به گزارش ایکنا به نقل از Mondoweiss، میتچل پلیتنیک (Mitchell Plitnick)، مدیر مؤسسه ReThinking Foreign Policy و کارشناس مسائل خاورمیانه در یادداشتی که در این وبسایت منتشر کرد به دیدار بنیامین نتانیاهو و جو بایدن پرداخت و نوشت: دیدار مورد انتظار جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا و بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، روز چهارشنبه برگزار شد. این دیدار به سختی شبیه چیزی بود که ممکن بود سالها پیش انتظارش را داشت، اما لحن و موضوعات مطرح شده در آن به دلایل زیادی باید باعث نگرانی شود.
در حاشیه نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد، این دو در تلاش برای ایجاد تعادل بین واقعیت اختلافات مهم بر سر سیاست و تمایل آنها برای حفظ روابط قوی ایالات متحده و اسرائیل علیرغم این واقعیت بودند که بسیاری از هوادران آنها ایمان خود را به این رابطه از دست دادهاند.
نتانیاهو رهبری یک ائتلاف راست افراطی اسرائیل را بر عهده دارد که میخواهد به دریافت کمکهای نظامی، برنامههای حمایتی مالی و همچنین همکاری جنگی و همسویی استراتژیک با تنها ابرقدرت نظامی جهان (ایالات متحده) ادامه دهد اما این بخش از جناح راست اسرائیل فقط در صورتی این هدایا و کمکها را میخواهد که کاملاً رایگان بوده و از پرداخت بهای آن به بایدن و حزب دموکراتش خودداری کند.
بایدن به نوبه خود رهبری حزبی را بر عهده دارد که بهطور فزایندهای از اسرائیل ناامید شده و دریافته که با فلسطینیها بسیار بد رفتار میشود و این (بدرفتاری) با حمایت کامل آمریکا اتفاق میافتد.
با این حال جریان اصلی حزب او در آستانه انتخابات ریاستجمهوری 2024 به شدت از اعضای آیپک(AIPAC) طرفدار اسرائیل درخواست حمایت دارند. انتخاباتی که آنها احتمالاً با یک رقیب دوبار استیضاح شده (دونالد ترامپ) روبرو شوند که با اتهامات متعددی در مورد خیانت به کشور مبارزه میکند و تلاش دارد به قدرت برگردد.
علیرغم انزجاری که بسیاری از دموکراتها از دولت کنونی اسرائیل دارند _ از جمله بسیاری از آنها که هنوز خود را «طرفدار اسرائیل» میدانند _ بایدن و بقیه رهبران دموکرات به نفع اسرائیل کار خود را ادامه میدهند.
در حالی که این دو مقام بیشتر وقت خود را در جلسه صرف گفتوگو کردند، اظهارات عمومی آنها تا حدودی جو گفتوگوی آنها را نشان میداد.
نتانیاهو شعارهای توخالی همیشگی خود را در مورد ارج نهادن اسرائیل به «دموکراسی»، مفهومی که هرگز در این رژیم موجودیت نداشته است، انجام داد.
نتانیاهو گفت: میخواهم اینجا تأکید کنم که یک چیز قطعی است و یک چیز هرگز تغییر نخواهد کرد و آن تعهد اسرائیل به دموکراسی است. ما به پاسداری از ارزشهایی که هر دو دموکراسی سرافراز ما (آمریکا و اسرائیل) آن را گرامی میدارند، ادامه خواهیم داد!
این بیانیه کاملاً با اظهارات او که هنگام ترک فلسطین اشغالی بدترین القابی را که میتوانست علیه معترضانی که در ایالات متحده منتظر او هستند به کار برد، مغایرت داشت.
سخنان نتانیاهو در رابطه با فلسطینیها در چارچوب تلاشهای مذبوحانه دولت بایدن برای میانجیگری در توافقی بین عربستان سعودی و اسرائیل برای برقراری روابط عادی بین دو متحد ایالات متحده، اهمیت بیشتری داشت.
