به گزارش خبرنگار ایکنا، نخستین نشست از سلسله نشستهای «زنان و انقلاب اسلامی» چهارشنبه ۱۸ بهمن با موضوع «ظرفیتهای دین و گفتمان انقلاب اسلامی در مشارکت سیاسی زنان» با سخنرانی محمدتقی کرمی، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی(ره) برگزار شد.
کرمی در این نشست با اشاره به دو گفتمان غالب درباره زنان گفت: یک، گفتمان سنت است که در هر کشور و موقعیتی، قرائت خاص خود را دارد که در ایران، افغانستان، فرانسه و ... مطرح است و گفتمان آنها نوعی محافظه کاری، دفاع از وضعیت موجود و به رسمیت شناختن سلسله مراتب قدرت است. برآیند این گفتمان در همه فرهنگها، توجه به بحث خانواده در مفهوم سنتی خود بوده است. یعنی خانوادهای که مرد در آن رکن اصلی را ایفا میکند. ممکن است یک سنتی در افغانستان، ایران یا عراق و ... در تجلیات و جزئیات با هم متفاوت باشند؛ بنابراین اصالت خانواده، ارزشها، معنویتها و هنجارها گزارههای اصلی در گفتمان سنت درباره زنان است.
وی افزود: گفتمان مدرن نیز ویژگیهایی دارد که از جمله آنها میتوان به ساحت سلبی و ایجابی اشاره کرد. ساحت سلبی یعنی مسائلی، چون خانواده و معنویت را نفی میکند، در حالی که این دو، در گفتمان سنت به طور کلی مورد طرد و نفی نیست و با عنوان خانواده موجود، سنتی، پدرسالار، مردسالار و ... مطرح است و خانواده مدرن همه گفتمانهای سنتی را مورد خطاب قرار میدهد. یعنی هم گفتمان سنتی در غرب و هم شرق را مورد چالش قرار میدهد.
کرمی تصریح کرد: گفتمان مدرن، یک صورت ایجابی هم دارد، در واقع برابری، مشارکت سیاسی، مشارکت مدنی، اشتغال و نفی سلسله مراتب قدرت را به رسمیت میشناسد. دو طرف گفتمان در همه کشورها با یک چالش و تعارضی مواجه بودند و دائم با هم جنگیدهاند. اگر چه در برخی از کشورها، گفتمان مدرن به عنوان گفتمان مسلط و پیروز و گفتمان سنت به عنوان گفتمان شکست خورده قلمداد شده است، اما این به این معنا نیست که گفتمان سنت طرد یا حذف شده است، بلکه گفتمان مدرنیته را تعدیل کرده و نگذاشته گفتمان مدرن در شکل حداکثری خود بروز کند. حتی در بسیاری از کشورهای غربی هم گفتمان سنت در برابر گفتمان مدرن درباره زن و خانواده وجود دارد و مقاومت میکند.
وی در ادامه بیان کرد: در بعضی از کشورها مانند آمریکا، این مقاومت قویتر و در بعضی از کشورها مانند فرانسه این مقاومت ضعیف است و گفتان سنت به شکل حداقلی به حیات خود ادامه میدهد. در این راستا یکسری نقدها به هر دو گفتمان وارد شده است، بحث اصلی در نقد گفتمان مدرن درباره زن و خانواده این است که این گفتمان، گفتمان بورژوایی یا نخبهگرا است. به این معنا که مجموعهای از دغدغهها، دعاوی و دستورکارهای گفتمان مدرن را که میبینیم، دغدغه زنان تحصیل کرده قدرتمند کشورهای اروپایی و غربی است، مانند اینکه بتوانم نماینده مجلس بشوم یا نشوم، بتوانم سقط جنین بکنم یا نکنم، بتوانم در مناصب عالی مدیریتی حضور داشته باشم یا نداشته باشم که در جای خود میتواند مورد بحث قرار گیرد. در واقع بحث بر سر این است که سبد مطالبات گفتمان مدرن، حداقل در دورههایی، سبد نخبهگرای بورژوا است. البته برای به دست آوردن این مطالبات، باید چندین زن به مثابه فرودست برای زن تحصیلکرده کار کنند تا بتواند همدوش و همپای مردان بتواند کار کند.
این استاد دانشگاه در ادامه گفت: معلوم نیست که زنان فرودست و طبقه پایین، مطالباتشان از این جنس باشد. یعنی به تعبیر یکی از فمنیستهای سیاه پوست، در حالی که فمنیست سفیدپوست، دغدغه سقط جنین را دارد، او دغدغه امکان باروری، بچهداری، داشتن خانواده و ... را دارد. یکی از نقدهایی که به گفتمان مدرن وارد میشود، این است که گفتمان مدرن در بحث زن و خانواده بعضی مسائل مانند امور معنوی، اخلاقی، عاطفی، احساسی و ... را اصالتاً مورد توجه قرار نمیدهد. زنان علاوه بر اینکه مشارکت سیاسی و اقتصادی را میخواهند، میخواهند مادری کرده و وجوه منعطف زندگی را تجربه کنند. اما چرا گفتمان مدرن برای این دغدغهها و صورت مسئلهها برنامهای ندارد و دائماً به دو مسئله مشارکت سیاسی و اقتصادی میپردازد؟ بنابراین این دو اشکال وارد است.
