غلامرضا ذکیانی، عضو هیئت علمی گروه فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی یادداشتی درباره ترجمه قرآن حجتالاسلام و المسلمین محمدعلی کوشا نوشته و در اختیار ایکنا قرار داده است که متن آن را در ادامه میخوانید؛
در ترجمه قرآن کریم، دو ملاک کلی همواره اهمیت داشته و با هم رقابت میکنند و کمترین غفلت یا گرایش خاص مترجم کافیست تا یکی از ملاکها عرصه را بر دیگری تنگ کند. آن دو ملاک کلی عبارتند از؛ دقت و روانی.
چه بسا ترجمههایی که عمدا روانی را فدای دقت کردهاند، تا حدی که محدود به ترجمه لفظ به لفظ شدهاند. و چه بسا ترجمههایی که دقت را فدای روانی کردهاند تا حدی که به جای ترجمه، تفسیر کردهاند. روشن است بهترین ترجمه ترجمهای است که بتواند دقت و روانی را به نحو حداکثری و همراه با همدیگر رعایت کند.
یکی از مشکلات متداول در ترجمههای روان این است که تحت تاثیر نگرش کلامی حاکم بر مترجم قرار دارند. متاسفانه باید اعتراف کرد اغلب قریب به اتفاق ترجمههای خوب و روان، دچار این خطای رایج شدهاند. توضیح اینکه، گفتمان کلامی رایج در ایرانِ معاصر، نگاه تنزیهی به خداوند متعال را ترجیح میدهد؛ لذا ترجمه ظاهر آیاتی که با این نگاه تنزیهی سازگار نیستند، مترجم را در تنگنا قرار میدهد.
شاید بارزترین مصداق این تاثیرپذیری در ترجمه قرآن کریم، ترجمه فعل «یعلم» است که خداوند به خود نسبت داده است. این فعل در حالت ثلاثی مجرد، تک مفعولی است (حتی نعلم = تا بدانیم) ولی در حالت ثلاثی مزید دو مفعولی است (حتی نعلّم = تا بشناسانیم). حالت ثلاثی مجرد بارها در قرآن کریم ذکر شده است ولی اغلب مترجمین به دلیل تسلط گفتمان کلامی حاضر، آنها را دو مفعولی ترجمه کردهاند؛ زیرا گمانشان این بوده که نمیتوانیم فعل (حتی بدانیم) را به خداوندی نسبت بدهیم که دارای علم مطلق است.
ترجمه آقای کوشا از بیشترین حد دقت و روانی برخوردار است به حدی که به تعبیر استاد خرمشاهی بوی ترجمه نمیدهد. و نیز تلاش کرده کمترین تاثیر را از گفتمان کلامی حاضر بگیرد. در ادامه، برای أدای دَین به این ترجمه خوب، روان و خوشخوان، چند نکته تایپی را مورد اشاره قرار میدهیم. («ص» مخفف صفحه، «ح» مخفف حاشیه و «س» مخفف سطر است؛ خطای تایپی قبل از سهنقطه و واژه پیشنهادی بعد از سهنقطه ذکر خواهد شد).
خطاهای تایپی در متن و حاشیه
ص13، ح1: جئنا ... جئنا بـ؛
ص36، ح2، س3: میتوان ... میتواند؛
ص53، ح3، س3: بهتر است به جای زمستان و تابستان، به ترتیب از بهار و پائیز استفاده شود؛
ص55، آیه 41: کلمه «نمیتوانی» تفسیر است نه ترجمه؛
ص60، ح6، س4: برخی آنها ... برخی از آنها
ص87، آیه 55: برخی آنان ... برخی از آنان
ص65، آیه 117: گروهی به خود ... گروهی که به خود؛
ص105، ح2: ارجاع درست نیست؛
ص112، ح5، س3: کسسی ... کسی؛
ص136، ح1، س3: بود ... بوده؛
ص208، ح4: گرد خورشید ... گرد زمین و خورشید؛
ص243، ح2، ص4: مظنون ... ظنین؛
ص276، ح6، س1: صفاتی که ... صفاتی را که؛
ص279، آیه 109: ارجاع «4» باید روی کلمه «مسلم» ذکر شود؛
ص294، آیه 5: ارجاع «1» باید روی کلمه «ندارند» ذکر شود؛
ص382، آیه 60: ارجاع «2» باید روی کلمه «خرم» ذکر شود؛
ص400، آیه 31: یعقوب ... یعقوب را
ص450، ح2، س2: ضربتُ ... ضربتَ؛
ص490، ح3، س1: «نسبت دادن» است ... «نسبت دادن» هم است؛ زیرا مترجم محترم در جاهای دیگر (مثل 43/ 57، 14/ 24، ) از تعابیر دیگری استفاده کرده است؛
ص494، ح4: صفحه ... صحفه؛
ص505، ح3: بودن وسعت ... بودن و وسعت؛
ص527، آیه 31: تا کسانی ... تا به کسانی؛
ص584، آیه 44: عملش ... علمش
ص595، سوره لیل، آیه 8: ورزد ... ورزید (هماهنگ با دید).
ضممن تقدیر از مترجم محترم به دلایل مختلف از جمله انتخاب واژه «همشهری» برای «اخ»، به اطلاع ایشان میرساند که نگارنده این سطور دو واژه «بیگمان» و «همانا» را از کل ترجمه جنابعالی حذف کرد و نه تنها خللی در ترجمه ایجاد نشد بلکه بر زیبایی و روانی آن افزوده شد.
انتهای پیام