نتانیاهو از صلح واقعی بین اسرائیل و فلسطینیها صحبت کرد، اما از صحبت در مورد هر چیزی که به افزایش قابل توجه خودمختاری فلسطین اشاره داشته باشد پرهیز کرد چه رسد به ایجاد یک کشور. در عوض، استفاده او از کلمه «صلح» - اصطلاحی که مدتهاست در چارچوب سلطه اسرائیل و خلع ید از فلسطینیان ناکارآمد شده است - مستلزم برخی تغییرات است که اساساً کنترل کامل اسرائیل بر کرانه باختری را مدون میکند.
یک منبع دیپلماتیک ارشد اسرائیلی گفت: نتانیاهو معتقد است که فلسطینیها باید بخشی از [مذاکرات عادیسازی] باشند، اما نباید در این روند حق وتو داشته باشند. اساساً، معنای آن – از آنجایی که طبق این تعریف، اسرائیل، ایالات متحده و عربستان سعودی همگی «حق وتو» خواهند داشت، زیرا بدون همه آنها توافقی وجود ندارد – این است که نتانیاهو همیشه سخاوتمندانه مایل است به فلسطینیها اجازه دهد تا به سعودیها بگویند که قیمت آنها (فلسطینیها) برای عدم ایجاد هیاهو در مورد توافق عادیسازی چقدر خواهد بود. در واقع، آنچه گفته میشود که تشکیلات خودگردان فلسطین به عنوان بهای رضایت از یک توافق عادی سازی درخواست کرده است، چیزی بیشتر از ناچیز نیست.
سعودیها به نوبه خود به این بازی طولانی ادامه میدهند. زیرا تنها طرفی هستند که نیازی به اجرای سریع این معامله (عادیسازی) ندارند. در آخر هفته، رسانههای عربستان سعودی گزارش دادند که پادشاهی سعودی در حال تعلیق مذاکرات با ایالات متحده در مورد عادیسازی است. سپس، روز چهارشنبه، فاکس نیوز مصاحبهای با محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی (MBS) منتشر کرد که در آن وی گفت که هر روز به یک توافق عادیسازی نزدیکتر میشویم.
سیگنالهای متناقض بخشی از استراتژی عربستان برای دستیابی به توافقی در مورد عادیسازی است که به آنها این امکان را میدهد که به طور قابل توجهی آرمان فلسطین را پیش برده و همچنین امتیازات دیگری را که میخواهند برای آنها به ارمغان بیاورند: پیمان دفاعی با ایالات متحده، توانایی غنیسازی اورانیوم در کشور و توانایی خرید تسلیحات پیشرفتهتر از ایالات متحده نسبت به آنچه اکنون میتوانند داشته باشند.
همه اینها برای ایالات متحده بسیار زیاد به نظر میرسد و (دولت بایدن) نمیتواند هزینهای را بپردازد که در واقع برای پیشبرد منافع ایالات متحده است. مقامات آمریکایی ادعا میکنند که این امر سعودیها را از چین دور میکند، اما دلیلی وجود ندارد که چنین باشد. برعکس، عربستان سعودی و اسرائیل را تشویق میکند تا روابط خود را با چین تقویت کنند تا از مزایای این رابطه و همچنین امتیازات بیشتر از سوی ایالات متحده برخوردار شوند.
مقامات دولت بایدن همچنین ادعا میکنند که چنین توافقی موضع علیه ایران را تقویت میکند، اما این وضعیت در حال حاضر وجود دارد زیرا همه کشورهای حاشیه خلیج فارس، ایالات متحده و اسرائیل پیشتر در این جبهه با یکدیگر همکاری کرده تنها کاری که انجام میدهند افزایش تنش با ایران است.
بایدن و تیم او همچنین متقاعد شدهاند که این یک پیروزی قابل توجه در سیاست خارجی و امتیاز بزرگی برای انتخابات ریاست جمهوری 2024 خواهد بود. همانطور که در این مطلب توضیح دادم، این یک ارزیابی بسیار اشتباه است.
خواندن دو پاراگراف از بیانیه کاخ سفید در مورد دیدار بایدن و نتانیاهو، کنارگذاشته شدن فلسطینیها از همه موضوعات دیگر را نشان داد.