کرمی ادامه داد: گفتمان سنت در مقابل گفتمان مدرن، متهم به بعضی مسائل است، از آن جمله این است که؛ زنانگی در گفتمان سنت نفی میشود، یعنی به اسم اصالت معنویت و خانواده، زنانگی انکار میشود و این مسئله یعنی اینکه ما جامعه را از حضور زنان محروم کنیم و از آن سو، استعدادها و دغدغههای آنها در ایفای نقش در جامعه را ندیده بگیریم. این دقیقاً متناظر اشکالی است که به گفتمان مدرن درباره زن و خانواده پرداختیم. اشکال دوم این است که در عین اینکه به اصالت خانواده و معنویت توجه دارید، باید به اصالت زندگی هم توجه کنید. براین اساس ما این دغدغه را داریم و این دعوای متناظر و کشمکش آرا وجود داشته است. از جمله در کشور ما سالیان سال، این دو گفتمان با هم جنگیدهاند و دو طرف هم قابل نقد بودهاند.
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی ادامه داد: انقلاب اسلامی در حدوث و بقای خود توانست سنتزی را از هر دو گفتمان صورتبندی کند که هیچکدام از آن دو گفتمان نیست و در مطالبات آنها هم پاسخ داده است. در حدوث انقلاب، دعواهای درازدامنی در ایران داشته ایم، درباره اینکه زنان در انتخابات مجلس در زمان شاه شرکت کنند یا خیر. بسیاری از علما و مراجع تقلید از جمله امام خمینی با اصل حق رأی زنان در انتخابات در سال 41 مخالفت کردند. با این استدلال که این یک بازی سیاسی است و اهداف دیگری را دنبال میکند، اما از یک جایی به بعد امام، امکان مشارکت سیاسی زنان در انقلاب را بسط دادند و تشویق هم کردند. این تشویق هم در سطح نخبه گرایانه و هم توده وار بوده است. بعضی از شخصیتهای پیرامون امام هم در نجف و هم فرانسه، زنان بودند که عمدتاً خانم دباغ را میشناسیم، اما مسئله فقط منحصر به وی نبود. اما در وجه توده گرایانه، اگر صحبتهای امام و اعلامیههای ایشان را قبل از انقلاب ببینیم، یکسری کلیدواژهها مانند زنان انقلابی، مادران مومن، مادران خداجو، زن و مرد ایرانی و ... در فرمایشات امام پررنگ است. این نگاه تودهواری است که امام روی آن سرمایه گذاری میکند و بعد از انقلاب بسط مییابد.
وی در ادامه گفت: دیدارهایی که امام خمینی در مدرسه علوی با زنان داشته اند، امام برای هر یک از آنها با آدمهای پیرامون خود جنگیدهاند و بسیاری از مسائلی که امروز برای ما عادی شده است، رهبران نظام، هزینه دادهاند تا توانستهاند برخی مسائل را جا بیندازند حتی با آغاز جنگ تحمیلی، تشویق اصالت دار را مطرح کردند و فرمودند که زنان باید پشت جبههها را حمایت کنند و جملاتی که نشان میدهد رزمندهای که در صف جبهه میجنگد لزوماً، صوابش از رزمنده بیشتر نباشد، کمتر نیست و این نگاهی است که حائز اهمیت است و این از امتیازات امام بود که تودههای زنان را مورد خطاب قرار داد و اتفاقاً تودهها را بیشتر از خواص مورد خطاب قرار داد و این داستان تا پایان جنگ تحمیلی ادامه دارد.
کرمی بیان کرد: وقتی درباره گفتمان انقلاب صحبت میکنیم، این گفتمان بسط آن انقلاب یا دفاع مقدس نیست، بلکه بسط دوره ثبات است، یعنی ما در دوره ثبات هستیم که مهمترین مسئله این است که در نیمه دوم انقلاب نه به لحاظ عمری، بلکه به لحاظ مرحله ای، برخی از نکاتی را که در گفتمان سنت مطرح بود، گفتمان انقلاب آنها را تعدیل کرد و آن توجه به زنانگی است. اگر در سال اول توجه به این بود که توده زنان مورد توجه باشد و از نخبه گرایی فاصله بگیریم، از سال ۶۸ به بعد، این بحث مورد توجه قرار گرفت که زنانگی را در برابر خانواده، جامعه و مردان به رسمیت بشناسیم. اولین میدانی که این بحث را میتوانیم ببینیم، میدان آموزش عالی است که زنان حضور پررنگ در این عرصه دارند و ما با یک مسئله انفجاری در بحث تحصیلات زنان مواجه میشویم. یعنی عین اینکه خانواده و معنویت را دنبال میکنیم، زنانگی را هم به رسمیت میشناسیم. این دو گفتمان انقلاب و دین به یک همزیستی مسالمتآمیزی رسیدند و توانستند به ضعفهای دو گفتمان قبلی پاسخ دهند.
