست برود.
بیاغراق، به یاد نمیآورم که چند بار دیگر، به وجود یک برنامه قرآنی تلویزیون احساس سربلندی در همه جامعه کردهام. پس دلسوزانه باید پشت این برنامه ایستاد.
حجتالاسلام محمدمهدی معماریان، پژوهشگر حوزه معارف