5 مرحله تاریخی در وحدت حوزه و دانشگاه / تفاسیر میان‌رشته‌ای؛ جلوه از وحدت
کد خبر: 3941659
تاریخ انتشار : ۲۷ آذر ۱۳۹۹ - ۱۹:۳۵
عضو هیئت علمی جامعةالمصطفی(ص) تشریح کرد:

5 مرحله تاریخی در وحدت حوزه و دانشگاه / تفاسیر میان‌رشته‌ای؛ جلوه از وحدت

عضو هیئت علمی جامعه المصطفی(ص) به تشریح مراحل چندگانه وحدت دین و علم و حوزه و دانشگاه پرداخت و گفت: معارف قرآن و اهل بیت(ع) برخلاف کلیسا نه تنها علم‌ستیز نبوده بلکه کلیات بسیاری از علوم انسانی در قرآن بیان شده است.

یبه گزارش ایکنا، حجت‌الاسلام والمسلمین محمدحسن زمانی با بیان اینکه وحدت دین و علم پنج دوره تاریخی را سپری کرده  است، گفت: مرحله اول، وحدت آغازین تاریخی، دوره دوم دوره وحدت و بازآفرینی وحدت دین و علم است، مرحله سوم جدایی دین و علم، دوره چهارم دوره آشتی علوم دینی و علوم دانشگاهی از دهه 40 و قبل از انقلاب ایران و دوره پنجم هم دوره وحدت در پرتو انقلاب اسلامی است. 
 
زمانی اضافه کرد: خداوند وقتی حضرت آدم را خلق کرد همه اسماء را در یکجا به او آموخت «عَلّم الاَسماء کُلّها» و به مرور این دانش به فرزندان ایشان و نسل‌های بعد هم منتقل شد لذا در دوره نخست تاریخ، تفکیکی میان رشته‌های دانش نداشتیم که بخشی از علما فقط علوم دینی و بخشی علوم تجربی را تکفل کنند و انبیاء در هر دوره جامع همه علوم بوده‌اند.
 
استاد حوزه و دانشگاه افزود: وجه تسمیه حضرت ادریس به این نام در قرآن کریم برای آن است که پایه‌گذار درس بوده است؛ حضرات یونس و ایوب و ابراهیم و ... هم هر کدام بخشی از علوم را پایه‌گذاری کرده‌اند که شرح و بسط آن در بحارالانوار وجود دارد و می‌تواند مبنای یک مقاله تحقیقی برای طلاب باشد.
 
زمانی با اشاره به در هم تنیدگی علوم با علوم دینی در دوره یونان باستان هم وجود داشت، اضافه کرد: در دوره ارسطو فلسفه، معنای امروزی به معنای خاص خود را نداشت و از آن تعبیر به حکمت می‌شد که همه علوم را شامل بود؛ پس در این دوره همه شاهد وحدت علم و دین بودیم. با ظهور اسلام قرآن کریم به پایه‌های همه علوم پرداخت و صرفا آموزه‌های آن، بیان عقاید نیست. اخلاق و فقه و فلسفه، اقتصاد، جامعه‌شناسی و روان‌شناسی، علوم سیاسی، تاریخ، زمین‌شناسی و نجوم و ... را هم دارد.
 

برترین آموزه‌های مدیریتی در قرآن

 
معاون سابق بین‌الملل حوزه‌های علمیه با بیان اینکه برترین آموزه‌های مدیریتی و سیاسی و اقتصادی در قرآن وجود دارد، اضافه کرد: مثلا از چند آیه مختصر در سوره سبا «وَتَفَقَّدَ الطَّيْرَ فَقَالَ مَا لِيَ لَا أَرَى الْهُدْهُدَ أَمْ كَانَ مِنَ الْغَائِبِينَ ﴿۲۰﴾؛ و جوياى [حال] پرندگان شد و گفت مرا چه شده است كه هدهد را نمى ‏بينم يا شايد از غايبان است (۲۰)؛ لَأُعَذِّبَنَّهُ عَذَابًا شَدِيدًا أَوْ لَأَذْبَحَنَّهُ أَوْ لَيَأْتِيَنِّي بِسُلْطَانٍ مُبِينٍ ﴿۲۱﴾؛ قطعا او را به عذابى سخت عذاب مى ‏كنم يا سرش را مى برم مگر آنكه دليلى روشن براى من بياورد (۲۱) ؛ فَمَكَثَ غَيْرَ بَعِيدٍ فَقَالَ أَحَطْتُ بِمَا لَمْ تُحِطْ بِهِ وَجِئْتُكَ مِنْ سَبَإٍ بِنَبَإٍ يَقِينٍ ﴿۲۲﴾ می‌توان بیش از ده درس مدیریتی گرفت که در مدیریت غرب نمونه ندارد؛ اولین درس مدیریتی آیه، لزوم بررسی حضور و غیاب کارکنان از سوی مدیر الته توام با شفقت و مهربانی است؛ (تفقد)؛ تفاوت تفقد با بررسی این است که مدیریت او همراه با شفقت و مهربانی است؛ اصل دوم دوستی و محبت مدیر با کارمندان است زیرا کارمندانی که مدیرشان را دوست داشته باشند بیشتر از حد وظیفه کار می‌کنند.
 