وی در ادامه به پژوهش «پدیدارشناسی پیادهروی زنان ایرانی در اربعین» اشاره کرد و گفت: این پژوهش را من انجام دادهام و عنوان دیگر آن «جای پای زینب (س)» است که در سال جاری منتشر شده است. من قبل از اینکه بخواهم درباره پیادهروی زنان در اربعین پژوهش کنم، این طور نمیاندیشیدم و نتیجه این پژوهش از دل مصاحبههایی است که از زنان در مسیر پیادهروی اربعین به دست آمده است. ما کشوری به نام عراق داریم که ۸ سال با این کشور جنگیدهایم، بعضی از زنانی که به پیادهروی اربعین میروند مادر یا خواهر شهید هستند و مهمان کسانی هم میشوند که آنها هم چنین تجربه تاریخی را دارند. در چنین بستر و بافتی، میبینید به محض اینکه فرهنگ پیادهروی در ایران رواج مییابد، زنان حضور پررنگ دارند که علیالقاعده این حضور نباید اینقدر پررنگ باشد. یعنی به لحاظ تبار تاریخی باید قدری در امکان حضور، تردید کرد، ولی این حضور در بسیاری از مواقع در قالب خانوادگی هم نیست و زنان بسیاری را میبینید که بدون حضور خانواده و اغلب با دوستان خود در قالب کاروان آمدهاند. این بحث بر سر این است که یک خانواده چرا چنین امکانی را در اختیار یک زن قرار داده است؛ جالب است، در یک کشور غریب که ماهیت آن رنج و امکان خطر است، انجام میشود. چرا که در سالی که این پژوهش انجام شد، ایامی بود که هنوز داعش در نزدیکی کریلا، اقدام به عملیات ایذایی میکرد و بیشتر تمرکزش بر سوریه بود و آنها میتوانستند چنین عملیاتی را در عراق انجام دهند.
کرمی تصریح کرد: تلفیق دین، معنویت، زنانگی و فردیت در این میدان است، این سفر به معنی به پشت کردن به آرمان خانواده تلقی نمیشود و این مسئله در مورد اعتکاف هم مطرح است و در این سه روز، بخشی از اعتکاف، مسئله معنویت و بخشی دیگر فرار از ملال زندگی است. در واقع گقتمان دینی به این درخواست، مشروعیت میدهد. نه تنها مشروعیت میدهد، بلکه حمایت میکند. در این حمایت، باید حواسمان باشد این گونه تحلیل نکنیم که فقط معنویت است. اما یک بحث این است که من میخواهم خودم باشم و وضعیتی که چند روز به اربعین یا اعتکاف میروم، وضعیت همیشگی من نیست، اما به من در برگشت به زندگی و تداوم و ایفای نقش قدرت میدهد. در چنین بستری، بسیاری از منازعات کنار میرود و زنانگی مجسم میشود.
وی افزود: گفتمان انقلاب و گفتمان دین در دوره تثبیت، توانست علاوه بر معنویت و اصالت خانواده به زنانگی هم توجه کند. در همین مصاحبههایی که شده است، بسیاری از خانوادهها گفتند؛ ما خانواده داشتیم و آنها را گذاشتیم و به پیادهروی اربعین آمدیم. قطعاً خانمی که به پیادهروی اربعین رفته است، چالش زندگی داشته است، اما همه با هم دست به دست هم میدهند و توافقی میکنند تا زن به خواست خودش برسد و این فرصت و ظرفیت از ناحیه گفتمان دین است و این امتیازی است که باید به آن توجه کرد. نمیخواهم بگویم این ظرفیت، تمام امکان دین است، چون ما هنوز از تمام امکان دینی استفاده نکردهایم؛ بنابراین میتوانیم این مسیر را در جاهای دیگر توسعه دهیم.
این استاد دانشگاه گفت: گفتمان دین و انقلاب در این آزمایشگاه، فرصتهای دیگری را در اختیار ما قرار میدهد، از جمله اینکه فرصت بازاندیشی به زنان ما میدهد که؛ درست است فراغت و زنانگی و ایفای نقش میخواهیم، اما در عین حال متوجه میشویم، خانواده و معنویت هم میخواهیم که در مسیر موقعیتهای تلفیقی دین و گفتمان جمهوری اسلامی برساخت شده است؛ برآمدن گفتمانهای دینی و زمینی شدن آنها در زندگی روزمره است. در سفر اربعین، عناصری، چون تودهوار بودن را داریم، یعنی از اتهام بورژوایی و نخبه بودن خبری نیست و گفتمان اربعین و اعتکاف و ... فرصتی برای همه است. اما در تجربه این فرصتها، موقعیتهایی، چون رنج خودخواسته را تجربه میکنیم. البته این رنج فقط برای تجربه معنویت نیست، بلکه برای تحقق فردیت هم است، چون میخواهیم تواناییهای خودمان را بسنجیم و برای خودمان باشیم.