جایگاه ایران در نظم جدید جهانی؛ قدرتی منطقه‌ای به سمت تبدیل به قدرت جهانی + صوت
کد خبر: 4139206
تاریخ انتشار : ۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۲ - ۰۷:۴۹
عضو هیئت علمی اندیشکده روابط بین‌الملل مطرح کرد:

جایگاه ایران در نظم جدید جهانی؛ قدرتی منطقه‌ای به سمت تبدیل به قدرت جهانی + صوت

ثمانه اکوان با بیان اینکه نظم جدید جهانی مبتنی بر قدرت‌های منطقه‌ای است، گفت: در این فضا ایران باید رفتار خود را براساس یک قدرت منطقه‌ای تعریف کرده و ضمن ارتقای جایگاه منطقه‌ای خود با گسترش نفوذ خود در آفریقا و آمریکای جنوبی و افزایش تعاملات اقتصادی با کشورهای این مناطق، به منزله مناطق تعیین‌کننده قدرت، خود را به مثابه یک قدرت جهانی تعریف کند.

ثمانه اکوان، کارشناس روابط بین‌الملل

ثمانه اکوان، کارشناس روابط بین‌الملل و پژوهشگر حوزه آمریکا، در گفت‌وگو با ایکنا درباره تحلیل‌های متفاوت نسبت به تحولات و پویایی‌های اخیر در منطقه که برخی آن را مرتبط با «افول آمریکا» و برخی آن را به نوعی «مهندسی آمریکا» می‌دانند، گفت: من ایده مهندسی را به این معنی که آمریکا به عمد سعی می‌کند رفتار خود را مدیریت کرده و حضوری در منطقه نداشته باشد، قبول ندارم. از قضا اگر آمریکا منابع مالی و نظامی لازم را داشت به خاطر تأمین منافع خود، حضور نظامی خود را در منطقه صد در صد ادامه می‌داد و بیشتر هم می‌کرد اما آمریکا محدودیت‌هایی برای این حضور نظامی و درگیر شدن در منطقه دارد که این امر به سوق پیدا کردن دنیا به نظم جدید جهانی مربوط می‌شود.

وی افزود: الان همه نگاه‌ها به شرق و به ویژه چین است و از طرف دیگر مسئله مهم دیگر برای آمریکا جنگ روسیه و اوکراین است و آمریکا نمی‌تواند منابع نظامی و مالی خود را در همه جای دنیا مستقر کند و این اعتراف خود آمریکایی‌هاست و ادعای ایرانی‌ها، چینی‌ها و روس‌ها نیست.


بیشتر بخوانید:


اکوان اظهار کرد: آمریکایی‌ها مجبور هستند که منابع خود را در مناطق دارای اولویت بیشتر تقسیم کنند. از دوره ترامپ در اسناد سیاستگذاری‌های مرتبط با امنیت ملی اولویت اول و دوم آمریکا، چین اعلام شده بود و حتی بایدن اعلام کرد مسئله جنگ اوکراین و روسیه اولویت اصلی آمریکا نیست و چین همچنان اولویت اصلی آمریکا است، لذا آمریکا برای حضور در منطقه واقعا محدودیت منابع دارد و از این منظر نمی‌توان تحولات اخیر در منطقه را یک مهندسی از سوی آنها ارزیابی کرد.

دو عامل اصلی افول آمریکا

این پژوهشگر حوزه آمریکا بیان کرد: مسئله‌ای که امروز اتفاقا مرتبط با افول آمریکا است این است که ملت‌های منطقه بعد از بیشتر از 20 سال حضور نظامی آمریکا در منطقه دیگر حضور آمریکایی‌ها را پس می‌زنند و این در افغانستان، عراق و حتی در مسئله فلسطین مشاهده شد و حتی نگاه کشورهای عربی منطقه به آمریکا تغییر پیدا کرده است.

وی ادامه داد: اصولاً ایالات متحده آمریکا در طول تاریخ برپایه دادن وعده‌های توخالی توانسته قدرت خود را در مناطق مختلف دنیا محفوظ نگه دارد اما بعد از مدتی به دلیل عملی نشدن وعده‌ها، کشورهای مختلف به این فکر می‌افتند که در این وضعیت که آمریکا به وعده‌های خود عمل نمی‌کند، خودشان باید اقدامی کنند و اتفاقی که در منطقه غرب آسیا و در حوزه روابط آمریکا و کشورهای عرب منطقه رخ داد همین بود و باعث شده کشورهایی مانند عربستان، امارات و حتی مصر در دوگانه انتخاب بین شرق و غرب، گزینه شرق را انتخاب کنند.