وی با بیان اینکه در مدیریت غربی این اصول وجود ندارد، افزود: سلیمان نفرمود چرا هدهد غایب است بلکه فرمود مرا چه شده که هدد را نمی‌بینم یعنی تعبیری اخلاقی را به کار برد؛ اصل چهارم لزوم توبیخ متخلفان از کار است؛ اصل پنجم این است که مجازات کارکنان باید بازدارندگی داشته باشد وگرنه همین وضعی است که امروز در کشور داریم و فردی میلیاردها دلار تخلف کرده و فقط چندسال زندان می‌رود، لذا قرآن تعبیر عذاب شدید را به کار برد.
  
زمانی بیان کرد: اصل دیگر اینکه مدیر باید بداند که شاید غیبت یک فرد دلیل منطقی دارد لذا محاکمه و صدور حکم غیابی، ممنوع است؛ اصل دیگر اینکه برخی از کارکنان تخلف خود را توجیه می‌کنند بنابراین مدیر باید با هوش باشد و گول و فریب اسناد جعلی و ساختگی افراد زیردست را نخورد. اصل دیگر برآمده از آیه هم این است که کارکنان باید علت غیبت خود را بیان کرده و توجیه نکنند.
 

تالیف تفاسیر میان‌رشته‌ای

 
استاد جامعه المصطفی(ص) با بیان اینکه چندسالی است که رشته روان‌شناسی قرآنی در حوزه و دانشگاه تاسیس شده است، گفت: همچنین تفاسیر روان‌شناسی، مدیریتی، تربیتی و جامعه‌شناسی در حال انجام است که نشان می‌دهد قرآن تبیان برای هر چیزی است، البته کلیات علوم برای هدایت بشر در قرآن بیان شده است. همچنین در احادیث هم مطالب زیادی در مورد علوم وجود دارد که علامه مجلسی در بحار یک باب را به السماء و العالم اختصاص داده است و امام صادق(ع) هم 4 هزار شاگرد داشتند که برخی از آنها پایه‌گذار یکسری علوم هستند.
 
زمانی با بیان اینکه در قرن 4 و 5 اوج تلاقی علم و دین و بروز و ظهور بزرگانی مانند این سیناست، اضافه کرد: در همین شرایط به تعبیر ویل دورانت غرب در جاهلیت به سر می‌برد ولی به تدریج علوم را از علمای اسلام گرفته و ترجمه کردند که منجر به پیشرفت آنها در علوم مختلف شد؛ کتاب ابن سینا 300 سال کتاب مرجع و درسی در غرب بود اما متاسفانه انحراف دنیای اسلام و حاکمان مستبد سبب عقب ماندگی مسلمین شد.
 

تنبلی در بهره‌گیری از میراث علمی گذشته

 
استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه ما در استفاده از میراث علمی گذشته خود تنبلی کرده‌ایم به دوره جدایی علم و دین اشاره و اظهار کرد: این پدیده در غرب و بر اثر نوع رفتار کلیسا رخ داد؛ کلیسا دانشمندان را متهم به کفر و احکام اعدام و زندان برای آنها تعیین می‌کرد که نمونه آن درباره گالیله مطرح است، در حالی که دین اسلام ترغیب‌کننده دانش است و تاکید فرموده کسانی که می‌دانند یا کسانی که نمی‌دانند یکسان نیستند. اما فرار از علمای دینی و کلیسا سبب جدایی دین از علم در غرب شد. 
 
وی با بیان اینکه این فرهنگ غلط به برخی کشورهای اسلامی هم منتقل شد، اضافه کرد: این ایده سبب شده تا برخی تصور کنند رمز موفقیت علمی غرب جدایی آنها از دین بوده است در حالی که دین معرفی شده از سوی کلیسا علم‌ستیز بود وگرنه اسلام نه تنها علم‌ستیز نیست بلکه ترغیب به علم کرده است.
 

انحراف در تعریف رابطه علم و دین

 
زمانی با اشاره به دوره آشتی میان علم و دین اظهار کرد: این آشتی در ایران از دهه‌هایی قبل از انقلاب شروع و اوج آن در دهه 40 بود و کسانی مانند شهید بهشتی و مطهری، مرحوم بازرگان و مهندس سحابی وارد عرصه شدند. البته ما در بحث سیاسی نسبت به کسانی مانند بازرگان نقد داریم ولی در این زمینه تلاش‌های خوبی کرده است؛ این دوره شیرینی‌ها و تلخی‌ها و کامیابی‌ها و شکست‌هایی داشت. یکی از اشتباهاتی که در این دوره صورت گرفت این بود که برخی تلاش کردند تا با هر زور و بی منطقی هم که شده آموزه‌های دین را به علوم بچسبانند؛ کسانی مانند گودرزی، رئیس گروه فرقان که اجنه را به میکروب تفسیر کردند.
 
وی با اشاره به وحدت حوزه و دانشگاه در پرتو انقلاب اسلامی، اضافه کرد: کسانی چون شهید مطهری و مفتح در این زمینه نقش زیادی داشتند و جان خود را در این راه فدا کردند. در این دوره دفتر وحدت حوزه و دانشگاه ایجاد شد که در نهایت به پژوهشگاه حوزه و داشگاه تبدیل شد؛ مؤسساتی مانند امام خمینی هم ایجاد شد که به رشته‌های علوم انسانی با بهره‌گیری از علوم دینی می‌پردازد و 20 رشته در این راستا تاسیس شد.
انتهای پیام
captcha