پاراگراف اول مملو از دروغگوییهای معمول و اظهاراتی مخرب مبنی بر این بود که ایالات متحده به تأمین مالی، نطامیگری و حمایت بدون چون و چرای اسرائیل ادامه میدهد، صرفنظر از اینکه اسرائیل چقدر اقتدارگرا و حتی جنایتکار ممکن است باشد یا تبدیل شود. در ادامه این گزارش آمده است: رئیس جمهور بایدن مجدداً بر پیوند ناگسستنی بین دو کشور و تعهد آهنین ایالات متحده به امنیت اسرائیل تأکید کرد.
همچنین فهرست بلندپروازانهای از سرمایهگذاریهای جدید برنامهریزی شده وجود داشت. جالب اینجاست که اینها شامل انتظار برگزاری مجدد به اصطلاح «اجلاس نقف» بود که لغو شد (اسرائیل دوست دارد بگوید که صرفاً «به تعویق افتاد» اما لغو شد) به دلیل مشکلاتی که اسرائیل به طور مکرر آنها را تشدید کرد: خشونت علیه فلسطینیها که باعث عدم حضور شرکتکنندگان عرب به ویژه مراکش و اردن شد.
این بیانیه، کنارگذاشتن فلسطینیها از همه پروژههای دیگری که آمریکا و اسرائیل در منطقه دنبال میکنند برجسته کرد. فلسطینیها از دستور کار اعراب ناپدید نشدهاند هر چند دیکتاتورهای عرب خواهان آن باشند، به این دلیل که این دیکتاتورها باید با واقعیتهای سیاسی در کشور و منطقه مبارزه کنند.
در پاراگراف دوم، کاخ سفید به مسئله کرانه باختری به شیوه معمول خود میپردازد و پیوسته از عبارت «هر دو طرف» استفاده و این واقعیت را نادیده گرفته که این اسرائیل بوده که به شدت خشونت را تشدید کرده است. حملات این هفته در جنین و نزدیک اریحا بر این نکته تأکید دارند اما همچنان در واشنگتن این واقعیت گم شده است. به طرز خندهداری، این متن درباره «توافقهای» انجام شده در عقبه و شرمالشیخ صحبت میکند، توافقهایی که اسرائیل به محض پایان یافتن آن جلسات، علناً آنها را لغو کرد. در هر دو مورد، این اسرائیل بود که ایالات متحده را احمق جلوه داد زیرا آنها در گفتار و عمل نشان دادند که هرگز به توافقات منعقد شده در عقبه و شرم الشیخ پایبند نیستند.
اما در این بازخوانی، بایدن از همه طرفها میخواهد که به تعهدات خود در نشستهایی که در اوایل سال جاری در عقبه، اردن و شرمالشیخ، مصر برگزار شد، عمل کرده و از اقدامات یکجانبه بیشتر خودداری کنند. این ایده که فلسطینیها حتی توانایی اتخاذ یک اقدام یکجانبه را دارند، با واقعیت فاصله زیادی دارد، اما این موضوع هرگز ایالات متحده را (در مقصر جلوه دادن فلسطینیان) متوقف نکرده و بایدن بیشتر از اسلاف خود متوهم است.
بایدن در این نشست گفت که «امیدوار است» او و نتانیاهو قبل از پایان سال در واشنگتن با یکدیگر دیدار کنند.
این باید همه چیز را روشن کند. نتانیاهو در حمله به فلسطین ذرهای عقبنشینی نکرده و تنها حفاظت ارتش خود از شهرکنشینان را در حالی که فلسطینیان را مورد آزار و اذیت قرار میدهند، افزایش داده است.
آیا این حمایتهای (بایدن) به دلیل نگرانیهای سیاسی داخلی است؟ به نظر میرسد این تنها پاسخ باشد زیرا او منافع کشورش را برای چیزی میفروشد که به آرمان انتخاباتی او کمکی نمیکند. جنون سیاسی در رابطه آمریکا و اسرائیل به اوج بیسابقهای رسیده است.
ترجمه: محمدحسن گودرزی
انتهای پیام