اکوان یادآور شد: این افول آمریکا از یک جهت به خاطر محدودیت در منابع مالی و نظامی آمریکا است که موجب محدودیت در اعمال قدرت آمریکا در مناطق مختلف شده و یک بخش دیگر آن مربوط به ظهور قدرت‌های منطقه‌ای و جهانی جدید در جهان مانند چین، ایران، هند، برزیل و ... است که حداقل داعیه ابرقدرتی در منطقه خود را دارند و این اهداف آمریکا را در خیلی از مناطق دنیا مورد تهدید قرار داده و به همین دلیل مسئله افول آمریکا همیشه با مسئله ظهور قدرت‌های جدید مطرح می‌شود.

مشخصه نظم جدید جهانی 

اکوان درباره ویژگی‌های هندسه نظم جدید جهانی گفت: روند این نظم جدید جهانی از مدت‌ها پیش شروع شده بود اما بسیاری از کشورهای جهان چندان به آن نمی‌پرداختند چون باور نداشتند چنین اتفاقی برای آمریکا بیفتد. می‌توان گفت این روند از شکست آمریکا در جنگ ویتنام شروع شد و با فراز و نشیب‌های مختلف به حادثه 11 سپتامبر رسید و بعد از آن ادامه پیدا کرد و اکنون بعد از ماجرای جنگ روسیه و اوکراین و درگیری‌های آمریکا و چین شتاب غیر قابل باوری پیدا کرده است. زیرا آمریکا علیرغم سیاست اعلامی رقابت با چین در عمل سیاست دشمنی با چین را پیگیری کرد و این رویکرد، روند تغییر نظم جهانی را پرشتاب‌تر کرد و این در کنار اشتباهات محاسباتی و راهبردی اشتباه آمریکا در خصوص بسیاری از کشورها و تحولات جهانی بود که از جمله آنها در قضایای فلسطین و اسرائیل، جنگ یمن، جنگ اوکراین و ... است.

عضو هیئت علمی اندیشکده روابط بین‌الملل بیان کرد: با این وجود برخلاف تحلیل‌ها و تبلیغات در داخل کشور، افول آمریکا به معنای فروپاشی آمریکا یا حتی قرار گرفتن آمریکا در رده یک قدرت منطقه‌ای نیست؛ آمریکا همچنان یک قدرت جهانی است، بالاترین هزینه را برای حوزه نظامی را انجام می‌دهد و هنوز هم اقتصاد بسیار فعال و شکوفایی دارد اما مسئله این است که آمریکا آن قدرتی را که در جهان پس از جنگ جهانی دوم به دست آورد و پس از جنگ سرد تثبیت کرد، ندارد و در خیلی از مسائل آمریک حرف اول و آخر را نخواهد زد و باید به سمت گوش دادن و شنیدن برود در حالی که تا به حال دستور می‌داد.

جنگ اوکراین و تسریع روند افول آمریکا

وی یادآور شد: مسئله «چندجانبه‌گرایی» که اوباما مطرح کرد و کشورهای دنیا هم از آن استقبال کردند، اشاره به همین وضعیت آمریکا داشت و به این معنا بود که آمریکا می‌تواند رهبر دنیا باشد اما دیگر رئیس دنیا نیست که بتواند دستور بدهد و حتی با متحدان اروپایی خود هم باید با ملاحظه رفتار کند. در این میان جنگ اوکراین روند افول آمریکا را سرعت بخشیده زیرا آمریکا به دست خودش در حال تحلیل توان اقتصادی و نظامی خود است و اغلب منابع مالی که در اختیار اوکراین قرار داده به گفته کارشناسان نظامی آمریکا هدر رفته و از طرف دیگر در نهایت منابع مالی داده شده، اوکراین را تبدیل به باتلاقی شبیه ویتنام برای آمریکا می‌کند و نه فقط آمریکا بلکه متحدان اروپایی او را نیز هم از لحاظ نظامی و مالی ضعیف می‌سازد.

این کارشناس مسائل بین‌الملل افزود: در مقابل چین در حال عملی کردن اهداف خود و توسعه همکاری و بستن قرارداد با کشورهای مختلف است و می‌خواهد خود را به منزله بازیگری «صلح‌ساز» به جهان معرفی کند و چون به لحاظ سیاسی در امور داخلی سایر کشورها دخالت نمی‌کند، کشورها نیز از همکاری با چین استقبال زیادی می‌کنند و چین هم اهداف اقتصادی خود را پیش می‌برد.

