به گزارش خبرنگار ایکنا، احمد شاکرنژاد، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، امروز چهارشنبه 3 خردادماه در دوازدهمین کنفرانس الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت با موضوع «بررسی مقایسهای شاخصهای معنویت در الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و بیانیه گام دوم انقلاب» به سخنرانی پرداخت.
در ادامه گزیده سخنان وی را میخوانید؛
بنده مثالهایی، هم از سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، هم بیانیه گام دوم انقلاب و هم بیانات مقام معظم رهبری آماده کردهام تا به اهمیت اندماج معنویت در سند اشاره کنم. در بیانات مقام معظم رهبری، مطالب زیادی درباره معنویتگرایی وجود دارد که بخشی مربوط به شاخص توامانی است. ایشان وقتی میخواهند به نسبت معنویت و مادیت اشاره کنند از استعاره باران و روح و بدن استفاده میکنند. رهبر معظم انقلاب میفرمایند معنویت خیلی مهم و همانند باران رحمتی است که بر یک بوستان میبارد که هم حیات بخش و هم طراوت بخش و هم جلوه بخش بوستان است. به فرموده ایشان، باران فقط به بوستان زندگی نمیدهد بلکه به آن جلوه و زیبایی هم میدهد. رهبر انقلاب در جایی دیگر میفرمایند معنویت، با علم و سیاست و آزادی منافاتی ندارد بلکه روح همه اینهاست و میتوان با معنویت، قلههای علم را صاحب شد و فتح کرد. مراد رهبر معظم انقلاب، این است که معنویت چیزی نیست که همراه خود داشته باشیم بلکه روحی است که در تمام فعالیتهای ما وجود دارد.
وقتی سراغ بیانیه گام دوم انقلاب و سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت میرویم همین ماجرای توامانی را به خوبی مشاهده میکنیم. اتفاقا بیانیه گام دوم انقلاب، شفافیت بیشتری در این مورد دارد تا سند الگو، چون سند الگوی پیشرفت، راه سوء برداشت را باز میگذارد و باید آن را به خوبی تبیین کنیم. وقتی در بیانیه گام دوم، مطالب مربوط به معنویت را میخوانیم که توصیه اول مقام معظم رهبری در آن، درباره اقدامات لازم در گام دوم انقلاب است. ایشان در آنجا میفرمایند معنویت و اخلاق، جهت دهنده همه حرکات و فعالیتهای فردی و اجتماعی و نیاز جامعه است. یعنی از جنس یک آموزه یا عنصر و فعالیت نیست بلکه یک روحیه و به تعبیر ایشان باران است که اگر معنویت باشد با وجود کمبودها، برای ما بهشت میسازد.
در سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، به خوبی این توامانی به معنای اندماج را متوجه نمیشویم. در سند شش مورد درباره معنویت وجود دارد؛ مثلا در مبانی جامعه شناختی در سند آمده است که تاریخ به سوی آیندهای والا در همه ابعاد مادی و معنوی با رهبری دین حق و امام معصوم در حال حرکت است. مورد دیگر در صفحه هشت است که آمده است عوامل پیشرفت معنوی شامل توجه به تمامیت دین و ابعاد باطنی و مادی و معنوی آن است. لذا توامانی وجود دارد اما اندماج وجود ندارد. در صفحه ده به لوازم دستیابی جامعه مدنی به هدفهای مادی و معنوی اشاره شده است. مورد دیگر در صفحه سیزده است که به توامانی رشد معنوی و مادی اشاره شده اما میتوان از اینها برداشت اشتباه کرد که متأسفانه برخی افراد در خلال این چهل و اندی سال این برداشت اشتباه را داشتهاند و ماحصل آن نقدهایی است که به این شجره طیبه انقلاب اسلامی وارد شده است.
سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت هرچند به شاخصهای توامانی توجه کرده اما راه را باز گذاشته برای اینکه تعبیر ناصواب از این توامانی رخ دهد اما بیانیه گام دوم انقلاب با یک جمله این مشکل را حل کرده است یا سایر بیانات مقام معظم رهبری با استعاره روح و جسم و باران و کشتزار این مشکل را حل کردهاند اما در اینجا وقتی مادیت و معنویت مطرح شده اما فردی میتواند اینها را صرفا کنار هم قرار دهد ولی معنویت روح این فعالیتها قرار نگیرد چراکه تبدیل فعالیتهای مادی به معنویت، فراتر از مواردی همانند کنار هم قرار دادن آنهاست. این از مواردی است که در سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت باید مورد توجه قرار گیرد. بنابراین باید تبیین و پیوستهایی در این مورد فراهم کنیم.
همچنین باقر غباری بناب، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران نیز در این همایش با موضوع «معنویت کاربردی» سخنرانی کرد که در ادامه میخوانید:
همانگونه که مولوی میگوید «هرچه گویم عشق را شَرح و بَیان/ چون به عشق آیَم خَجِل باشم از آن» هرچه انواع معنویتها و تعاریف مختلف را مطالعه میکنم وقتی یک مثال عملی از معنویت در حوزه شناختی، الهامی، هنری و عملی میبینم خودم شرمنده میشوم و میگویم اینهمه تعاریف که توسط علما صورت میگیرد صرفا یک سازماندهی و شرح و بیان است چراکه گاهی اوقات معنویت را باید به صورت سلبی ببینیم و بگوییم معنویت این نیست. پس سوال پیش میآید معنویت چیست و چگونه آن را باید شناخت؟ یک راه شناخت، معنویت انبیاء در قرآن است.
وقتی حضرت موسی(ع) از کنار درخت رد میشد و جرقه آتش را دید اما بقیه ندیدند و علت ندیدن دیگران به مواردی همانند خوسازی و عقلانیت مربوط است. تعداد زیادی از روانشناسان، معنویت را حالت ویژهای فراتر از حالات زمانی و مکانی فرد تعبیر کردهاند و میگویند اگر نتیجه اقدامات ما شکوفایی فرد و جامعه و روابط خوب انسانها با طبیعت و خدا شود میتوانیم بگوییم که معنوی است اما اگر نتیجه آن تخریبی برای فرد، جامعه، فرهنگ یا طبیعت باشد میگوییم این به معنای تعالی نیست.
برخی نیز به فرآیند معنویت توجه دارند و میگویند باید دنبال نتیجه معنویت برویم. در حوزه روانشناسی، اعتقاد بر این است که معنویت باید به خودشکوفایی منجر شود. در زمینه معنویت کاربردی میتوانیم به حل مسئله اشاره کنیم چون در همین زندگی معمولی هم به این حل مسئله نیاز داریم. برای مثال وقتی برای دانشجویی مشکلی پیش میآید ما معتقدیم همین معنویت میتواند به رفع مشکلات او کمک کند البته ما مهارتهای معنوی هم داریم که باید آن را به صورت عملی به افراد آموزش دهیم. این مهارتها به ما یاد میدهد که در شرایط استرسزا چگونه عمل کنیم و مثلا چگونه ذکر بگوییم تا خودمان را به حالت عادی بازگردانم. مواردی همانند صبر، توکل و تنظیم مسائل زندگی در اینجا کاربرد دارند. منظور از تنظیم رابطه، تنظیم رابطه با دیگران، رابطه با خدا، رابطه با طبیعت و تنظیم رابطه با خود انسان است.
درباره مرحله اجرایی معنویت کاربردی یکی از سوالاتی که پیش میآید این است که تشخیص اینکه من در این موقعیت از بین رفتارهای مختلف کدام رفتار را انتخاب کنم چگونه صورت میگیرد؟ در جواب باید گفت که میتوان با اتصال درونی که فرد تمرین کرده است ببیند که وقتی همه عوامل غیر معنوی همانند ترس، طمع و سایر موارد را حذف میکند، چه چیز شایسته و بایستهای برای وی باقی میماند؟ این موارد میتواند با وحی، قرآن و احادیث نبوی محقق شود. در این راستا نیازمند نیت پاک و قلب سلیم و تمیکن به قرآن هستیم.
انتهای پیام