وی اظهار کرد: اکنون مهمترین مسئله پیش روی آمریکا کسری بودجه است و در نهایت همانطور که جنگ‌های ویتنام، عراق و افغانستان به بحران‌های اقتصادی بزرگ برای آمریکا منجر شد، جنگ اوکراین هم به بحران‌های بزرگ اقتصادی بزرگ برای آمریکا می‌انجامد که نمونه بارز آن ورشکستگی دومینووار برخی بانک‌ها در آمریکا است که دولت بایدن سعی دارد با ساکت کردن رسانه‌ها ابعاد این قضیه چندان مشخص نشود اما کاملا روشن است که این شروع یک بحران اقتصادی است که جدا از بحران‌های اجتماعی و سیاسی در آمریکا است.

جایگاه ایران در نظم جدید جهانی

اکوان درباره جایگاه و نقش ایران در این نظم جدید جهانی گفت: نظم جدید جهانی به سمت شناسایی و اعتبار دادن به قدرت‌های منطقه‌ای است. ایران حداقل تلاش خود را طی سه دهه گذشته معطوف به این کرده که به یک قدرت منطقه‌ای قابل اطمینان و معتبر تبدیل شود. بنابراین وقتی از نظم جدید جهانی و نظم‌های مرتبط با قدرت‌های منطقه‌ای صحبت می‌شود، ایران نادیده گرفته نمی‌شود در حالی که خیلی از کشورهایی که داعیه قدرت منطقه‌ای دارند ممکن است نادیده گرفته شوند، حتی کشورهایی همچون عربستان، امارات و مصر که قدرت سیاسی و نظامی خوبی دارند ممکن است در آینده قدرت نهایی منطقه‌ای محسوب نشوند و از معادلات منطقه‌ای حذف شوند اما ایران در این مسیر حرکت خیلی خوبی داشته است.

عضو هیئت علمی اندیشکده روابط بین‌الملل بیان کرد: البته این تصور غلطی است که فکر کنیم در این نظم جدید جهانی دوباره با یک دوقطبی که یک سر آن چین و یک سر آن آمریکا است روبرو هستیم و مجددا مانند دوران شاه وارد بازی‌هایی از جنس جنگ سرد شویم. در حقیقت باید به این درک برسیم نظم جدید جهانی مبتنی بر قدرت‌های منطقه‌ای است و این اعتماد به نفس را داشته باشیم که خود را یک قدرت منطقه‌ای بدانیم و رفتارمان را براساس یک قدرت منطقه‌ای، تعریف کنیم. اعلام تعامل با همسایگان و کشورهای منطقه به عنوان سیاست خارجی ایران در دولت سیزدهم نیز دقیقا در همین راستا است.

اکوان بیان کرد: به عبارتی ایران بعد از شکست داعش در منطقه و ایجاد ثبات در عراق و سوریه، خود را به منزله یک قدرت منطقه‌ای تثبیت کرده و الان باید به عنوان یک قدرت در جریان دیپلماسی منطقه‌ای حضور پیدا کند به همین خاطر است که گفت‌وگوها با عربستان خوب پیش می‌رود، تحولات سوریه و جنگ یمن به نفع ایران در حال پیش رفتن است و حتی اتفاقات فلسطین نیز به دلیل اینکه اسرائیل در ادامه افول آمریکا دچار افول بسیار شدیدتری شده به نفع ایران پیش می‌رود.

برنامه جدی برای تعاملات فرامنطقه‌ای

این کارشناس مسائل بین‌الملل افزود: البته برخی مزاحمت‌ها برای ایران به منزله قدرت منطقه‌ای در منطقه وجود دارد که برخورد با آنها خیلی راحت‌تر از گذشته است. زیرا کشوری که جنگ و تحریم‌های شدید را تجربه کرده، برخورد با مزاحمت کشورهایی مانند جمهوری آذربایجان برای او کاری ندارد و لذا این مسئله چندان دغدغه امنیتی برای مسئولان کشور نیست.

اکوان اظهار کرد: بنابراین در این راستا، ایران برای ارتقای جایگاه خود در نظم جدید جهانی باید تعاملات منطقه‌ای را بیشتر کرده و در عین حال برای تعاملات فرامنطقه‌ای به ویژه در آفریقا و آمریکای جنوبی برنامه جدی داشته باشد. زیرا امروز این مناطق تعیین‌کننده قدرت هستند و هر چقدر حضور، نفوذ و تعاملات اقتصادی بیشتری در این مناطق و کشورها داشته باشیم می‌توانیم خود را به مثابه یک قدرت جهانی تعریف کنیم.

کد

وی در پایان بیان کرد: الان ایران در بعد قدرت منطقه‌ای تقریبا خوب عمل می‌کند اما برای تبدیل شدن به قدرت جهانی ضعیف عمل کرده و باید دید دیپلماسی در این مناطق چه کمکی به کشور می‌کند.

گفت‌وگو از مهدی مخبری 

انتهای پیام
captcha